Get Mystery Box with random crypto!

داستانکده | DasTanKadah

لوگوی کانال تلگرام dastankadah2 — داستانکده | DasTanKadah د
آدرس کانال: @dastankadah2
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 150.27K
توضیحات از کانال

َ

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 5

2022-10-04 10:39:36
زاهدان رسما جنگ شده از ایل های بزرگ انتظار داریم به کمکشون برن

@Dastankadah2
5.6K views M. , 07:39
باز کردن / نظر دهید
2022-10-04 09:01:27
اتحاد داشته باشیم

@Dastankadah2
6.0K views M. , 06:01
باز کردن / نظر دهید
2022-10-04 03:32:10 فیلم مادر پسر فیلتر میشه

https://t.me/+7q2iRY_8lIk1MDgx
https://t.me/+7q2iRY_8lIk1MDgx

زود برو عضو شو تعداد محدود
1.4K views রাদান সিঙ্গল আর্মি, 00:32
باز کردن / نظر دهید
2022-10-04 00:48:58
.
#مشاهده_فیلم
#دانلود_فیلم
3.3K views রাদান সিঙ্গল আর্মি, 21:48
باز کردن / نظر دهید
2022-10-04 00:48:33
.

#مشاهده_فیلم
#دانلود_فیلم
3.1K views রাদান সিঙ্গল আর্মি, 21:48
باز کردن / نظر دهید
2022-10-03 22:30:57
ممه نیس ک هندونس شبخیر جقیا

@Dastankadah2
4.6K viewsنازی, 19:30
باز کردن / نظر دهید
2022-10-03 19:42:01 ز مرد واسه شوهرش شورت میخرید واسه من یهترین وگرون ترین ست شلوارک ورکابی یا اینکه به زور بهم پول میداد که بکنمش و واسم شارژ میفرستاد میشه گفت نزدیک یه میلیون تومن واسم لباس وشارژ و پول خرج کرد که از آخر با یه اکانت دیگه اومد توی تلگرام وخودشو دوست دختر قبلی م معرفی کرد چون من همه چیو بهش گفته بودم از دوست دخترای قبلی م وفقط میخاست بگه که من خیانت کردم بهشو در کنار اون با افراد دیگه رابطه داشتم در صورتی که اینجوری نبود و بهم گفت که هنوز من دوستت دارم که منم گفتم منم دوستت دارم ولی نمیخام رابطه داشته باشیم که همینکه گفتم منم دوستت دارم خودشو معرفی کرد که فقط بهم بگه که خیلی زرنگه وجالب اینکه بعد تموم شدن رابطمون وقتی با ماشین از کنارم رد میشد یه طوری نگاه میکرد که انگار اون منو گاییده که این خیلی منو اذیت میکرد که خودشو واسم میگرفت و بهم گفته بود که دیگه از سkس باهات خسته شدمو واسش عادی شدم میخام با یکی دیگه دوست شم واصلا تعهدش به شوهرش واسش مهم نبود والان هم میدونم که دوست پسر داره و شوهر خرش هم نمیدونه ببخشید سرتونو درد آوردم ولی یه نصیحتی بکنم که خواهشا با زن شوهر دار دوست نشین که واقعا خانه ویران میشین و من تا وقتی زنده م عذاب وجدان دارم میدونم که طبق معمول فحش میدین ولی هرچی واستون نوشتم عین واقعیت بود.


