Get Mystery Box with random crypto!

داستانکده آزادی

لوگوی کانال تلگرام dastanazadi — داستانکده آزادی د
آدرس کانال: @dastanazadi
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 131.28K

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 7

2021-10-19 00:53:29 دختر و زن جهت سک‌س حضوری
@Marefvezetor
5.6K views21:53
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:53:20 فقط سوپرای وطنی Vip
@AFShAnude
@AFShAnude
5.5K viewsedited  21:53
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:52:41 کون دادن من به پوریا

گی

سلام من رامین ۲۴ ساله کون درشت و نرم و سفید دارم. همیشه به پوریا از بچگی کون میدادم تا اینکه رفتش یه شهر دیگه تقریبا ۳ سال همدیگرو ندیدیم و یک روز برای کاری که برام پیش اومده بود من رفتم شهری که پوریا توش زندگی میکرد خیلی دلم براش تنگ شده بود مخصوصا کیرش بوی کیرش مزه کیرش مزه آبش حسی که وقتی کیرشو تو وجودم حس میکردم تو این چند سال خودمو با چیزهای مختلف ارضا میکردم حالا میتونستم دوباره از نزدیک حسش کنم بهش زنگ زدم گفتم دارم میام شهری که هستی خوشحال شد و قرار شد کارم که تمام شد بریم پیش هم یه مسافر خونه گرفته بود منم از قبل که راه بیوفتم خودمو شیو کرده بودم و یه جوراب شلواری لونه زنبوری هم خریده بودم با وازلین من کارم تموم شد و رفتم پیشش اول نشستیم هوا گرم بود دو تا آبجو خنک که گرفته بود خوردیم و کلی حرف زدیم بعدش گفت بریم حمام موهای کیرمو بزن منم با عشق اینکارو کردم وقتی داشتم موهاشو میزدم کیرشم میمالوندم بعد که کارم تموم شد آب دوشو باز کرد شروع کرد شستن بدنم خیلی حس خوبی داشت با دستش بدنمو میمالوند بعد کونمو مالوند و از لای رونام کیرمو میمالوند. بعد من بدنشو لمس کردم تن خوش فرمشو شستم جلوش زانو زدم کیرشو که آب روش باز بود میخوردم گفت بریم تو رو تخت رفتم رو تخت براش حالت سگی شدم کونمو میلرزوندم چون کونم بزرگه و سفید و نرم عین ژله میلرزه اونم اومد میزد به کونم بهش گفتم صبر کن الان میام رفتم جوراب شلواریمو پوشیدم براش گفت به به تیپ زدی من خوابیدم رو تخت اومد روم ازم لب گرفت گردنمو میخورد نوک سینه هامو خیلی عالی بود بعد اومد روم نشست کیرشو گذاشت تو دهنم عقب جلو میکرد منم با لذت براش میخورم با دستم تخماشو میمالوندم یک دفعه آبش اومد نصفش خالی شد تو دهنم نصف دیگش ریخت رو صورتم گفت خیلی وقت بود ارضا نشدم زود اومد منم همه آبشو خوردم کیر شل شدشو مک میزدم تا قطره اخر که میومد از سر کیرش با دستاش کیرمو مالوند گفتم کونمو بمالون شروع کرد کونمو مالوندن منم جیغ میزدم گفتم حرفهای بدم بهم بزن میگفت کونی من کونتو میگام کونی خودمی تا اینکه منم آبم اومد خیلی حال داد پیش هم خوابیدم سرمو گذاشتم رو کیرش یکم استراحت کرد گفت بخورش منم سروع کردم خوردن کیرش تخماشو لیس میزدم کیرش دوباره بلند شد گفت قمبل کن منم قمبل کردم سوراخمو با سر میرشو زا وازلین چرب کرد انگشتشو کرد تو سوراخ کونم بعد خوابید روم کیرشو اروم اروم کرد تو وقتی کیرش میرفت تو کونم منم کیرم سیخ میشد از کیرم مایع بی رنگ میومد بیرون تا اینکه همین جور برام تلمبه میزد با دستاش کونمو چنگ میزد منم کیرمو میمالوندم از بس لذت داشتم ابم اومد بعد اب پوریا هم اومد تو کونم خالی کرد بیهوش کنار هم خوابیدیم چند ساعت خوابمون برد دیگه شب شده بود منم باید میرفتم گفت بزار یه بار دیگه حال کنم منم گفتم هر جور که تو میخوای گفت بکنمت یا میخوریش گفتم برات میخورم اخه سوراخم درد میکرد نشست رو تخت پاهاشو باز کرد منم نشستم جلوش کیرشو کردم تو دهنم شروع کردم خوردن براش با دستاش موهامو گرفته بود تخماشو میخوردم با دستم کیرشو میمالوندم دوباره کیرشو کردم تو دهنم همینجور ساک میزدم تا آبش اومد.خیلی حال کرده بود باهم دیگه از مسافر خونه اومدیم بیرون من برگشتم الان چند ماه میگذره دلم خیلی تنگ شده براش تو فکر اینم دوباره برنامه ریزی کنم برم پیشش. 
فقط کیر پوریا بهم حال میده به اون حس خاصی دارم چند بار با بقیه امتحان کردم ولی اصلا خوب نبود .

