2021-07-10 19:32:07
- چوچولتو بمال! میخوام همزمان با من آبت بیاد!
چشمای خیسمو بالا کشیدم و بهش نگاه کردم،پوزخندی زد و با خباثت لب زد:
- نکنه میخوای خودم انجامش بدم؟
از فکر کاری که میخواست کنه لرز تو تنم نشست
سرمو عقب و جلو کردم و بر خلاف میلم دستمو روی چوچولم گذاشتم.سیلی نسبتا محکمی به سینم زد و گفت:
- انگشتاتو تکون بده، زود باش.
انگشتای لرزونمو یه خورده تکون دادم که موهامو محکم کشید و دستمو گرفت و روی مردونگی خیس و کلفتش گذاشت و گفت:
- با این انگشتای کوچولوت به این اقا پسر حال بده!
کمرمو گرفت و روی زمین خوابوندم مجبورم کرد دستمو روی مردونگی خیسش عقب و جلو کنم.
استادانگشتاشو با اب دهن خودم خیس کرد و بعد روی چوچولم گذاشت و همونطور که میمالیدش گفت:
- وای به حالت همزمان با من ارضا نشی!
شروع به مالیدن مردونگیش کردم و فیاض همونطور که به من خیره بود تند تند دستشو بین پام میکشید. نالهی تو گلویی کرد و سیلی محکمی بین پام کوبید و با شهوت زمزمه کرد:
- بیا برام! بیا.
حرفاش و حرکت تند دستش باعث شد بدنم لرز کنه و بیحال شدنمو که دید فهمید بالاخره به هدفش رسیده که گفت:
- ارضا شدی!
https://t.me/joinchat/5uiOj2wT1CM5YzE0
https://t.me/joinchat/5uiOj2wT1CM5YzE0
2.8K views16:32