نوشته: محسن

@Dastankadah2
5.1K viewsنازی, 16:42
باز کردن / نظر دهید
2022-10-03 19:41:01 زن شوهرداری که منو خامِ خودش کرد
1398/4/25
زن شوهردار
سلام به دوستان عزیزم
این داستان کاملا واقعی هست و دلیلی نداره بخام وقتتونو الکی بگیرم و دروغ بنویسم
من ساکن یکی از شهرهای خراسان رضوی و مجردم
ظاهرم معمولیه و یه مقدار چاق و برعکس بعضیا ادعایی توی خوشتیپی ندارم و ظاهر ساده ای دارم
بریم سراصل ماجرا
با چنتا از دوستان توی تلگرام یه گروه زدیم که چنتا پسر و دختر داخل گروه بودن یکی از این دخترا که شوهر هم داشت واسمشو میزارم نرگس نمیدونم چی شده بود که از من خوشش اومده بود از اون بگم که قیافه خیلی خوشگلی داشت ولی خیلی چاق بودو شکم داشت وقدش متوسط بود که چاقی ش خیلی تابلو بودو خیلی هم حشری چون شوهرش اصلا اینو آدم حساب نمیکرد من اینو از دوران دبیرستان میشناختم که خونشون سمت خونه ما بود ولی وقتی میرفت دبیرستان هرکی بهش تیکه مینداخت جواب نمیداد و به قول خودمون تُخس بود بعد ازدواجش شوهرش دیگه از این خوشش نمیومد و همش تحقیرش میکرد و بهش خیانت میکرد. به قول خودش دوست دختر داشت و شبا وقتی میومد خونه روی شرتش همیشه لکه آب منی بود ولی من اصلا اهل رابطه با زن شوهردار نبودم و بهش رو نمیدادم تا اینکه به یکی از دوستام گفته بود که من از محسن خوشم میاد و اونم گفته بود محسن اهل رابطه با متاهل نیست
گذشت وگذشت تا اینکه منو راضی کرد که برم خونشون وبهش گفته بودم فقط میام باهم صحبت کنیم ونهایتا در حد بوسیدن در حد پنج دقیقه وبعدش میرم شوهرشو دوتا بچه هاش خونه نبودن
من بهش زنگ زدم که نزدیک خونه م گفت درو باز میکنم آهسته بیا تو خونه هوا هم گرم بود و فکر کنم مردادماه بود رفتم داخل اولش باچادر رنگی اومد استقبالم و خواست دست بده که منم دست دادم بهش اونم یه نیشخند زد بعدش چادرو انداخت یه تیشرت وشلوارک تنش بود اومد نزدیکم وبدون مقدمه چسبید بهم و ازم لب گرفت وهرکار کردم حریفش نشدم ومنم شروع کردم به بوسیدنش وبهش گفته بودم اگه بخاد اتفاقی هم بیوفته نهایتا فقط بوسیدن که دستشو گذاشت روی ک یرم ومیخاست منو حشری کنه که لباسشو داد بالا وسینه های بزرگش که ۹۵بودن رو انداخت بیرون منم حشری شده بودم ولی به خودم قول داده بودم کاری نکنم فقط یه چند دقیقه از هم لب گرفتیم و به یه بهانه از خونه ش اومدم بیرون و بعد اون زنگ زدناش وپیام دادناش بیشتر شد و رابطمون خیلی خوب شد که منم دیگه به کلی خامش شده بودم و دیگه به فکر گناهش نبودم که باهم قرار گذاشتیم هفته سه روز با ماشین بیاد دنبالم اول شب بریم توجاده همو ببوسیم وبرگردیم که کسی نبینه که