Get Mystery Box with random crypto!

عروس

لوگوی کانال تلگرام aroarhah — عروس ع
آدرس کانال: @aroarhah
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 11.95K
توضیحات از کانال

هات⁦♨️⁩💥

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 6

2023-05-20 09:40:18 مرد‌شیک و پولدار


_چی!!؟

با همون خنده به سرتاپاش که کلا لخت بود اشاره کردم.

_میگم اینطوری می خوای بری!!؟
مهرداد با اشاره ی من نگاهی به خودش انداخت.
خنده ای سر داد و‌گفت :

_تو چقدر هیزی دختر...
_وا کجا هیزی کردم بده بهت گفتم‌‌
بعد شوهر خودمه دلم می خواست هیزی کنم...

مهرداد با تسلیم دست هاش رو بلند کرد و‌گفت :

_باشه باشه تسلیم من برم لباس بپوشم..
بعد راهش رو سمت کمد کج کرد...
یه شلوارک پوشید...
منم اونقدر حالم بد بود که دوباره دراز کشیدم و چشم هام رو هم گذاشتم‌.

نمی دونم چقدر گذشت که با صدای مهرداد چشم هام رو باز کردم :

_لیلی خانم پاشو این دم نوش رو بخور.
بزور تو جام نیم خیز شدم.
لیوان رو گرفتم و اروم اروم شروع کردم به خوردن.

مهرداد هم با لبخند بهم زل زده بود.
لیوان رو دادم دستش و گفتم :

-دستت درد کنه
-نوش جونت عزیزم می خوای بریم حموم!!؟

#مرد_پولدار275
1.1K views06:40
باز کردن / نظر دهید
2023-05-19 21:59:58
تموم قصه‌ها بی تو میمیرن ..
1.2K views18:59
باز کردن / نظر دهید
2023-05-19 12:07:50
تمومه این شبارو با یادت
قدم زدم این کوچه ها شاهد
بپرس چجوره حال این عاشق ..
1.1K views09:07
باز کردن / نظر دهید
2023-05-19 12:07:33
بغل تو میده بمن حس قشنگو :)
1.2K views09:07
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 09:37:01
من از هرچی ترسیدم، ببین آخر سرم اومد ..
595 views06:37
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 09:36:52 #part1
تلمبه هاشو توی ک.ص خیسم تند تر کرد

از شدت درد و خونریزی به گریه افتاده بودم

- جونم سکسی من عروسک جندم درد داری آره ، دردت گرفته، درد خوبه عروسک خوبه برات

+ باراد ‌...اخ ...توروخدا ولم کن

محکم تر به سینه هام ضربه زد و غرید

- کی اجازه داد اسممو به زبون هرزت بیاری؟
کی اجازه داد هان؟ الان چی باید صدام کنی؟

+ مستر، ارباب

-اووووف عالیه دختر خوب

خودشو ازم بیرون کشید و به پهلو خوابوندتم
پشتم قرار گرفت پاهامو با دستش از هم جدا کرد
با یه حرکت خودشو توم فرو کرد

- تنگی تنگ، انگار نه انگار روزی صد بار زیرمی

کم کم صدای منم بلند شد.
انگار لذت بردنم بهش خوش نیومد

با دستاش شروع کرو به اسپنک کردنم و ...
https://t.me/+LREG2PX6GMowN2Mx
https://t.me/+LREG2PX6GMowN2Mx
https://t.me/+LREG2PX6GMowN2Mx
https://t.me/+LREG2PX6GMowN2Mx

باراد تهرانی مستر خشن و هاتی که با شکیلا دختری سکسی و حـشری ازدواج میکنه ، پس از مدتی فیلمای پـ ورن شکیلا رو توی فضای مجازی میبینه و به جرم خیانت هر شب با یه پوزیش جـ رش میده غافل از این که اون فیلم و عکسا...
#باهرپارتش‌خیس‌میشی
597 views06:36
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 09:36:52 بهشت خیس
#پارت1

با خجالت دستی رو شورت خیسم کشیدم و از میون در کمد به مردای بدنسازی که با بدنای نیمه لخت سمت سالن حرکت میکردن نگاهی انداختم
از هیجان #خیس شده بودم و با باز شدن در خودمو به دیواره کمد چسبوندم که یهو مرد غریبه‌ای با تن لخت جلوم قرار گرفت و با دیدن ﷼مردونگی دراز و سیخ شدش دهنم برای جیغ زدن باز شد که سریع کف‌ دستشو رو دهنم گذاشت!