نوشته: رامین

@dastanazadi
5.6K views21:52
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:52:26 بودم و باورم نمیشد این همون زری کوس و کون قشنگ الهه سکس دوران نوجوانی من این طوری جلوم لخته و شروع کردم از روی شلوار کوسش رو لیسیدن آب کوسش حسابی راه افتاده بود شلوارش رو در آوردم یه شرت مشکی تنش بود .با انگشتام از رو شورتش کوسش رو لمس کردم و زير اون چرخوندم كوسش كه كاملا باد كرده بود و قلمبه شده بود. بدنشو از بالا تا پايين بوسيدم. به كوسش كه رسيدم سرم رو با دستش فشار داد روش. و اروم شورتش و کوسش را بوییدم و لیسیدم . اونم كيرمو با دستش از روي شلوار می ماليد. حسابي داشت كيف مي كرد. میگفت: جوووون، بخورش، همش مال خودته، شلوارش رو از تنش در آوردم با زبونم افتادم به جون کوسش با ولع کوسش و چوچولش رو میخوردم که صدای آخ و اوخش بلند شده بود بعد به صورت 69 خوابیدم روش و کیرم رو بردم نزدیک دهنش رفت پايين، كيرم رو با دستش گرفت و آروم به نوكش زبون زد. خيلي با حرارت و قشنگ تخمام و كيرمو مي خورد و باهاشون بازي می كرد.و بعد شروع کرد به ساک زدن . زبونم رو تا ته میكردم تو کوسش و در مي آوردم. با انگشتم هم با سوراخ كونش ور مي رفتم یه چرخی زدم حالا ديگه كاملا روش بودم و از هم لب مي گرفتيم. كيرم لاي پاش بود و با تكونهاي اون روی كوسش بالا و پايين میرفت و با دستش هم محكم منو فشار ميداد. بعد از دو سه دقيقه، پاهاشو باز كرد و گفت: “حالا بكن تو كوسم. تا ته بكن” كيرمو گذاشتم رو كوسش يه كم مالوندم. اومدم كه يه ذره بكنم تو و يواش يواش تا ته برم كه با پاهاش محكم منو هل داد جلو و با يه ضربه تا ته رفت تو كوسش. انگار نه انگار که کوسش یه زن 50 سالهاست که چند تا بچه هم زاییده يه داد كشيد. اومدم بيارم بيرون. نذاشت و گفت: “ جوون منو بكن … محكم بكن … جرم بده …. كوسمو پاره كن …” منم ديگه حالي به حالي شده بودم و شروع كردم به تلمبه زدن. از لذت داشت ميمرد. همش با التماس مي گفت كه بيشتر پاره اش كنم. منم همين كارو مي كردم. با ناخنهاش پشتم رو چنگ مي زد و دو سه بار هم گازم گرفت همش قربون صدقه كير من ميرفت و ميگفت: “دارم كوس ميدم … كير خوشگل جونم داره كوسمو جر مي ده … جووووووون …. كوس زري عاشق كيرته … محكم بكن … منم میگفتم کیرم تو کوست نازت زری جون قربون کونت آب کیرم توی کوس داغت و در عین حال داشتم به شدت روی کوسش تلمبه میزدم طوری که صدای شلپ شلپ برخورد کیر و خایه ام با کوسش حسابی بلند شده بود حرفهاش خيلي حشريم ميكرد حدود 7 و 8 دقیقه بعد احساس كردم آبم داره مياد. گفتم زری کوس قشنگ آبم دار میاد گفت: “همشو بريز تو كوسم. لوله هامو بستم” منم از خدا خواسته، محكم بغلش كردمو با فشار تمام آبمو ريختم تو كوسش . خوابيدم روش. اونم به خودش می پيچيد و بعد بيحال شد. فهميدم كه اونم ارضا شده .