این اتفاق افتاد و سه چهار مرتبه رفتیم بیرون شهر وتوی یه پارکینگ بین جاده ای میمالیدمش واونم حشری میشد ومیگفت که بکنمش ولی من قبول نمیکردم تا اینکه ازم خواست فقط یبار باهم رابطه داشته باشیم که خونه خواهرشو خالی کرد ومنم یه قرص ترامادول قبلش خوردم و رفتم خونه خواهرش وقتی که در رو باز کرد ورفتم تو باورم نمیشد خودش باشه واقعا مثل عروسک شده بود و عطر خوشبویی زده بود که سریع دست بکار شدیم رفتیم توی اتاق خواب ومنو انداخت روی تخت شروع کرد لب گرفتن منم کم نمیاوردم وهمراهیش کردم دیگه باید خودی نشون میدادم ولباسای همو درآوردیم و جاتون خالی هرنوع پوزیشن که بخاین انجام دادم روش چون قرص خورده بودم یه لیست دقیقه ای طول کشید تا آبم بیاد واونم تو این مدت دوبار ارضا شد که گفتم آبم داره میاد که گفت بریز روشکمم منم در آوردمو ریختم رو شکمش از بس شکمش بزرگ بود اونم که دراز کشیده بود مثل یه کاسه همه آبم وسط شکمش جمع شده بود وبعدش رفتیم حموم ومن اومدم بیرون که این رابطه دوسال طول کشید فقط یه اخلاق گوهی که داشت بعد سkس سگ میشد وپاچه میگرفت وتا دو روز قهر میکرد ولی دوباره خودش میومد وآشتی میکرد اصلا فازش مشخص نبود حتی یه بار هم که شوهرش رفته بود استخر یکی از شهرای نزدیک شهرمون رفتم خونه خودش ولی بیشتر رابطمون توی خونه خواهرش بود ویبار هم خونه خودمون آوردمش توی همه سkسا اگه قوی ترین قرص تاخیری هم که میخوردم یه حرکت میزد که آبم میومد اونم اینکه وقتی من دراز کشیده بودم پشت بهم ک یرمو خودش میکرد تو کسش چون چاق هم بود ک ونش ژله ای بود با یه حرکت مستم میکرد وبا چنتا تلمبه زدن آبم میومد وقتی هم که ساک میزد کل ک یرمو میکرد تودهنش که واقعا باید تو این قضیه بهش دکترای افتخاری میدادن و تخمامو میخورد که چون من قلقلکی بودم وخودش هم میدونست خیلی این کارو انجام میداد که تخمامو با سر زبونش لیس میزد تا اینکه خودش گفت میخام دیگه به شوهرم خیانت نکنمو وبیا رابطمونو تموم کنیم که منم استقبال کردم که توقع داشت من قبول نکنم وگفت بیا واسه آخرین بار سkس کنیم که آخرین بار هم خونه خواهر جنده تر از خودش بود که واقعا خودشو آرایش کرده بود و به محضی که رسیدم شروع کردیم لب گرفتن ازهم ولباسامونو در آوردیم وهمه پوزیشنای قبل واون اصل کاری که منو مست میکرد وآبم سریع میومد وبهم خیلی وابسته شده بود مثلا رو
4.8K viewsنازی, 16:41
باز کردن / نظر دهید
2022-10-03 19:06:12
بچمون حروم زادس
+از کجا فهمیدی حروم زادس؟
-پایگاه بسیج میره
+خب، اونجا چیکار میکنن؟
- هیچی با دوستاشون جمع میشن میرن بچه مردم رو با باتوم و تفنگ میکشن
+آها، ک.ص ننشون

