بهشت خیس #پارت1 با خجالت دستی رو شورت خیسم کشیدم و از میون | عروس
بهشت خیس
#پارت1
با خجالت دستی رو شورت خیسم کشیدم و از میون در کمد به مردای بدنسازی که با بدنای نیمه لخت سمت سالن حرکت میکردن نگاهی انداختم
از هیجان #خیس شده بودم و با باز شدن در خودمو به دیواره کمد چسبوندم که یهو مرد غریبهای با تن لخت جلوم قرار گرفت و با دیدن ﷼مردونگی دراز و سیخ شدش دهنم برای جیغ زدن باز شد که سریع کف دستشو رو دهنم گذاشت!
_چه تولهی سفیدی!
چطوری اومدی تو رختکن مردا؟
دست دیگش جلو اومد و با قرار گرفتن انگشتش رو #بهشتم چشمام گرد شد
_هولی شت....چه خیسی!
دستشو از لبههی شورتم رد کرد و سوتینمو پایین کشید و سینههام تپلم از زیرش بیرون اومد و سریع نوک یکیشونو تو دهنش فرو کرد!
_اخ نکن...
_ک...ص..ت باید صورتی باشه سک.سی کوچولو...هووم؟
رفیقم چه هدیه بکری برام فرستاده!
سینهی دیگم به تنش فشرده شد و دستشو سمت باسنم اورد و با صدای در باشگاه ترسیده دستمو رو سینش گذاشنم که با لبخند ترسناکی سمت اتاق خالی و سردی #هولم داد و تنمو رو زمین نشوند و مردونگیشو با دست مالید
_بزار من برم....ولم کن...اشتباه گرفتی!
انگشتشو رو لبام کشید و بغض کرده نگاش کردم که مردونگیشو یهو تو دهنم فرو کرد
لبام با ورود حجم بزرگ و داغش به سوزش افتاد و مردونگی #کلفتش به ارومی تو دهنم عقب و جلو شد
_هیش....لذت ببر ازش!
مردونگیشو بار دیگه تو دهنم عقب و جلو کرد و کم کم ازم بیرون کشید
هنوز جون نگرفته بودم که پاهامو باز کرد و انگشتشو رو بهشتم کشید که از خجالت سریع لپام گل انداخت و مردونگیشو به به.شتم مالید
_پاهاتو باز بزار بیبی!
میون پاهام خم شد و کمی سرمو از رو زمین فاصله دادم و با دیدن #زبونش که داشت رو چو.چولم نشونه میرفت سریع دستمو رو #دهنم گذاشتم
_توت فرنگی مالیدی بهش؟
بی جون لب زدم:
_نکن اقا....بزار من برم...منو کسی نفرستاده!
نوک انگشتشو رو چو.چولم فشرد و از درد سرمو رو زمین کوبیدم که یهو جسم نرمی رو چاک بهشتم کشیده شد و محکم لرزیدم
_هلوت شیرینه
مث مربا!
لبههای بهشتمو باز کرد و دوباره زبونشو روش کشید که با هیجان و خجالت جیغ کوتاهی کشیدم
_سینه هات زیادی ریزس...تا حالا کسی واست نخورده؟
https://t.me/+jjX7Fi0vwKNkZDg0
پناه دختری ریزه و خجالتی که تو باشگاه مردونه گیر یه مربی خشن میوفته و.....