دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

عروس

لوگوی کانال تلگرام aroarhah — عروس ع
آدرس کانال: @aroarhah
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 11.95K
توضیحات از کانال

هات⁦♨️⁩💥

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 435

2021-07-09 21:12:27
تویی تک ستاره ام
همه ی دار و ندارم






┄•●❥
5.5K views18:12
باز کردن / نظر دهید
2021-07-09 21:07:53 عروس pinned Deleted message
18:07
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:47:06 _ آخ عمو... دستش روی پهلویم نشست و لبش را به هم فشرد. باسنم را در دستش گرفت و فشاری آورد. _ ببخشید نباید بهت بگم عمو، تودیگه شوهرمی! خودم را جلو کشیدم تا لبش را ببوسم اما اجازه نداد و قلبم تیر کشید. _ لعنت بهت دختر، داری شعله میزنی به خاکستر احساساتم،…
7.3K views16:47
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:44:05 _ آخ عمو...
دستش روی پهلویم نشست و لبش را به هم فشرد. باسنم را در دستش گرفت و فشاری آورد.
_ ببخشید نباید بهت بگم عمو، تودیگه شوهرمی!

خودم را جلو کشیدم تا لبش را ببوسم اما اجازه نداد و قلبم تیر کشید.
_ لعنت بهت دختر، داری شعله میزنی به خاکستر احساساتم، من نمی‌تونم باهات باشم. دووم نمیاری!

- تو معرکه‌ای، پوست تنت با آدم حرف میزنه.

با شهوت خندیدم:
- چی میگه؟!

انگشت‌هایش را از رانم بالا کشید و سینه هام رو توی مشتش چنگ زد و چشمک زد.
- میگه منو لیس بزن و کبودم کن.

کراواتش را محکم گره زد و با لذت به لب‌هایم خیره ماند.
- تو خوش‌طهم‌ترین لبا رو داری لعنتی...
آب در کوزه و من گرد جهان می‌گشتم.

https://t.me/joinchat/wLgMdqbGXFo5NmI0
7.3K views16:44
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:44:05 ‌#خودارضایی‌دختر‌شونزده‌ساله‌توی‌اتاق
بیا ببین چجوری با دیلدو جلوی برادرش خودش رو میکنه.

#پارت‌۱
دستم رو داخل شلوارم بردم و محکم تلمبه زدم. چند روز بود که س…ک…س نداشتم خیلی حشری شده بودم. صدای گوشیم که بلند شد دست از خودارضایی کشیدم و از جام بلند شدم که دیدم رضا ویدیو کال گرفته...
سریع شلوارم رو در آوردم و خیار یخ زده رو از زیر تخت در آوردم... تماسو که برقرار کردم در همون حال که پیراهنم رو در می‌آوردم‌ به رضا سلام کردم.

_اوه اوه باز زدی بالا؟ می‌خوای بگم لاله هم بیاد تصویری بکن بکن؟ با این حرفش آهی کشیدم و سر دیلدو رو روی به‍…شتم گذاشتم.

_رضا خونم.. آروم صحبت کن مامان میشنوه... می‌خوام از پشت گوشی جوری حالم بیاری که ناله‌ام خونه رو پر کنه.‌ رضا من یه ماهه کیـ…ر ندیدم دارم دیوونه می‌شم
الان میخوام خودمو با این خیاره بکنم، نمی‌دونه وقتی یخ زده بره توی آدم چه لذتی داره.