@Dastankadah2
4.8K views M. , 16:06
باز کردن / نظر دهید
2022-10-03 16:40:03 اولین سک سم با فاطمه
1398/4/20
اولین سک س دوست دختر
سلام به همگی
من سعید هستم . 23 ساله . همیشه میومدم اینجا ولی عضو نشده بودم. ولی امروز خواستم عضو بشم تا داستان اولین سKسم رو بنویسم.
من و دوست دخترم چندماهی بود که آشنا شده بودیم. اخلاق و خلق و خومون به هم میخورد و خیلی همو دوست داشتیم. من اونو به خونوادم معرفی کرده بودم و اوایل مخالفت از خودشون نشون میدادن ولی رفته رفته دست برداشتن ولی اون نمیتونست بگه چون میدونستم حتما ما رو از هم جدا میکنن. همه چی خوب بود تا چند هفته پیش که من با خونوادم حرفم شده بود. مادرم هم حرصشو سر اون خالی کرد و وقتی من بیرون بودم و فاطمه هم مدرسه بوده ، زنگ زده بود به گوشی اون و همه چیو به مامانش گفته بود.
فاطمه وقتی اومده خونه و خبردار شده فوری از طریق دوستش به من خبر داد که خونوادش فهمیدن و منم بهش گفتم که نگران نباشه و حتما اونو از اون خونه میبرم. خلاصه یه روز قرار گذاشتیم و فرار کردیم.
ماشینو جلو یه خونه نگه داشتم . بهم گفت اینجا کجاست. کلید خونه رو بهش دادم و گفتم : به خونه خودت خوش اومدی.
رفتیم تو و منم حسابی داغ کرده بودم چون دوتامون تو خونه . تنها . بهش گفتم برو اتاق خواب مانتوتو دربیار راحت باش. من برم یه لحظه و بیام. رفت تو اتاق . یه دیقه ای برگشتم و شروع کردم باهاش حرف زدن. نگاهم افتاد به لباش نتونستم خودمو کنترل کنم و یهو دستشو کشیدم افتاد بغلم . لبامو گذاشتم رو لباش و بوسیدم. لبامون رو هم قفل شده بود و مک میزدم لباشو. گاز کوچیکی از لبش گرفتم که گفت آخ. پا شدم بلندش کردم و خوابوندم رو تخت. خودمم روش خیمه زدم. گفتم دوست داری بخورمت همه جات کبود بشه اونقدری درد بکشی زیرم خوابیده باشی جیغ بزنی. من مال توام تو هم مال منی ولی نه کامل. میخوای کاملش کنیم؟ واسه اینکه نشون بده جوابش مثبته لبامو بوسید و من هم اونو بوسیدم. لاله گوششو گردنشو. اونم باهام همکاری میکرد. کمک کردم لباسو درآوردم فقط شورتش تنش موند. اومدم پایین تر سینه هاشو بوسیدم. با اولین زبونی که به نوک سینش زدم آه کشید. گفتم جوووون خوشت میاد؟ صداش حشریم میکرد. سینه هاشو بهم نزدیک کردم و نوک هردوتاشو میخوردم. خیلی حال میداد. اونم زیرم داشت وول میخورد انگار خیلی حشری شده بود. اومدم پایین تر نافشو لیس زدم و زبونمو کردم تو نافش. همینطور داشتم کصشو میمالیدم. خیس شده بود. طوری شورتشو کشیدم که پاره شد. کص تر و تمیزی داشت . پاهاشو باز کردم و سرمو فرو کردم تو کصش. چوچولشو میخوردم و لیس میزدم . خیلی لذت میبرد. زبونمو میکردم تو کصش. آه میکشید . آبش میومد تموم آب کصشو خوردم . سه تا از انگشتامو کردم تو کصش و فرو میکردم و درمیاوردم. همینطور داشتم میخوردم. بدجوری داغ شده بود . صدام کرد . گفت بسه بکن. دیگه تحمل ندارم. با یه دستمو میمالیدمش با یه دستم هم زیپ شلوارمو کشیدم و شورتمو کشیدم پایین. سر ک یرمو گذاشتم رو سوراخ کصش و یواش دادم تو. خیلی تنگ بود. دردش اومد. همشو دادم تو و بعد آروم درآوردم. بعدش تند تند تلمبه میزدم. کص تنگش خیلی بهم حال داد. یکم بعد با لرزش خفیفی ارضا شد. دردش دوباره شروع شده بود . منم کم کم داشتم ارضا میشدم. آبم اومد ریختم رو شکمش و سینه هاش. بعد اومدم کنارش خوابیدم اونم پا شد روم 69 خوابید. ساک میزد برام منم براش دوباره خوردم. دوباره حشرم زد چاره دیگه ای نداشتم دوباره کردمش اینبار از کون . گفتم حالت داگی موند منم از پشت کردمش و آخر سر هم آبشو ریختم تو کونش. بعد دوتایی رفتیم حموم و خوابیدیم.
خیلی حال داد . امیدوارم لذت برده باشین.


نوشته: saeed-shahvani

@Dastankadah2
5.4K viewsنازی, 13:40
باز کردن / نظر دهید