دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

هوسباز

لوگوی کانال تلگرام havasbazroman — هوسباز ه
لوگوی کانال تلگرام havasbazroman — هوسباز
آدرس کانال: @havasbazroman
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 5.34K

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 325

2021-10-30 21:31:15 از دختره استفاده می‌کنه تا توی پورن‌هاب درآمد داشته باشه.
فیلم‌های س‍ـ~ک‍سی که می‌بینین از همچین جاهایی میاد

#پارت_۱

_سن روسپی گری توی فاحشه خونه‌های ایران چند ساله؟

شهره ترسیده و با تته و پته لب زد:«
_۱۶ آقا...

خوبه‌ای گفت و جلوتر اومد‌. لخت زیر پاهاش روی زمین افتاده بودم و از ترس مثلِ سگ می‌لرزیدم.
پاهاش رو بلند کرد و دقیقاً وسط پام گذاشت و با فشار محکمی صدای جیغم رو بلند کرد.

_بعد این جنده سگ چند سالشه؟

بازم جیغ کشیدم و تقلا کردم تا پاهاش رو از روی واژنم بردارم.
ولی لعنتی خیلی محکم پاش رو فشار می‌داد.‌انقدر درد داشتم که واکنشی به جنده سگی که به من گفت نشون ندادم.

_۱۴آقا...

تا پاش رو برداشت نفسی گرفتم و با گریه خم شدم و سریع پشتم رو بهش کردم تا دوباره هوس لگد زدن به واژنم رو نکنه.

_پس تو جنده رو آوردم اینجا برای چی؟ واسه چی این کرم کثیف وقتی ۱۴ سالشه این‌جاست؟

شهره بدبخت از ترس شاش‌بند شده بود. سریع زیر پاش نشست و به شلوارش چنگ زد.

_گه خوردم آقا. بخدا برای تن فروشی نیومده.
مادرش اینجا یه اتاق داره. بد لعبتیم هست خیلی مشتری داره. ولی گفته فقط به این شرط می‌مونه که به دخترش جا بدیم.

هومی گفت و کنارم روی زمین زانو زد.
دست دراز کرد و از موهام گرفت و سرم رو بالا آورد.

_پس جنده نیستی نه؟
با انگشت اشاره اش روی لبم کشید و امتداد داد و تا سینه‌هام پایین اومد.

_ولی به درد جنده بودن می‌خوری.
می‌تونم با وجود تو فیلم‌های زیادی بسازم و ازشون پول در بیارم.

https://t.me/joinchat/2q1UczhOpIM2NDMx
451 views18:31
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 21:31:14 #دختر‌چاق_که‌مورد_تحقیر_عشقش_قرار_میگیره


لباس خواب رو پرت کرد توی صورتم : شش ماه از زندگیمون می گذره من هنوز بهت دست نزدم بخاطر این هیکلت منم مردم نیاز دارم تو چی هستی اخه..
یه دمبه ی چربی که هیچی نداری نه هیکل نه قیافه من به چی تو دل خوش کنم اخه اقا جان چی توی تو دید که گفت باهات ازدواج کنم...

حرف هاش برام عین تیری بود که قلبم رو می درید.
_من که گفتم برو زن بگیر..
هیستریک خندید : زن بگیرم ؟؟
تا معلوم نشه تو حامله نمیشی که نمی تونم زن بگیرم
..
حتی این لباس خواب هم تنت نمی ره بسکه چربی داری..
لعنت بهت دیگه خسته شدم
یه چند شبه باهات می خوابم بعدش به اقا جون ثابت می کنم
که تو دمبه ی چربی هستی حامله نمیشی می رم زن می گیرم
..
لخت شو زود باش..

نه من تحمل تعرض نداشتم یه قدم عقب رفتم
_نه محمد رضا من تحمل تعرض ندارم
بخدا لاغر می کنم بهم فرصت
بده خواهش می کنم
..
_خفه شو تو عرضه داشتی این شش ماه لاغر می کردی که به چشم بیای....
اومد سمتم منم از ترس جیغی زدم و عقب عقب رفتم.

https://t.me/joinchat/jD4YHY2pOio5NDQ8

با چشم های اشکی به محمد رضا نگاه کردم زن گرفته بود
اقا جان با داد گفت : چه غلطی کردی!؟
این دختر کیه..
نیشخندی زد و گفت : این دختر همسر منه اقا جان دیگه نمی تونستم این دمبه ی چربی رو تحمل کنم ‌.
..
اقا جان با داد گفت : پسره ی احمق رازش چی کم داشت!؟

نیشخندی زد و گفت : هر چیزی که مربوط به یه زن بود اقا جان..
هیکل خوشگلی زنانگی این زن هیچی نداشت که منو تحریک کنه نداشت
منم یکی رو گرفتم که نیازم رو تامین کنه این حق منه اقا جان..