https://t.me/joinchat/A7vgj-MqEjQwZjg0
رمان ممنوعه تلگرام
رابطه با برادر باورم نمیشه خودتون برین بخونین.
تمام بنرهاش واقعیه
6.9K views16:44
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:43:35
مترسک دیدنی⁦ ⁩
واقعی ترسناک اما ابتکاری
6.1K views16:43
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:43:21
حقایق اسرارآمیز!
معنی دستبند قرمز!
دستبند رشته قرمز یک روش ابتکاری و جادویی KABBALAH است. شوالیه های معبد، فراماسون ها و کابالیست ها از این روش استفاده می کنند. امروزه افرادی که این دستبند را به دست میکنند، عموماً با نام کابالایست شناخته می شوند. آنها معمولاً این رشته قرمز را به مچ دست چپ خود متصل می کنند (استثنائاتی نیز وجود دارد). یک هدف ان محافظت از آنها در برابر انرژی های منفی است. (دلیل آن قرار رفتن قطب منفی سمت چپ و قطب مثبت سمت راست در مغناطیس انسان است). اگر بپرسید چرا رنگ قرمز خوب است ، زیرا رنگ قرمز نمادی از قدرت و انرژی خالص نفس است. "هر دستبند قرمزی کارایی این دستبند بخصوص را ندارد، زیرا برای ساخت این دستبند از روشهای خاص دانش کابالا استفاده میشود."
6.0K views16:43
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:43:08 - #نالم و در نیار آرکا!
با ‌چشمای قرمز شده از شهوت خندید و زبونش و روی شاه رگم کشید.
با حسودی گفت:
- من #نالت و در نیارم کی در بیاره هوم؟!
کمی خم‌ شد و از حس دندوناش روی #سینم آه ضعیفی کشیدم و زیر لب «لعنتی» گفتم.
- اینجا #جاش نیست! وسط مهمونی آخه؟
بدون توجه بهم لب زد:
- هوممم چقدر خوشمزه ای #گربه وحشی پشمالو!

#پیرهنم و درست کرد و جلوی پاهام زانو زد تا خواستم اعتراض کنم سرش و بین پاهام #بُرد و از روی #شورت زبونش و روی رون و وسط پام کشید.
#جیغ خفه ای کشیدم و تو موهاش چنگ زدم همیشه دیونم می‌کرد!

#زبونش و لول کرد و از کنار شورتم داخل برد؛ داغ بود جوری که حس می‌کردم وسط #جهنمم!

#نزدیک به اوج رسیدنم بود که ازم فاصله گرفت و بالا اومد؛ خشک شدم.
اینجا جاش بود که اینطوری ولم کنه؟!

عصبی اخمی کردم و لبم و به #لبش چسبوندم؛ #برق و حیرت توی چشماش و به وضوح می‌دیدم!
در اتاقی که پشت سرش بود و هل دادم که باز شد.
با دستای #ظریفم تخت سینه اش کوبیدم و داخل اتاق هلش دادم که تند و حریص #تیشرتش و از تنش کند

https://t.me/joinchat/iYpx6maZjUY4NDk0

من دلارامم دختر دو رگه آمریکا و ایران! هات و سر تق ؛ آرکا توی یه شرط بندی من و بُرد...
https://t.me/joinchat/iYpx6maZjUY4NDk0


https://t.me/joinchat/iYpx6maZjUY4NDk0
7.1K views16:43
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:43:07 #میراث‌پانـزده‌سـاله‍
#part52



یاس کمی خودش رو جمع کرد این کار رو دوست داشت اما ترس هم همراهش بود.
ترس از اولین رابطه و دردی که به همراه داشت مطمئنا که باید برای اولین بار درد زیادی رو تحمل میکرد..

عماد ال‌ت سیخ شده اش رو دم سوراخ مقعد یاس گذاشت.
سر گوشتی و قارچ مانند رو فشار داد...
ال‌ت عماد که فشار داده شد
یاس برای اولین بار دردی بدی حس کرد طوری که دستش رو توی زمین فرو
برد و خاک رو چنگی زد. جیغی بلند کشید
این جیغ بی اراده و از دردی بود که توی سوراخش پیچیده بود..
مردونه ی کلفت عماد بد داشت اذیتش می کرد..
باناله اخ و اوخ کرد : اخخخ خیلی درد میکنه تورو خدا بکش بیرون اخخخ‌...
عماد ولی برعکس یاس غرق لذت بود..

از تنگی سوراخ یاس اهی مردونه سر داد.شه‌وت به عقلش چیره شده بود و التماس های یاس رو نمی فهمید...
دستی دو طرف باسن یاس گذاشت و یاس رو بیشتر به خودش نزدیک کرد..

_بیا اینجا ببینم..
این جلو کشیدن یاس بیشتر مردونه اش رو توی سوراخش فرو برد .
عماد شروع کرد داخل سوراخش تلم*به زدن..
با شدت و ضرب این کار رو می کرد
و یاس هم فقط از درد جیغ می کشید‌...