_چه توله‌ی سفیدی!
چطوری اومدی تو رختکن مردا؟


دست دیگش جلو اومد و با قرار گرفتن انگشتش رو #بهشتم چشمام گرد شد

_هولی شت....چه خیسی!

دستشو از لبهه‌ی شورتم رد کرد و سوتینمو پایین کشید و سینه‌هام تپلم از زیرش بیرون اومد و سریع نوک یکیشونو تو دهنش فرو کرد!

_اخ نکن...

_ک...ص..ت باید صورتی باشه سک.سی کوچولو...هووم؟
رفیقم چه هدیه بکری برام فرستاده!

سینه‌ی دیگم به تنش فشرده شد و دستشو سمت باسنم اورد و با صدای در باشگاه ترسیده دستمو رو سینش گذاشنم که با لبخند ترسناکی سمت اتاق خالی و سردی #هولم داد و تنمو رو زمین نشوند و مردونگیشو با دست مالید

_بزار من برم....ولم کن...اشتباه گرفتی!

انگشتشو رو لبام کشید و بغض کرده نگاش کردم که مردونگیشو یهو تو دهنم فرو کرد

لبام با ورود حجم بزرگ و داغش به سوزش افتاد و مردونگی #کلفتش به ارومی تو دهنم عقب و جلو شد

_هیش....لذت ببر ازش!

مردونگیشو بار دیگه تو دهنم عقب و جلو کرد و کم کم ازم بیرون کشید
هنوز جون نگرفته بودم که پاهامو باز کرد و انگشتشو رو بهشتم کشید که از خجالت سریع لپام گل انداخت و مردونگیشو به به.شتم مالید

_پاهاتو باز بزار بیبی!

میون پاهام خم شد و کمی سرمو از رو زمین فاصله دادم و با دیدن #زبونش که داشت رو چو.چولم نشونه میرفت سریع دستمو رو #دهنم گذاشتم

_توت فرنگی مالیدی بهش؟

بی جون لب زدم:

_نکن اقا....بزار من برم...منو کسی نفرستاده!

نوک انگشتشو رو چو.چولم فشرد و از درد سرمو رو زمین کوبیدم که یهو جسم نرمی رو چاک به‌شتم کشیده شد و محکم لرزیدم

_هلوت شیرینه
مث مربا!

لبه‌های بهشتمو باز کرد و دوباره زبونشو روش کشید که با هیجان و خجالت جیغ کوتاهی کشیدم

_سینه هات زیادی ریزس...تا حالا کسی واست نخورده؟

https://t.me/+jjX7Fi0vwKNkZDg0

پناه دختری ریزه و خجالتی که تو باشگاه مردونه گیر یه مربی خشن میوفته و.....
543 views06:36
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 09:36:42
مات تماشای توام ♡
580 views06:36
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 09:36:28 #پارت_اول_رمان


-بهت نمره خوب میدم، بزار بهش دست بزنم!‌

اخم کردم و عقب تر اومدم.

-وعده پوچ میدی استاد!

نگاهش خمار بود و تمامی حرکاتش خواستنم رو فریاد میزد.

-اگه بزاری بیشتر پیش برم، این ترم قبولت میکنم.

وسوسه شده بودم، جذاب بود و خوش هیکل!
و همینطور پر منافع!

-از کجا بدونم زیرش نمیزنی؟!

دستش و روی رون پام کشید.

-فقط زیر خودت میزنم.

نگاهم و به در کلاس دوختم، اگه کسی میومد چی؟!

-ممکنه یکی سر برسه.

موافقتم رو که دید چشماش برقی زد و کامل بهم نزدیک شد.
دستش و همه جای بدنم میمالید.

-کسی نمیاد فعلا، زود باش لخت شو هلاکم کردی.

دستم و سمت دکمه های مانتوم بردم و یکی یکی بازشون کردم.

زیرش فقط یه سوتین سفید بسته بودم که سینه های خوش فرمم رو به نمایش گذاشته بود.