@dastanazadi
3.8K views21:52
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:52:16 قربون کونت زری جون

خاطره ای که میخوام تعریف کنم مال 10 سال پیشه. ما در محلمون خیلی قدیمی هستیم و با یک خانواده رفت و امد داشتیم که بچه هاش همسن و سال ماها بودند مادر این خونواده زری خانم زمانی که من 20 سالم بود یه زن تقریبا 38 ساله یا یک اندام فوق العاده سکسی بود بیدروغ شاید دور کونش 1متر میشد با یک کمر باریک و سینه های بزرگ و قدی در حدود 160 طوری که وقتی چادر سر میکرد و راه میرفت قمبل کونش از زیر چادر میزد بیرون و تمام برجستگیهای کونش معلوم میشد و بطور خیلی تحریک کننده ای تکون میخورد و حرکت میکرد و خودم یه باری که پشت سرش حرکت کرده بودم اونقدر خیره کونش شده بودم که آبم امده بود .
اون زمان تلفن کم بود و اقوام زری خانم به خونه ما زنگ میزدند و منم از خدا خواسته میرفتم در خونشون و صداش میکردم تا بیاد و موقعی که از خونه میومد بیرون باهاش تا خونمون میرفتم و تو این فاصله چندین بار دستم به کون و کپلش میزدم و باهاش ور میرفتم حتی یه بار موقعی که میخواست از انباری چند تا دیگ بهمون بده و رفت بالای نردبون دقیقا کونش امده بود جلوی صورتم و منم هر وقت میخواست ظرفی رو جابجا کنه دستم میبردم و از روی چادر کونش رو میمالیدم و گاهی وقت لبام از روی چادر مچسبوندم به لمبرهای کونش ولی خوب زن سفتی بود و راه نمیداد تا اینکه خانواده زری خانم به خارج رفتند و یه چند سالی تنها شد و خودش هم گه گاهی میرفت و برمیگشت از شانس بد منم محل کارم دیگه عوض شده بود و شاید در عرض سال یک بار هم نمیدیمش ولی همیشه به یاد کوس و کون خیلی خوشگل و بزرگ زری خانم بودم و صد حیف که موقعیتی پیش نیومد تا بکنمش .تا تقریبا ده سالی گذشت . یک بار که من در مرخصی بودم امد خونه مون برای بازدید تقریبا یه زن حدود 50 سال ولی تقریبا با همون خصوصیات بدنی توپ موقع رفتن و خداحافظی من هم به بهانه ای همراهش رفتم با هم داشتیم قدم میزدیم و تا به خیابان برسیم و سوار تاکسی بشیم وقتی ماشین امد من اول سوار شدم و نشستم صندلی عقب و مسافر دیگه ای هم تو ماشین نبود طوری نشستم که وقتی بخواد بشینه جا براش کم باشه و دقیقا بتونم خودم بچسبونم بهش وقتی نشست خودم رو چسبوندم بهش طوری که قشنگ نصف لمبر و کونش روی پاهای من بود. اصلا بروی خودم نیاوردم یه کم که گذشت از کیفش پول در آورد که کرایه رو حساب کنه و دستش به سمت راننده دراز کرد که دستش رو گرفتم و با خنده گفتم جایی که بزرگتر است کوچکتر حساب نمیکنه و همینطور که دستش رو گرفته بودم دستش را به عقب برگردنوندم و همراه با دست خودش دستم رو گذاشتم روی رونش دیدم عکس العملی نشون نداد برای این جدی تر شدم و دستم تا نزدیک لاپاش روی رونش مالیدم و کشوندم آروم گذاشتم روی کوسش که برگشت بهم گفت چرا رنگت پریده گفتم از دوری و ندیدن شماست زری خانم و خند ه ای کرد. منم که دیگه عروسیم بود کوسش تو مشتم یه فشاری دادم و گفت چه خبرته اینجا بد هست منم گفتم میتونم بیام خونتون چیزی نگفت از خدا خواسته گفتم هر چی شما بگی خلاصه ماشین رو در بست کردم و تا خونشون که طرفهای پونک بود رفتیم که تقریبا غروب شده بود غروب اوایل پاییز وقتی رسیدیم خونه رفت لباسهاش رو عوض کرد یه جوراب شلوار استرچ سفید و تاپ زرد انقدر قمبلش بزرگ بود که شلوارش از چاک کونش داشت جرمیخورد اومد رفت آشپزخونه مشغول آشپزی و از جلوم رد شد جور شهوتناکی کونش تکون میخورد و این ور و اون ور میرفت منم یه جون بلند و کشیده دار کشیدم و گفتم قربون کونت زری جون و رفتم داخل آشپزخونه از عقب بهش چسبوندم وای چه لحظه ای بود یه کون سفت و قلمبه که اصلا به یه زن 50 ساله نمیخورد روناش انقدر خوش تراش بود که تپلی کوسش از زیر شلوار استرچ زده بود بیرون.
