دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

هوسباز

لوگوی کانال تلگرام havasbazroman — هوسباز ه
لوگوی کانال تلگرام havasbazroman — هوسباز
آدرس کانال: @havasbazroman
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 5.34K

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 323

2021-10-31 22:43:20
655 views19:43
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 22:43:12 . 𝑇ℎ𝑖𝑠 ℎ𝑒𝑙𝑙 𝑤𝑎𝑠
𝐻𝑒𝑎𝑣𝑒𝑛 𝑜𝑛𝑒 𝑑𝑎𝑦. . !
‌‌ این جهنم یروزی بود بهشت!
656 views19:43
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 22:43:11   ‌‌‌ ٰ
‌⃤•• ‌‌‌‌‌‌𝗟𝗘𝗧 𝗧𝗛𝗘𝗠 𝗚𝗢
𝚈𝚘𝚞 𝚍𝚎𝚜𝚎𝚛𝚟𝚎 𝚋𝚎𝚝𝚝𝚎𝚛.


رهاشون کن تو لیاقت بهتر از اینارو داری. .
661 views19:43
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 22:43:11 #BIO
○━━─ sᴇᴇɪɴɢ ʏᴏᴜ ʜᴇᴀʟs ᴍᴇ──⇆

« دیدنت درمونم میکنه »
628 views19:43
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 16:21:15 #اینم‌تخفیفی‌که‌خواستین
510 views13:21
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 16:21:14 اطلاعیهههههههه

#تخفیف استثنایی فروش رمان کامل تیغ زن تا پایان هفته
رمان خصوصی تیغ زن با ۸۰۶ پارت با قیمت خیلی پایینی به فروش میره!!!
مبلغ خرید رمان کامل ۲۰ تومنه(فقط تا پایان هفته)
تاحالا تعداد زیادی رمان رو خریدن و بسیار راضی بودن رمان برای سنین بالاست
تیغ زن روایت دو دخترعمو که نقطه مقابل هم هستن مارال دختری که عشقو فدای پول و ثروت میکنه و بخاطر پول رابطه حامی و‌ بنفشه رو بهم میزنه و خودش با حامی ازدواج میکنه و بنفشه دختری که از عشقش حامی خیانت میبینه و با ورود دکتر آریو به زندگیش؛ زندگیش وارد مسیر جدیدی میشه اما داستان به همینجا ختم نمیشه و با حضور پدرام پسریکه قبلا نامزد مارال بوده ورق برمیگرده و مارال تاوان تموم کارای زشتشو میبینه و بنفشه باونچه که لیاقتشو داره میرسه
رمانی با قلمی شگفت انگیز
ادمین فروش @Admforoshvip
لینک کانالش
https://t.me/joinchat/V2nVYXbWFSAxMzNk
469 views13:21
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 10:34:36
مثلا انقدر محوِ
پَستی بلندی های بدنِ
خوشگلش باشی که حرفاشو نشنوی
234 views07:34
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 10:34:36
من بنده‌ی چشم مستِ پُر خواب توام.
232 views07:34
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 10:34:35 هیسس #یواشکی بیا تو این کانال خطر معتاد شدن به این #رمان شدیده

#مردی #جذبه دار و پر #اُبُهت که شنیدن اسمش و اون #هیکل تنومند و پر از عضله اش مو به تن همه #سیخ میکرد عاشق #صیغه ی برادرش میشه
برادر پسره دختررو #بوسیده وقتی میفهمه دیونه میشه و توجه ای به اینکه دختره #عادت #ماهیناس نمیکنه و ...

با #نعره ای که زد تمام ستون بدنم #لرزید
زیر دلم از درد #عادتم #تیری کشید که از درد صورتم جمع شد..

_به چه #حقی گذاشتی شاهرخ ببوستت!!!؟؟؟

با عصبانت داد زدم:
_اون شوهرمه میفهمی!؟؟
چی بهش بگم..

نذاشت ادامه حرفم رو بگم #سیله #محکمی بهم زد !..

با بهت نگاهش کردم که موهام رو از ریشه گرفت و کشید که #جیغی از ته دل کشیدم

با عصبانیت غرید:
_اون هیچی تو نیست بهت گفته بودم تو فقط #مال #منی و میدونی مثل اینکه بهت ثابت نشده برای ثابتش قراره #حاملت کنم!