با دیدن سینه های سفیدم سمتم حمله ور شد
گردنم و کج کردم و چنگی به موهاش زدم‌.

دستش و پشت کمرم رسوند و سگکش رو باز کرد‌.
سوتینم رو درآورد و روی میزش انداخت.
انقدر ماهرانه انجامش میداد که بی اراده آه و ناله میکردم.

از همون اول خیس شدن شورتم رو احساس کردم.

دستش و پایین برد و وسط پام گذاشت.
با اولین فشاری که داد با لذت بهش چسبیدم.

نزدیک به اوج رسیدن بودم که دستش رو برداشت.

ضدحال خورده نگاهی بهش کردم که دست برد سمت کمربندش و بازش کرد.

شلوار و شورت منم سریع از پام بیرون کشید.
خودش و وسط پام تنظیم کرد که تازه به خودم اومدم.

-از جلو نه! بکارتم برای شوهرمه.

پوزخندی زد و یهو روی میز برم گردوند.
کمرم و بالا کشیدو تفی روی سوراخم زد.

-به نفعته که تنگ باشی!

https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl

رابطه دانشجو و استاد سر کلاس
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl
https://t.me/+JWm1o0xX0Gg5M2Zl

هانا، دانشجوی ترم آخری که با سرویس دادن به استاداش نمره میگیره و درساش و پاس میکنه!
یه شب که به خونه یکی از استاداش دعوت میشه، گیر برادر استادش میوفته که تازه از زندان دراومده!
امیری که تمایلات جنسی عجیب داره و بعد از سالها دلش رابطه میخواد..
552 views06:36
باز کردن / نظر دهید
2023-05-18 09:36:28 #prt68

با حس برآمدگی عضوش، چشم هام بیشتر خمار شد و از عمد خودمو به اون قسمت داغ و بزرگ شده می کشیدم....

_ می دونی که از اینجا نمی کنمت کوچولوی جن**ده!

_ از پشت فقط درد می کشم...

پوزخندی به حالم زد و گفت:
_ پس واسش بی طاقت شدی، آره؟

_ اوهوم... واسه شوهرم بی قرارم...

توی یه حرکت دمرم کرد و  سیلی محکمی به باسنم کوبید.

_ نمی شه توله سگ... من به اون ک**ص دست خورده ات دست نمی زنم...!

سرمو با درد توی بالش فرو کردم و مرصاد شلوار و شورتمو باهم پایین کشید...

نبض زدن نازم رو به خوبی حس می کردم و مرصاد انگشتشو آروم فرو کرد توی شیار بهشتم...

بی طاقت خودمو تکون دادم و ناله ام بلند شد...

_ چه خیس شده! دل دل می زنه ولی قرار نیست چیزی نصیبش بشه...!

بدتر داشت با حرف هاش آزارم می داد و چیزی نگفتم  تا هر کار دلش بخواد باهام بکنه...

خودش هم لخت شد و وقتی سفتی مردونه اش رو روی سوراخ پشتم حس کردم،  کمی خودمو بالا گرفتم و مردونه اش سر خورد و وسط پام جا گرفت.

این قدر خیس شده بودم که لزجیش بدتر خمارم  کرد و با ناله گفتم:
_ فقط امشب... توروخدا مرصاد!

_ هیش هیش، چه خبره توله سگ!

وقتی دید تا چه اندازه تحریک شدم، پوزخندی زد و بدون ملایمت با یه حرکت خودشو  تا ته واردم کرد...

جیغ دردناکم توی لب  های مردونه  اش خفه شد و با خشونت شروع  کرد به بوسیدنم...

_ آیی مرصاد... یواش تر توروخدا!

طولی نکشید که به اوج رسیدم و با جیغ بلندی پاهام به  لرزش در اومد و ارضا شدم...

مرصاد پوزخندی بهم زد و  صوزت قرمز شده اش رو آروم به گونه ام مالوند...‌

_ زود از دور افتادی که توله سگ، ناله  کن واسم... ناله کن یالا

https://t.me/joinchat/i65c9i3GB4VjNzVk
https://t.me/joinchat/i65c9i3GB4VjNzVk
https://t.me/joinchat/i65c9i3GB4VjNzVk
https://t.me/joinchat/i65c9i3GB4VjNzVk
572 views06:36
باز کردن / نظر دهید