دستام رو بردم روی سینه هاش و از روی تی شرتش شروع کردم مالیدن سینه هاش که کم کم داشت سفت میشد و با لبم داشتم گردنش رو لیس میزدم و گوشهاش رو میخوردم از روی شلوار استرچش دستم روی قمبلش کشیدم و گذاشتم وسط چاک کونش و با انگشتام از روی شلوارش با تپلی کوسش میمالیدم کونش مثل دنبه زیر دستم تکون میخورد آهی کشید و یه جونی گفت اونم يه دفعه دستش رو روی دست من گذاشت و آروم برد سمت شلوارم. كيرم سيخ شده بود و از زير شلوار پارچه ای تابلو زده بود بيرون. خودمو به طرفش بردم و اون كيرمو گرفت. گفت: جون. اين مال من گفتم: نه مال کوست زری جون تاپش رو از تنش در آوردم پستوناش داشت از سوتینش میزد بیرون پستونایی بزرگ و خوش فرم سوتینش رو از عقب باز کردم و پستوناش مثل فنر پرید بیرون فقط الان با یه شلوار استرچ پارچه ای جلوم بود بغلش کردم و بردمش تو اتاق خواب اول ايستاده بغلم كرد. و شروع كردیم به لب گرفتن. زبونم رو روي لباش مي چرخوندم. خيلي لذت مي بردم. تو همون حال، آروم دكمه های پيراهنم رو باز كرد و اونو درآورد. دستم رو از زير شلوارش بردم توی کونش و ماليدم. و نوک پستوناش که حال شق شق شده بود رو میک میزدم روی تخت خابوندمش انقدر حشری شده
3.5K views21:52
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:52:00 که واقعا رو پوست سفیدش خودنمایی میکرد بعد دامن و شلوارشو دراوردم دیدم یه شورت مشکی خیلی ناز پوشیده یهو چشمم به یه چیزی خورد که کیرم خوابید ااااه ه ه شهلا تو چند ساله اصلاح نکردی چقدر پشمولی که گفت میترسه با تیغ بزنه حالم بد شد گفتم بریم حموم من برات اصلاح کنم قبول کرد و رفتیم حموم یه تیغ برداشتم و یه صابون کل کوسشو کفی کردم و داشتم کفو میمالوندم به پشماش که دوباره حالی به حولی شد دیدم اوضاش خرابه با همون کف صابون بیشتر مالیدم بعد چند دقیقه بعد با چندتا لرزه ارضا شد و بیحال کف حموم دراز کشید منم تیغو برداشتم و شروع کردم به اصلاح کوس که تمیز شد رفتم اطراف کونشم تیغ زدم که محو سوراخ کونش شدن و چون دستم صابونی بود تا اشاره کردم رفت تو اونم بدش نیومد خلاصه بدنشو همونجور که کف حموم خوابیده بود شستم و رفتم بین پاهاش و یه بوسه از کوسش زدم که گفت جووون میشه بخوریش زیاد این کار رو دوست نداشتم اما به اندازه دو سه دقیقه خوردم اما خیلی سریع دوباره داغ شد و گفت بیا روم که گفتم اول ساک بزن گفت الان داغ شدم یکم بکن بعد میزنم کیر من متوسطه نه خیلی بزرگ نه خیلی کوچیک حدودا ۱۷ تا ۱۸ سانت و کلفتیش هم خوبه کیرمو که سیخ شده بود کوبیدم رو کوسش که همش ناله میکرد و قربون صدقم میرفت که اروم سرشو کردم تو کوسش که خودش با یک موج دادن به کمرش همه کیرمو یهو جا کرد تو خودش و التماسمو میکرد جرم بده منم نامردی نکردم و تا جایی که کمرم جواب میداد میکردمش چندتا پوزیشن عوض کردم اما هیچکدوم مثل ایستاده از پشت به داخل کوس بهم حال نداد داشتم میزدم که بازم لرزید و شل شد افتاد گفتم چت شد باز گفت مرسی عشقم ارضا شدم گفتم خو پس من چی گفت بزار جون بگیرم گفتم تا تو جون بگیری کیر من میخوابه که گفت بیا جلو رفتم پیشش او نشسته بود و من ایستاده برام ساک زد خیلی باحال میزد که یکم شامپو نرم کننده ریختم رو سینه هاش و کیرمو گذاشتم لا سینه هاش چقدر حال داد بهم بهش گفتم شهلا کون میخوام گفت با کمال میل اما اروم بکنی گفتم چشم خانم خوشگل من حالت داگ استایل موند و منم از پشت یه تف انداختم رفتم بکنمش گفت نکن خیلی درد داره گفتم بمون که دست به دامان شامپو نرم کننده افتادم ریختم رو کونش و یکمم رو کیرم زدم بعد که رفتم بکنم باورتون نمیشه خیلی راحت و روان تا خایه رفت تو میگفت اینجور باید کرد ۵ تا ۶ دقیقه که زدم دیدم نمیشه سرعتمو زیاد کردم دیدم داره ناله میکنه که تمومش کنم کامل کف زمین خوابیده بودیم و ابم اومد ریختم تو کونش و پاشدم ازش معذرت خواهی و تشکر کردم
گفت مرسی که شهوتم رو خوابوندی تو بهترین همسر دنیایی خلاصه تا صبح بغل هم خوابیدیم الان چند ساله صیغه منه و هر هفته با هم رابطه داریم و خیلی هم راضی هستم.

