#پارت_۴۷۰ هوسباز زل زدم تو چشهاش. تو چشمهای مرموز | هوسباز
#پارت_۴۷۰ هوسباز زل زدم تو چشهاش. تو چشمهای مرموزش که همچی رو مثل یه راز تو خودشون مخفی نگه داشته بودن و وا نمیدادن! زبون باز کردم و پرسیدم: -چرا میخوای این بچه رو درازای همچین چیزای هنگفتی نگه داری !؟ به چه دلیلی !؟ احساس کردم این وسط چیزی…