با بهت لب زدم:
_دیاکو چی داری میگی!؟

با #خشم پرتم کرد رو #تخت و با ترس داد زدم:
_دیاکو من #عادتم تو نمیتونی..

پوزخند عصبی زدو گفت:_اون موقع که داشتی #غلط اضافه میکردی باید فکرش رو میکردی !

#لباش رو #لبام گذاشت با خشم مکیدشون!..
دستش رو سمت #دکمه #شلوارم برد و دم گوشم غرید:
_امشب #تورو #مال خودم #میکنم!...

میخوای ادامه این رمان فول هیجانی رو بخونی
بازور لینکش رو از نویسنده گرفتم

لینکش رو هر 2 ساعت یه بار عوض میکنه این اخرین لینک رایگانه رمانه

زودباش عضو شو که تا 10 دقه دیگه عضویت در کانالش vip میشه پولیه!!!!

عاشقانه ای ممنوعه صحنه دار
《 ارباب هوس 》

فقط نگین من لینک رو پخش کردم
https://t.me/joinchat/AAAAAEbvPWTaagl106nwGQ
https://t.me/joinchat/AAAAAEbvPWTaagl106nwGQ
182 views07:34
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 10:34:35 ‍ ‍ اربــاب رعــیــتــ

#خــــــشــــــنــ

#پارت1

- لخت شو.

پشت بند حرفش دود سیگارش رو بیرون فوت کرد و با نگاه سر تا پام رو اسکن کرد.

به حرفش گوش ندادم که عصبی داد زد:
- لخت میشی یا من لختت کنم؟

دست هام رو مشت کردم، دوست نداشتم جلوش ضعیف به نظر بیام اما چاره ای نبود، اگه این کار رو نمی کردم دوستم رو می کشت.

بلوزم رو از تنم در آوردم که به سوتینم اشاره کرد، کلافه سوتینم رو هم از تنم در آوردم و معذب نگاهم رو بستم، با شنیدن صدای پاش نفسم رو بیرون دادم و به نزدیک شدنش خیره شدم، انگشتش رو بین #سینه های گردم کشید و با نیشخند گفت:
-خیلی وقته که طعمت رو نچشیدم، مخصوصاً بعد از اون غلطی که کردی، انتظار نرم رفتار کردن من رو نداری که، داری؟

چیزی نگفتم، انتظار نرمی و لطافت نداشتم، قبلاً که مطیع بودم باهام نرم تر رفتار می کرد اما الان همون دختر سرکشی شدم که می خواست رامش کنه.

حس انگشتش که لای سینه هام بالا و پایین میشد تنم رو مور مور می کرد، آب دهنم رو قورت دادم و نگاهم رو ازش دزدیدم که با تحکم گفت: شلوارت رو هم بکن.

پوفی کشیدم و خم شدم تا شلوارم رو بکنم که یهو بازوم رو کشید و مجبورم کرد پشت بهش بایستم، لب های داغش رو به گوشم چسبوند و زمزمه کرد:
-وقتی خم میشی خودت رو به تنم بمال، اگه امشب ازت راضی باشم دوستت رو آزاد می کنم.

مثل اسپند روی آتیش به جلز و ولز کردن افتادم اما چاره ی مقاومت نداشتم، خم شدم تا شلوارم رو در بیارم اما حس برجستگی شلوارش حالم رو خراب کرد، به خودم تشر زدم که این کار درست نیست اما امان از روزی که به چنگ یه عوضی مثل اون بیفتم.

به زور خودم رو کنترل کردم و شلوارم رو از پام کندم، خواستم کمرم و صاف کنم که دستش و روی گلوم گذاشت و تو حالت داگی نگهم داشت.
-نمیدونی چه لذتی داره وقتی دختر سرکشی مثل تو رو تو این حالت میبینم که مثل یه برده مطیع شده.

از حرص به دستش که پشت گردنم بود چنگ زدم، خواستم چیزی بگم که با حس نزدیکی زیادش ترسیده هینی کشیدم.

تا خواستم حرفی بزنم...

به خاطر محدودیت ها مجبور شدیم سانسور کنیم، توی چنل اصلی کامله...

اوووف پارت اول رمانشه برید ببینید با دختره چیکار میکنهه
https://t.me/joinchat/-Ht1peEp1lIzYjA0

پارت اولش نبود لفت بده

#سکسی
184 views07:34
باز کردن / نظر دهید