نوشته: حسین

@dastanazadi
3.4K views21:52
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:51:48 سلام . من اسمم حسین هست و الان ۲۸ سالمه داستان مربوط به زمانی هست که شهلا دختر دایی خوشگل و حشری من پیش ما درس میخوند چون روستاشون مدرسه نداشت و خوابگاه نمیموند کلا با ما زندگی میکرد اون موقع شهلا سوم دبیرستان بود . دستشویی ما ته حیاط بود و اگه نصف شب کسی دستشویی میخواست بره یکی رو بیدار میکرد. یادمه نصفه شب شهلا من را بیدار کرد و گفت پاشو با من بیا دستشویی و منم رفتم پشت در مونده بودم که چند دقیقه بعد صدام کرد و گفت اگه میترسی بیا تو منم بهش گفتم نه همینجا خوبه فقط زود بیا که گفت طول میکشه بیا تو، رفتم دیدم شلوارشو دراورده و سینشو داده عقب و کوسش جلو بود و به من میگفت دست بزن و قیافش خیلی خمار بود من خجالت میکشیدم اما بزور دستمو گذاشت رو کوس پشمالوش و هی به خودش می مالوند و بعد چند دقیقه گفت بریم اما ازم قول گرفت بین خودمون باشه خلاصه زمان گذشت و شهلا ازدواج کرد و بعد پنج شش سال طلاق گرفت. من رابطم با همه فامیل خوب بود و خیلی تو جمع شوخی میکردم اکثر فامیل با من راحت بودن. ی روز داخل حیاط خونه داشتم درخت ها رو آب میدادم که گوشیم زنگ خورد دیدم شهلا زنگ زد و بعد حال و احوال پرسی گفت که داره میاد خونه ما منم حاضر شم که با موتور ببرمش برسونم روستا خلاصه شهلا اومد و با مامانم و بابام و من کلی حال و احوال پرسی کرد و بهم گفت زود آماده شو بریم تا شب نشده برسیم سریع حاضر شدم و موتور رو روشن کردمو شهلا رو سوار کردم نمیدونم چی شد که وقتی رو موتور بدنش بهم خورد یهو یجوری شدم و کلا افکار شیطانی زد به سرم و عمدا ترمز محکم میزدم که بخوره بهم شهلا سینه های گنده ای داره نمیدونم سایزش چنده ولی واقعا باحالن شهلا دختر سفید پوست با موهای خرمایی یکم چاق و خیلی حشری. تا روستا که برسیم خیلی رو موتور حال کردم و باهاش خیلی شوخی کردم بعد رسیدن جلو در خونه دایی اینا هر چی در زدیم کسی درو باز نکرد که از همسایه پرسیدیم گفتن بعد از ظهر رفتن شهر عروسی و فردا میان کلید رو دادن دست من که بدم به شهلا، کلیدو گرفتیم رفتیم داخل شهلا مانتوش رو دراورد رفت ی دامن پوشید اومد تا بحال انقدر به اندامش دقت نکرده بودم واقعا کون جالبی داشت . رفتم ازش خداحافظی کنم که گفت هوووی کجا مگه کوری من تنهام منو بکشی اینجا تنها نمیمونم یا بمون یا منم باهات میام در کمتر از یک صدم ثانیه افکار شیطانیم بر من غلبه کرد و با کلی منت گذاشتن سرش قبول کردم بمونم اونم رفته شامو اماده کرد و کلی از قدیما و ازدواجش و ... برام صحبت کرد بعد شام گفت حسین از بچگی ها چی یادته منم گفته وقتشه الان گفتم همه چی یادمه مو به مو یکم خجالت کشید و گفت به کسی نگفتی گفتم نه بخدا گفت چرا ازدواج نمیکنی گفتم هنوز دختر مورد علاقمو پیدا نکردم اونم چند نفرو معرفی کرد و اخر همه اسم خودشو گفت من زدم تو فاز شوخی و بهش گفتم اگه ازم مهریه و شیربها نخای میگیرمت دیدم خیلی جدی گفت هیچی ازت نمیخوام حتی نیاز نیست کسی بفهمه گفتم چرا چرت میگی منظورت چیه من شوخی کردم گفت من واقعا تنهام و نیاز دارم با یکی باشم تا شکست قبلیمو فراموش کنم پرسیدم خب پیشنهادت چیه که گفت ازدواج موقت . دهنم چسبید کف زمین گفتم شهلا چی میگی گفت قبول کن ثواب داره منم خیلی دوستت دارم گفتم شهلا جان تو ۱۱ سال از من بزرگتری گفت باشه بیخیال شو که من خورد تو پرم و تو دلم هزار تا فحش دادم به خودم که چرا کلاس گذاشتم رفتم کنارش نشستم و گفتم سرکار خانم شهلا خانم با من ازدواج میکنی که نیشش باز شد و گفت بله گفتم خب چیکار کنیم که محرم بشیم گفت من ی جمله عربی میخونم تو بگو قبلتم برای مدت یک ماه و مهریه ام هم نمیخوام خلاصه خوند و ما محرم شدیم بلافاصله بعدش گفت مهریمو بده که لبمو گذاشتم رو لبش و قشنگ ترین بوسه