با چشم های اشکی گفتم : لااقل می گذاشتی خبر حاملگیم رو بهت می دادم بعد می رفتی زن می گرفتی
..

با گیجی گفت : چی تو حامله ای..

https://t.me/joinchat/jD4YHY2pOio5NDQ8

رازش دختری ۲۰ ساله تپل که عاشق محمد رضای داستان ماست طبق خواسته ی بهروز خان باید با محمد رضا ازدواج کنه اما محمد رضا پسری که عاشق دخترای خوش هیکله بخاطر همین رازش رو هی تحقیر می کنه تا اینکه رازش خانم...

https://t.me/joinchat/jD4YHY2pOio5NDQ8
470 views18:31
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 21:31:14 ترسیده به مانی که بدون توجه به باز بودن در لباس‌هاش رو درمیاورد، خیره شدم..

- چرا در بازه؟
-هادی میخواد بیاد تو!

مبهوت بهش خیره شدم؛داشت چی میگفت؟

-چ..چیی میگی... ؟

-میدونی چرا بعد اینکه هادی فهمید اومدم خواستگاریت دست از سرت برداشت؟؟

لرزون سرم رو به چپ و راست تکون دادم.
به سمتم خم شد و با گرفتن چونم غرید:

- چون قرار شد هردوتامون رو هر شب تحمل کنی..هم شوهرتو، هم پسرعموی شوهرتو..

وحشت زده دهن باز کردم که جیغی بکشم ولی با دیدن تن نیمه ب*ر*ه*ن*ه هادی توی چهارچوب در و نگاه خیرش روی تن و بدنم، جونم درجا لرزید..

- تورو...خدا برین بیرون..

مانی و هادی همزمان سمتم خیز برداشتن که توی آغوش هادی اسیر شدم!

گریون خودمو تکون میدادم ولی با صدای غرش کینه‌ایش، خشک شدم!

- هیس! عزیزدلم آروم باش! خیلی وقت بود منتظر زن مانی بودم تا امتحانش کنم..

باعجز به مانی نگاه کردم که با چیزی که هادی گفت، قلبم ایستاد!
-مانی ! شروع کن؛ دستاشو ببند ...

https://t.me/joinchat/ev-w4OcMQVtjNzlk
https://t.me/joinchat/ev-w4OcMQVtjNzlk
502 views18:31
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 21:31:13 دو تا #خلافکارِ خل و چلی که #همخونه می‌شند، ولی نتیجه تمام #عملیاتشون #تخت خواب میشه و...

پسره به دختره می‌گه قبلیا #امتحان کردن #راضی بودن



_این شورت و سوتین قرمز برای توئه؟!

از آینه اتاق بهش نگاه کردم، ست توری قرمزم داخل دستش جا خوش کرده بود.
بیخیال، شانه ای بالا انداختم و توجهی نکردم.

- لباس #زیر دزدم شدی؟! نکنه با اینا #شبت و سر میکنی؟!

شورت و #سوتینم و روی تختم پرت کرد.
- من اگه بخوام که خودت و میارم توی #تختم چرا لباس زیر؟ آویزون کرده بودی توی #حموم آوردم بدم بهت!

از جام بلند شدم و روبه‌روی قامتش در چهارچوب در ایستادم.
- مگه تو #س‌ک‌س هم بلدی که بخوای من‌و ببری توی #تخت خوابت؟!

به وسط پایش اشاره ای کردم و ادامه دادم:
- اصلا چیزی اون وسط هست؟!

هدفم از زدن این حرف ها مشخص بود، #تبِ خواستنش را داشتم..
باید اعتراف میکردم خیلی زودتر از آرکا #هوایی‌ شده بودم!

- قبلیا که راضی بودن، برای توام امتحانش #مجانیه..

دست به سینه و با نگاهی متمسخر جلویش ایستادم:
_خب #دربیار ببینم؟


خنده ای پر از شیطنت سر داد و در یک وجبی صورتم لب زد:

_نه دیگه، اگه بکشم پایین باید بگیریش توی دستت، یا #بکنیش توی..

