2023-04-30 10:45:53
#پارت_۴۷۰ هوسباز زل زدم تو چشهاش. تو چشمهای مرموزش که همچی رو مثل یه راز تو خودشون مخفی نگه داشته بودن و وا نمیدادن! زبون باز کردم و پرسیدم: -چرا میخوای این بچه رو درازای همچین چیزای هنگفتی نگه داری !؟ به چه دلیلی !؟ احساس کردم این وسط چیزی…
2023-04-29 10:33:56
#پارت_۴۶۹ هوسباز این تصمیم اونقدر خودخواهانه بود که با شنیدنش سرگیجه گرفتم و حتی واسه چند لحظه چشمهام سیاهی رفت. عصبی وار پلک زدم و بعد شوکه پرسیدم: -دنیا بیاد !؟ سری جنبوند و جواب داد: -اهوم...فکر کنم حرفم واضح بود... ناخوداگاه داد زدم:…