عمرمو ازش گرفتم بدنم داغ شد گفتم شهلا جان الان که محرمیم میخوام با همه وجودم اعتراف کنم که از بچگی عاشقت بودم آرزوم بود زنی مثل تو داشته باشم گفت حسینم تو که میدونی من چقدر آتیشی ام لطفا این دو سالی که رابطه نداشتمو برام جبران کن منم هیجانم رفته بود بالا و دوباره ازش لب گرفتم و با ی دستم کونشو مالوندم که دیدم هیچی نشده نالش رفت رو هوا گفت حسین حالم خرابه کیر میخوام از رو شلوار انقدر کیرمو مالید که کیرم سیخ که بود سیخ تر شد و گفت دربیار ساک بزنم انقدر حشری بود که نذاشت شلوار از پام بیرون بیاد تا بخودم اومدم دیدم از نصف بیشتر تو دهنشه و داره به زور تا ته میکنه تو حلقش که جا نمیشد بهش گفتم شهلا جان وایستا اول لخت بشیم بعد شروع کن که گفت بزار یکم بخورم بعد از چند دقیقه لباساشو دراوردم وای خدای من چی میدیدم یه سینه گنده با سوتین قرمز
3.4K views21:51
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:51:40 میخام یه چیزی بنویسم که واقعا برام اتفاق افتاد. یه روز صبح زود از خونه زدم بیرون رفتم یکی از شهرای اطراف واسه ویزیت (من بازاریاب محصولات آرایشی بهداشتی هستم) بعد یک ساعت رسیدم اونجا چند مغازه ایی رو ویزیت کردم بعد رسیدم به یه داروگیاهی رفتم داخل دیدم دوتا دختر نشستن با هم حرف میزنن یکیشون که دختر ساده ایی بود خیلی تحویلم گرفت ولی اون یکی اصلا جواب سلامم نداد این یکی که تحویل نگرفت خیلی خوشگل بود قدش 175 حدود 75 کیلو وزن با یه کون خیلی خوش فرم خیلی گنده، خلاصه من ماهی سه بار اون شهرو ویزیت میکردم کم کم متوجه رفتارهایی از این دختر خوشگله شدم که خیلی داشت پا میداد بعد سه ماه باهم دوست شدیم خیلی خیلی دوستم داشت خیلی برام پول خرج میکرد تا اینکه یه روز منو به خونه شون دعوت کرد گفت که پدر خونه نیست بیا ناهار باهم باشیم ضمنا اینو بگم با پدرش تنها زندگی میکردن مادرشم مرده بود خواهرشم شوهر کرده بود تو یه شهر دیگه بودن خلاصه ما رفتیم خونه شون رفتم تو اتاق نشستم حنا خانم اومد تو وای چه لباسهای پوشید بود یه تاپ مشکی با یه استرچ قهوه ایی خیلی تنگ که دیگه اون موقع کونش مشخص بود باور کنید کونش اندازه تلویزیونشون بود یه چای برام آورد و اومد کنارم نشست بعد یه کم خوش و بش کردن گفت که چی دوست داری واسه ناهار سفارش بدم گفتم هرچی باشه مهم نیست. گوشی رو برداشت و زنگ زد دو پرس کباب برگ سفارش داد. من هم چشام فقط رو اندامش بود خیلی حشری کننده بود دلو زدم به دریا و یه بوس کوچولو ازش گرفتم اون هم منو بوسید ولی اون خیلی پررو تر بود شروع کرد به لب گرفتن دستشو گذاشت رو کیرمو هی میمالید دیگه داشت حالم بد میشد اومد روم بعد یه کم لب گرفتن تاپشو درآورد بازم ازم لب گرفت و بعد سوتینشم درآورد سرم رو گذاشت رو سینه هاش منم سینه هاشو با حرص و ولع زیاد میخوردم پیرهنمو درآورد و نوک سینه هامو لیس زد دیگه خیلی زیاد حشری شده بودم استرچ رو از پاش درآورد و گفت بیا کسمو بخور من هم رفتم روش یه کم ازش لب گرفتم بعد رفتم سراغ کسش حسابی کسشو خوردم جوری که بد جور حشری شده بود بعد سرمو کشید به طرف خودش گفت کیرتو بذار تو کسم اون وقت بود که فهمیدم حنا خانم بیوه زنه و از شوهر معتادش طلاق گرفته من هم کیرمو گذاشتم تو کسش وای چه کس داغی داشت آروم آروم داشتم تلمبه میزدم که گفت محکمتر بزن محکمترش کردم ولی نزدیک بود آبم بیاد زود کشیدم بیرون بد مصب خیلی کسش تپل بود زود آب آدمو میاورد خلاصه گفت بذار تو کونم من هم که خیلی از این کار بدم میومد ولی نتونستم جلو خودمو بگیرم کیرمو کردم تو کون خیلی تپلش چند دقیقه ای که کردم گفتم آبم رو بریزم کجا گفت بریز تو کونم من آرزوم این بوده که آب تو. تو بدنم باشه من هم تا ته کیرمو بردم تو کونش بعد چند بار تکون دادن کل آبمو ریختم تو کونش.
این داستان که براتون نوشتم اولین و آخرین سکسم با نامحرم بود.