_اخخخ اقا درد دارم اخخخ...
ایییی...
دید ول کن نیست پس فقط ناله سر داد و اه کشید.
ضربه های پی در پی عماد باعث شد که زود به اوج برسه و خودش رو داخل سوراخش خالی کنه
با اه ریزی مردونه رو کشید بیرون و بی حال روی یاس افتاد.

به طوری که یاس به شکم روی زمین خوابید عماد هم روی یاس..
یاس از درد نمی تونست تکون بخوره سوراخش می سوخت..
اروم گفت : اخ از روم بلند شو..
عماد کمی که انرژی گرفت از روی یاس بلند شد..
یاس رو برگردوند با دندون های رو هم اومده گفت : دخترک تو چی داری نمیشه ازت دل کند
اسمت چیه!؟
وحشی گری بهش دست داده عاشق سک‌س خشن بود ‌
چند بار زد وسط پاش و گفت :
بگو اسمت چیه بگو..

یاس دیگه گریه اش گرفته بود : اقا بذارید برم دیرم شده..
_خفه شووو بگو اسمت چیه
یاس با همون اشک گفت : اسمم یاسه ‌.

عماد بااین رابطه مالکیتی خاص نسبت به یاس پیدا کرده بود :
بگو ببینم با تنها کسی که رابطه داشتی من بودم!؟
یاس سرش رو تکون داد و گفت :
بله اقا..
_خوبه یاس خوب گوش کن ببین چی می گم..
از این به بعد تو برای منی..
حق نداری برای کسی لخت بشی الی خودم حتی برای دختر فهمیدی!؟
یاس سرش رو تند تکون داد و گفت :
باشه اقا بذارید برم.
عماد قهقه ای سر داد : بذارم بری!؟
کجا بذارم بری باهات کار دارم..
چنگی به بهشت یاس زد و انگشت هاش رو‌توی بدن یاس فرو برد : این ک‌ث برای کیه هوم!؟


https://t.me/joinchat/cf03fS2xQOw1ODJk
7.1K views16:43
باز کردن / نظر دهید
2021-07-08 19:43:07‌‌سس با استادش توی پمپ بنزین

#Part5

-اوووف ..آااههه ..استاد..الان یکی میاد .. #مردونگیتو بکن تو #بهشتم ..اوممم
استاد بی توجه به حرفام #کلوچمو
سفت تر چسبید و تند تر برام میخورد .. #بهشتمو بین دو انگشتم گرفتم که استاد #چـ*چولمو گاز گرفت و بیشتر #کلوچمو خورد ..با استرس آه و ناله کردم که بلند شد و #پـ*ستونامو خورد و #بهشتمو مالوند.
اووفی گفتم که #مردونگیشو
کرد تو #بهشتم و خیره به کلوچم شهوتی لب زد:
_قربون #کلوچه
تپلت برم من دختر ..اوووف
تند تند توی #بهشتم
ضربه میزد یهو برم گردوند و از پشت نشست و میخواست دوباره #کلوچمو بخوره با ترس و حشر کونمو دادم بالا که دهنشو چسبوند به #بهشتم که یهو آبم پاچید توی دهنش جوونی گفت و نصف آبمو خورد و #مردونگیشو با آبم خیس کرد و با تـ*خماش فرو کرد تو کونم و #کلوچمو با انگشتاش مالش داد که یهو با صدای کارگر پمپ بنزین با ترس و نگرانی بابا رو نگاه کردم که کارگر با دیدن من و استاد تو اون وضع اب دهنشو قورت داد و با یه نیشخند اومد سمتمونو بی برو برگرد زیپ شلوارشو کشید پایین و #مردونگیشو فرو کرد تو حلقم و شرو کرد تلنبه زدن توی دهنم شدت ضرباتش به حدی بود که #مردونگی استاد هم تو کونم عقب و جلو میشد یه دفه #مردونگیشو از دهنم دراورد و هلم داد سمت استاذ که راست شدم و پامو بالا داد و مردونگیشو توی #بهشتم فرو کرد ......
https://t.me/joinchat/WTXef-YO4Tm0xG2I
سس مخفیانه با استادش

https://t.me/joinchat/WTXef-YO4Tm0xG2I
گروپ استادش و کارگر پمپ ‌بنزین
7.1K views16:43
باز کردن / نظر دهید