2021-09-10 11:18:20
چه حالی داد کس زن داداش کوچیکه
سلام به دوستان شهوتی، بردیا هستم .
بریم سراصل موضوع:
بنده پنج تا زن داداش دارم که همشون مذهبی و چادری و نمازخون هستن ولی کوچیکترین زنداداشم که همسن خودمه ازهمشون خوشگلتر و خوش استیلتر کمتر مذهبیه اسمش شکوفه و الان سی دو سالشه بدنش خیلی گوشتی و رو فرمه، کونش نسبتا بزرگ و قمبل و سینه هاش واقعا معرکه هستن، سایزشو نمیدونم ولی بزرگ و سفت هستن، قبل ازاینکه با داداشم ازدواج کنه روزایی که داداشم نمیتونست باهاش حرف بزنه چندیقه تلفنی باهم حرف میزدیم و درباره داداشم ازم میپرسید و همین باعث شد کم کم حرفامون به سمت چیزای دیگه هم بره که همین دلیل براین شدکه بعداز ازدواجشون زنداداشم با من خیلی راحت باشه و خیلی لباسای سکسی و باز جلوم میپوشید، هروقت میرفتم خونه داداشم حداقل دوهفته اونجا میموندم و داداشم ساعت شش صبح میرفت سرکار و هفت غروب برمیگشت و من و زنداداشم هرروز میرفتیم بیرون واسه خرید و پارک و……
خلاصه اینکه خیلی باهم راحت بودیم اما هنوز خط قرمزی بینمون بود تااینکه تابستون پنج سال پیش داداشم و زنش اومدن خونه ما و داداشم دوروز موند و بعد برگشت شهرستان سرکارش و شکوفه به مدت ده روز خونه ما موند، شبا من و مادرم تو حیاط میخوابیدیم و بابام و شکوفه و خواهرکوچولوم که کلاس پنجمه تو خونه میخوابیدن تااینکه بعداز سه شب شکوفه گفت میخواد شبا پیش ما توحیاط بخوابه، شب اول مامانم وسط خوابید ولی شکوفه چون میترسید تا صبح با من حرف میزد اما شب دوم شکوفه وسط من و مامانم خوابید، مامانم هم کاملا به ما اعتماد داشت و تشک سه نفرمون بهم چسبیده بود، البته تمام مدتی که شکوفه اومد تو خانواده ما من همش تو کفش بودم و بیادش جق میزدم اما جرأت نداشتم کاری بکنم، خلاصه شب سوم بودکه شکوفه توحیاط پیش ما میخوابید که نصف شب بیدارشدم برم دسشوی که دیدم شکوفه پشتش سمت منه و کون قمبلش از پتو زده بیرون، خیلی حشری شدم…
رفتم دیشوی و برگشتم همش توفکرش بودم تااینکه به پهلو شدم و یواش یواش به سمت شکوفه میخزیدم، کیرمو درآوردم و حاضرش کردم که اگه جرأت کردم و بهش چسبیدم حداقل کیرم آماده باشه که کونشو از رو شلوارش لمس کنه، خلاصه بعداز یکساعت ترس و لرز و خزیدن موفق شدم کیرمو به کون شکوفه بچسبونم اما به مدت چندیقه اصلا تکون نخوردم تااینکه شکوفه یه تکونی بخودش داد و کونشو بیشتر قمبل کرد و همین باعث شد کونش کاملا به کیرم و رونام بچسبه، بازم چندیقه تکون نخوردم ولی حسابی خیس عرق شده بودم و تندتند نفس میزدم و آب دهنمو قورت میدادم که بخودم جرأت دادم و دستموگذاشتم رو کمر شکوفه و کم کم دستموبه کونش و شکمش و پستوناش رسوندم ولی هیچ حرکتی نمیکرد، سرمو بلند کردم که صورتشو نگاکنم که دیدم چشاش بازه و اونم عرق کرده، یکم ترسم ریخت و کاملا تمام بدنمو بهش چسبوندم و دیگه محکم سینه و کونشو میمالیدم و کیرمم که خیس و سیخ شده بود به کونش فشار میدادم و تکون میخورم، دستموبردم روکوسش که دستموگرفت و با دست خودش دستمو به کوسش میمالید اما حتی یک کلمه هم حرف نزدیم.
دیگه ازاین لحظه خیالم راحت شدکه میکنمش، دیگه طاقت نداشتم بیشترازاین تحمل کنم چون کیرم داشت منفجرمیشد ازشدت شهوت، با کمک خودش شلوار و شرتشو کشیدم پایین و کیرموگذاشتم وسط کونش اما شکوفه پاهاشو بازکرد و با دستش کیرموگرفت گذاشت در کوسش منم منظورشوگرفتم، هم کوس شکوفه خیس و لیزشده بود هم کیرمن و هیچ نیازی به آب دهن و کرم نبود، آروم آروم فشاردادم که سرکیرم رفت توکوسش و چندیقه به همین حالت موندم و تااینکه دوباره پاهاشو بازکرد و منم کیرمو تا ته کردم تو کوسش ولی وااااااااااای جاتون خالی که چقدر داغ و تنگ و لیز و سکسی شده بود، بخاطراینکه مادرم متوجه نشه نمیتونستیم حرف بزنیم و اه و ناله کنیم و با سرعت سکس کنیم، مجبور بودیم آروم و بی سروصدا ادامه بدیم ولی دستام رو ممه های سفت و نازش بود و چندلحظه یبار لباشو میبوسیدم، خلاصه حدودا نیم ساعت اروم اروم کیرمو تو کوسش عقب جلو کردم تااینکه آبم اومد و همشو تو کوسش خالی کردم.
بعد از اون شب پنج باردیگه هم شبا همون ساعت سکس میکردیم ولی درطول روز سه بار فرصت گیرمون اومد که تو خونه درست حسابی سکس کنیم و هر سه بارهم از کوس کردمش هم گذاشتم کونش که همیشه آرزوشو داشتم، خلاصه بعداز اون چندروز داداشم اومد و رفتن ولی از اون موقع تاالان تقریبا ماهی ده بار باهم سکس میکنیم که تو قسمتهای بعدی داستان سکسهای داغ و شهوت انگیز و حشری کنندمون رو براتون تعریف میکنم مخصوصا سکسی که با شکوفه و دوست تهرانیش کردم و سکسی که من و پسر صاحبخونشون دونفری باهاش کردیم خیییییییلیییی حال داد.
پایان...
@dastansara_jensi
1.4K viewsTrx, 08:18