نوشته:‌ 33

@dastanazadi
3.3K views21:51
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:51:30 سلام تو فامیل ما یه زنه جون هست که صورت جذابی داره. یه روز امده بودن خونه ما داشت تو اتاق خواب خونمون به بچش شیر میداد. وقتی شیر دادنش تموم شد سینش رو تو کرستش نکرده بود و بیرون مونده بود. من داشتم از جلوی اتاق رد میشدم که چشمم به سینه های مریم افتاد. سینه های بزرگ با نوک بلند . بی اختیار یه مکث کردم و اون هم متوجه شد خنده ملیحی کرد و من از اونجا گذشتم. با خودم گفتم اگه ناراحت شده بود نمی خندید. شب رو خونه ما موندن فردا صبح همگی اهل خونه رفتن دنبال کاراشون و مریم خونه ما تنها موند. به یه بهانه بین روز اومدم خونه تا یه امتحانی بکنم ببینم راه میده یا نه. اومدم زنگ رو زدم دیدم مریم درو باز کرد. رفتم تو دیدم بچش رو خوابونده و داره ماهواره نگاه میکنه. به من گفت مجید کانالهاتون هیچی نداره؟ گفتم (با شیطونی)اونایی هم که داره قفل کردیم. گفت که چی داره که قفله؟ گفتم شیطنت داره کمر به پایینه. گفت خودت نگاه میکنی؟ گفتم آره! گفت خیلی فیلماش ناجوره؟ گفتم اگه میخوای بازش کن ببین. گفت من که رمزشو بلد نیستم.گفتم رمزشو میگم من میرم تو اتاق. تو بشین نگاه کن. گفت تو هم باشی اشکال نداره. فقط صداشو کم کن بچه بیدار نشه. منم از خدا خواسته سریع زدم رو شبکه اسپایس. از شانس اول فیلم بود اونم چه فیلمی! زود کیرم بلند شد. مریم هم غرق فیلم بود مخصوصا بلند شدم که کیر راست شدم از رو شلوار توجهش رو جلب کنه همینطور هم شد. با خنده گفت چه زود روت تاثیر گذاشت منم گفتم مجردی بد دردیه حالا تا بخوابه مکافات دارم. گفت خوب چرا خودت رو خالی نمیکنی؟ گفتم اینجا که نمیشه شما نشستی وگرنه خودمو خالی میکردم. یه دفعه گفت یعنی جق میزدی ؟ اینو که گفت خیالم راحت شد که میتونم روش کار کنم. منم گفتم آره خوب باید جق میزدم گفت خوب اگه دوست داری بزن. گفتم جلوی شما؟ گفت دوست داری من ببینمت چطوری جق میزنی؟ گفتم اگه کمکم کنی تو زدن آره! خودش اومد جلو و دستش رو گذاشت رو کیرم شروع به مالوندن کرد. منم سریع شلوارمو کشیدم پایین. از دیدن کیرم تعجب کرد. گفت چقدر صاف وایستاده! گفتم قابل شما رو نداره. با دستهای لطیفش شروع کرد برام جق زدن. چقدر دستهاش گرم و لطیف بود. گفتم مریم میذاری بکنمت؟ انگار منتظر پیشنهاده من بود گفت نکنه کسی بیاد خونه؟ گفتم نه نترس تا ظهر کسی نمیاد گفت باشه پس معطل نکن. شروع کردم به خوردن لبهاش. آروم پیراهنش رو در اوردم یه کرست مشکی تنش بود بدنش مثل الماس میدرخشید. خودش شلوارش رو در آورد و گفت اونجامو بخور. شورتشو زدم کنار. خدای من هیچ مویی نداشت چقدر زیبا و دوست داشتنی بود! یه کس جمع و جور . با زبونم شروع به خوردن کسش کردن مثل مار به خودش میپیچید. چه صحنه رمانتیکی بود کسش حسابی خیس شد شرتش رو کامل در اوردم تا اومدم بکنم تو گفت نمیخوای من ساک بزنم. گفتم همش مال شماست. دهنش برای کیرم کوچیک بود ولی حسابی بهم حال میداد. بعد سعی کردم کیرمو بکنم تو کسش ولی تنگ بود. با دستش کمکم میکرد که کیرم بره تو. بالاخره رفت تو مریم چشمهاش رو بست و یه اخ بلند گفت پرسیدم درد داری گفت اولشه بکن کیرت خیلی خوبه منم سرعتمو زیاد کردم با التماس میگفت بکن پاره کن.نازکی صداش و اون ناز بیانش منو وادار میکرد تند تر بکنم یه دفعه ای ای گفتانش تندتر شد گفتم چیه؟ گفت دارم ارضا میشم تندتر بکنم. من همینکارو هم کردم که یه دفعه شروع به لرزیدن کرد شدت ارضا شدنش اینقدر زیاد بود که منم به ارضا شدن نزدیک شدم. سریع کیرمو در اوردم دادم دست مریم شروع کرد برام جق زدن. گفتم داره میاد که یه دفعه همه کیرمو کرد تو دهنش و ابم با فشار تو دهنش خالی شد. بهش گفتم خوش به حال شوهرت که اب کیر میخوری ! گفت بار اولمه اینقدر سکس با تو حال داد که بی اختیار این کارو کردم بعد خودمونو جمع و جور کردیم . و من از خانه خارج شدم.

@dastanazadi
3.3K views21:51
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 00:50:11 رفت تو چقدر گرم بود اولش دردش اومد چون کیرم خیلی بزرگه بعد یواش یواش تلمبه زدم دیگه عادی شده بود داشت کیف میکرد . اون که حشری شده بود گفت بیا تو کسم بذار منم کوتاهی نکردم کمیش رو گذاشتم چون میدونستم پرده داره خیلی نکردم تو از تو کسش بیرون اوردم کردم تو کونش این دفعه با یه طرح وحشتناکی تلمبه میزدم که جیغ بلندی کشید فهمیدم کونش رو جر دادم و داره ازش خون میاد این خونها بیشتر منو تحریک کرد بهش گفتم داره ابم میاد گفت خب بریزش تو منم که از شهوت زیاد ابم اومد و اونو ریختم تو کونش چه اه و اویی میکرد نزدیک به 10 دقیقه فقط کیرم بعد از اب اومدنش تو کونش بود بعد که کیرم رو بیرون اورد چقدر اب از کونش اومد بیرون من دو باره همونجا ارضا شدم دوباره ابم اومد ایندفعه ریختم رو سینش به من گفت بابا تو دیگه کی هستی با دیدن این صحنه ابت اومد بعد ازش لب حسابی گرفتم و با هم رفتیم دوش گرفتیم . بعد از اون خیلی سکس داشتم ولی به مزه اولین سکس با ام البنی حال نداد.

@dastanazadi
3.3K views21:50
باز کردن / نظر دهید