نفسم حبس شد و #بین پام نبض زد!

ادامه حرفش را قطع کرد و از #گردنم گرفت و وادارم کرد جلوی پایش زانو بزنم، سریع #شلوارش را پایین کشید که با دیدن...

https://t.me/joinchat/iYpx6maZjUY4NDk0

https://t.me/joinchat/iYpx6maZjUY4NDk0

بچه ها دقت کنیدددد این رمان اصلاااا برای افراد پایین هیجده سال مناسب نیست
تمامی پارتاش..

https://t.me/joinchat/iYpx6maZjUY4NDk0
549 views18:31
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 15:48:01 خوشگلا فصل اول دوس دختر اجاره ای(عشق و مکافات) فقط تا همین چن روز به قیمت ۲۵تومن فروخته میشه بعدش سی تومن میشه قشنگام اگر قصد خرید دارین زودتر اقدام کنین تا قیمت بالا نرفته
605 views12:48
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 15:48:01 فایل عیارسنج رو دانلود کنید

فروش فصل اول رمان دوست دختر اجاره ای(عشق و مکافات) با ۵۰۸ پارت بلند
مبلغ خرید فصل اول رمان ۲۵ تومنه(فقط تا سه روز فروش داره)
تاحالا تعداد زیادی رمان رو خریدن و بسیار زیادهم راضی بودن
ان شالله که شما هم راضی باشید مناسب افراد سن بالا
خلاصه رمان دوست دختر اجاره ای

امیرعلی نامزد داره و خیلی هم دوستش داره اماهمیشه با مشکل دیرانزالی و تمایل نداشتن به رابطه درگیره تا اینکه احساس میکنه این حس اذیت کننده با دیدن ماهور ک همکلاسیش و یه دختر دوست داشتنی و شیطون از یه خانواده ی بی نهایت پدرسالار افراطی هست،رفع میشه.و این درحالی هست که ماهور خواهر دختری هست که برادر امیرعلی قراره باهاش ازدواج بکنه.
با اینحال امیرعلی که به پیشنهاد دکترش باید وارد همچین رابطه ای میشد تا مشکلش رو پشت سر بزاره به ماهور پیشنهاد میده گه گاهی به خونه اش بیاد و باهم رابطه داشته باشن...و ماهور هم چون از امیرعلی خوشش اومده با وجود دونستن این موضوع که اون نامزد داره قبول میکنه گه گاهی به خونه اش بره و باهاش رابطه داشته باشه..اما...

ایدی ادمین فروش. @Admforoshvip
91 views12:48
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 14:38:37 سلام دوستان بخاطر درخواست خیلی زیادتون برای رمان هوسباز وی ای پی زدیم و توی وی ای پی صد پارت جلوتریم و هرروز هم پارت داریم

حق عضویت ۲۰ تومنه هرکس تمایل به عضو شدن داره بره پیوی ادمین و با ذکر نام رمان شماره کارت رو دریافت کنه

قسمتای بدون سانسور رمان رو توی وی ای پی بخونین

ایدی ادمین فروش @Admforoshvip

اختلاف پارتا به زودی دویست پارت میشه و اون موقع قیمت سی تومن میشه

قیمت فقط تا پنج شنبه 20 تومنه
837 views11:38
باز کردن / نظر دهید
2021-10-30 10:03:07 #پارت_۳۴ هوسباز با صدای تلفن خیلی زود سرم رو بلند کردم و دستمو رو صورت خیس آبم کشیدم. حتی از مژه هام هم آب میچکید. بلند شدم و زفتم زیر شیر آب ایستادم.یه بار دیگه سرتا پام رو آب کشیدم و بعد حوله تنم کردم و با پوشیدن یه جفت دمپایی نرم سفید رنگ…
1.1K views07:03
باز کردن / نظر دهید
2021-10-29 20:49:55
699 views17:49
باز کردن / نظر دهید
2021-10-29 20:49:54
⠀⠀ ⃤••𝗕 𝗘 𝗜 𝗡 𝗚
⠀⠀⠀⠀ᴡɪᴛʜ ʏᴏᴜ ɪs ᴛʜᴇ ʙᴇsᴛ
⠀⠀⠀⠀ғᴇᴇʟɪɴɢ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ..!

با طُ بودن بهترین حِسِ دُنیاس..!
696 views17:49
باز کردن / نظر دهید