2022-10-02 14:21:39
سک س پر دردسر اما به یاد موندنی
1398/4/15
دوست دختر
سلام
خیلی از داستانایی که اینجا میخونی، واقعا داستانن و زاییده توهم نویسنده س. مثلا پسره اومده میگه من اولین بار 16 سالم بود که سkس کردم، اونم بی هیچ مقدمه ای، اونوخ نیمساعت تلمبه زدم تا آبم اومد!
آخه بچه جون تو آبت کجا بود؟ تو با اون سن و سال، به دو متری کس که برسی آب روغنت قاتی شده رفتی پی کارت.
بگذریم...
این خاطره برای چند سال قبله که من ۳۰ ساله بودم و هنوز وایبر و تلگرام و این گوشی های هوشمند همه گیر نشده بود. توی یکی از شبکه های اجتماعی عضو بودم. یادم نیست کی و چطور و به درخواست کدوم یکیمون، اما دو سه ماه مونده بود به آخر سال، پریسا توو لیست دوستام بود. ناگفته نمونه که عکسشو نزاشته بود و توو مشخصاتشم زده بود متاهل. منتها از اونجا که وقت زیادی رو توو گروه میگذروند و معمولنم شبا تا دیروقت آنلاين بود، حدس زدم که متاهل نیست (و بعدنم فهمیدم که حدسم درسته) اما بخاطر اینکه مزاحمش نشن نوشته بود متاهل.
یکی دو هفته گذشت و ما به بهانه های مختلف یه هم پیامای خصوصی می دادیم و اینجوری سر رفاقت باز شد و اونجا بود که فهمیدم از شوهرش جدا شده ولی بخاطر دخترشون، شوهره کماکان توو خونه اینا رفت و آمد میکنه اما هیچی بینشون نیست. به قرار گذاشتیم که همديگه رو ببینیم
تا قبل از اومدنش همش نگران بودم که نکنه خوشگل نباشه، تا اینکه اومد و دیدم نه، خیلی چیز باحالیه. هم خوشگل بود، هم استایلش خوب بود و از همه مهمتر، خیلی لوتی و بامرام بود (این آخری رو بعدا فهمیدم)
دو سه باری با هم بیرون رفتیم ولی خیلی روم نمیشد بهش پیشنهاد سkس بدم، یه دلیل دیگشم این بود که مکان نداشتم.
خلاصه یکی دو ماهی گذشت و نزدیک عید بود که خودش به زبون اومد و گفت برام مهمه که بدونم توی سkس کارتو بلدی یا نه. منم گفتم باشه، امتحان می کنیم.
هفته اول عید کلید یه مکان افتاد دستم و باهاش فیکس کردم که بیاد. قبلشم اسپری رو جاساز کردم توو دستشویی که سkسمو به تاخیر بندازه.
آدرسو پیدا نمیکرد، واسه همین اومدم سر کوچه که از اونجا با هم بیاییم توو خونه. خلاصه اومد و با هم حرکت کردیم بسمت خونه. همین که من در آپارتمانو باز کردم که بریم داخل یهو یه صدای مردونه ای گفت پریسااااا...
برگشتم دیدم یه مرد میانسال که بنظر معتاد میومد، داره میاد طرف ما. من کوپ کرده بودم، با خودم گفتم به گا رفتم، این شوهرشه، اما خب به هر زوری شده سعی کردم به خودم مسلط باشم.
یارو اومد، پریسا بین ما دو تا قرار گرفت و سعی میکرد اونو آروم کنه که یارو یه مشت انداخت بطرف من و تقریبا گوشه مشتشم خورد تو صورتم.
منم گفتم پریسا این مرتیکه کیه؟ بهش بگو شلوغ بازی درنیاره وگرنه لهش میکنم اينجا. خلاصه پریسا هم با تمام توانش داشت یارو رو آروم میکرد و ازمون خواست که سه نفری بریم توو خونه و صحبت کنیم. من فکر کردم اینا نقشه کشیدن که منو تیغ بزنن یا چیزی شبیه این. برای همین گفتم من صحبتی ندارم با کسی و از همونجا پیچیدم تو خیابون و رفتم. از یه طرف خوشحال بودم که از اون مخمصه درومدم، اما از طرف دیگه ریده شده بود توو حالم که نه تنها عشق و حالی نکردم بلکه یارو شوهرم داشته و هر آن ممکنه بیان دنبالم!
توو همین فکرا بودم که گوشیم زنگ خورد. نگاه کردم دیدم پریسایه. جواب ندادم. دوباره زنگ زد. این بار جواب دادم گفت کجایی؟ گفتم به تو چه ربطی داره؟ دیگه به من زنگ نزن.
گفت نادر این حرفا چیه میزنی، بیا تا برات توضیح بدم. گفتم چه توضیحی؟ برا چی به من دروغ گفتی؟ زد زیر گریه و گفت بخدا این شوهر سابقمه، منتها هنوز فک میکنه کسی حق نداره با من باشه و چون بخاطر دخترمون زیاد میاد توو خونه من، یه چیزایی حدس زده، واسه همین امروز منو تعقیب کرده و بعدشم اون ماجرایی که خودت دیدی رو پیش آورد. الانم گورشو گم کرد رفت. مونده بودم چی بگم. از یه طرف هنوز مطمئن نبودم که پریسا راست میگه از طرف دیگه هم دو تا موضوع ترغیبم میکرد که حرفاشو باور کنم. یکی سkس با پریسا که بنظرم جذاب میومد
و دوم اینکه موقعی که من داشتم میرفتم نه پریسا و نه اون یارو، عکس العمل خاصی نشون ندادن و این خودش می تونست به معنای این باشه که نه اون یارو شوهر پریساست و نه نقشه ای در کاره.
خلاصه برگشتم. بنده خدا کلی توضیح داد که این مرتیکه دیوونه س و... منم دیگه کوتاه اومدم و رفتیم تو خونه. یه کم پذیرایی و بعدش پریدم توو دستشویی اسپری رو زدم و اومدم بیرون دیدم دمش گرم، یه شیشه شراب اعلا هم با خودش آورده و گذاشته رو میز. جاتون خالی، چند تا پیک بسلامتی هم زدیم و داغ شده بود که نشستم کنارش. اونم مانتوشو درآورده بود و یه شلوار استرج آبی و یه تاپ سفید تنش بود که از بالای تاپ کمی از سینه هاش بیرون بود و خداییش چون ورزش میکرد استایل معرکه ای داشت. همینطوری که دستمو انداخته بود دور گردنش، شروع کردم به خوردن لباش. اونم نشون داد که خیلی کارشو خوب بلده. بعدش آروم آروم او
5.9K viewsنازی, 11:21