دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

عروس

لوگوی کانال تلگرام aroarhah — عروس ع
آدرس کانال: @aroarhah
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 11.95K
توضیحات از کانال

هات⁦♨️⁩💥

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 13

2023-04-21 10:43:44
این آهنگ‌و بفرست برای کسی که وجودت به وجودش بنده
#شادمهر
1.0K views07:43
باز کردن / نظر دهید
2023-04-21 10:43:36-ک*یر داداشی شوهرتو لیس میزنی؟! میخوام از پشت بکنمت

با چندشی ازش رو گرفتم.
-اَی، بدم میاد!

اخماش رو درهم کشید و گلوم رو چنگ زد.
-یعنی چی بدم میاد؟ تا تهش و نخوری میبندمت به تخت به زور میکنم توی دهنت!

با ترس خواستم بلند شم که بازوم و کشید و روی تخت پرتم کرد.
-خودت خواستی زن داداش!

تا به خودم بیام هردو دستم رو گرفت و با شالم به بالای تخت بست.
تقلاهام دیگه بی فایده بود..کاری ازم برنمی اومد.

چرخید و خشتکش رو بالای دهنم گذاشت، خودش هم خم شد و با یه حرکت شلوارم رو پایین کشید که با خجالت پام و بستم.
-پات و نبند، میخوام قشنگ زبون بکشم لاش.

-من... ر روم نمیشه #داداش هایکا..

چنگ به #باسن ژله‌ای دخترک زد و روی تنش کشید.
-حرف نزن وسط #سکس فقط باید چهارتا کلمه بشنوم، بگو بخور... #بکن، بمال، محکم‌تر...

با اولین لیسی که هایکا #بین پای بیوه برادرش زد..وا رفته شل کرد.
-آهااا آفرین همینجوری رام من باش. می‌خوام بعد اینکه ارضا شدی و آب انداختی، حسابی بکنمت عروسک تنگ من.

ناگهانی ران‌های دخترک لرزید و با ناله‌ی بلندش هایکا متوجه ارضا شدنش، شد.
-جون چه شیرینی!

https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
https://t.me/+3P8GOhB0W8I3Y2Nl
931 views07:43
باز کردن / نظر دهید
2023-04-21 10:43:36 _نکن شاهرخ الان مامانم میاد.

توجهی نکرد و بیشتر دستاش و بین پام حرکت داد

_اووف چه خیس کردی توله

ناله ای کردم که شورتم و کشید پایین و سرش و برد بین پام

_کلوچت مثل مادرت شل و افتاده نیست جون میده خوردن

با اولین زبونی که زد نفسم بند اومد.

سرش و محکم به بهشتم فشردم

_آه شاهرخ چه خوب میخوری!

انگشتش و واردم کرد و گفت:

_جونِ شاهرخ؟ خوشت اومد؟ دوست داری مال من و تو این بهشت داغت حس کنی؟

_اووم آره میخوامت، بکن توم

خودش و بین پام تنظیم کرد

_ای به چشم.

تا ته خودش و واردم کرد و محکم ضربه زد.

https://t.me/+cVfCezBXd29iYmRk
https://t.me/+cVfCezBXd29iYmRk
https://t.me/+cVfCezBXd29iYmRk

دختره هرشب وقتی مادرش خوابه به شوهر مادرش سرویس میده

#فول_صحنه‌دار‌

https://t.me/+cVfCezBXd29iYmRk
https://t.me/+cVfCezBXd29iYmRk
927 views07:43
باز کردن / نظر دهید
2023-04-21 10:43:36 دلبر سک.سی

#پارت1

با صدای لزج تل.مبه هاش محکم لبمو گزیدم و حش.ری موهاشو از پشت چنگ زدم و بیشتر از قبل کمرمو خم کردم

_جوجه رنگی من....شل کن خودتو

سینه هامو محکم از پشت تو مشتش فشرد و همزمان تنمو از لذت به تخت کوبیدم
مردونگی‌ درازش با ملایمت تو سوراخ باسنم عقب و جلو میشد و تن نحیفم از لذت میون بازوهاش میلرزید

_داری زیر کی جر میری جوجه رنگی؟

زبونشو رو لاله گوشم کشید و تل.نبه هاشو محکم تر کرد....

_اخ....اروم تر غیاث....

_چرا به خالت نگفتی عاشق سوراخ سمبه هاتم؟
اگه بدونه خواهرزادش زیر شوهرش جر میره قیامت میشه هووم؟


تل.مبه هاشو تند تر کرد و با شه.وت دستمو رو به‌شتم گذاشتم و خودمو مالیدم

_جرم بده...بیشتر میخوام

لپای باسنمو از هم باز کرد و سالارشو ازم بیرون کشید و پشتم خم شد و شروع به خوردن به.شتم کرد!

_ک..ص صورتیت بدجوری شیرینه
دوست دارم اونقدر مکش بزنم تا کبود شه!


حینی که داشت بهشتمو مک میزد قربون صدقم میرفت و با چشمای خمار شده سرشو بیشتر به خودم فشردم

_جوون بخورش...لیسش بزن شوهر خاله!

با حرکت زبونش رو چو.چولم داشتم پس میوفتادم و با زبون زدن بهشتم لرز نامحسوسی کردم و بیتاب خودمو عقب کشیدم و دوباره به پشت رو تخت خوابیدم

_بکن توش....دارم میمیرم

غیاث خودشو خندون بالا کشید و روم خیمه زد

_تا ابمو خالی نکنم توت ولت نمیکنم ساغر!

یه پامو بالا کشید و دوباره خودشو به سوراخم مالید و مردونگیشو توم فرو کرد و از درد کمرشو چنگ زدم

_چه سوراخ تنگی داری

با شه.وت خودمو بهش چسبوندم و خواستم لبشو به دندون بگیرم که یهو صدای در بلند شد....

https://t.me/+7CIJzAKT7xAzMGFk
https://t.me/+7CIJzAKT7xAzMGFk

شوهر خاله‌ی جوونش شب خواستگاریش جرش میده....
937 views07:43
باز کردن / نظر دهید
2023-04-21 10:41:25 مرد شیک و پولدار


خانجون در حال خمیر کردن بود تا نون بپزه.
از جام بلند شدم‌
تا کمک خانجون میدادم حتما از نغمه برمیگشت.

خانجون نگاهی بهم انداخت با خنده گفت :

_چرا اومدی بیرون دخترم بروتو هوا سرده.
لبمو گاز گرفتم و گفتم :

_چه حرفیه خانجون کمک میدم.
تازه حوصله ام سر رفته.
خانجون نگاه مهربونی بهم کرد و‌باشه ای گفت.

_باشه دختر گلم.
پس اون لگن خمیر رو بیار.
تو‌نازک کن من می زنم به تنور باشه دخترم!!؟
با ذوق گفتم :

_چشم.
بعد لگن خمیر رو اوردم و کنار خانجون‌گذاشتم.

****

با کنجکاوی به نغمه زل زدم.
عین خر داشت می خورد ولی حرف نمی زد.

_هوی چخبرته این همه میخوری جواب سوال منو بده‌
بزور لقمه اش رو قورت داد و لب زد :

_تا چشتت دراد.
_حرف بزن نغمه وگرنه می کشمت.
_امروز دوباره بابای مهرداد اومد.
_خوب...
_خوب دیگه باز دنبالت بود.

#مرد_پولدار261
1.1K views07:41
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:26:45
اگه به تو نمیرسم، این دیگه قسمت منه ..
1.5K views07:26
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:26:39 #پارت1

_اووف جون خوشگله من...گوشیو بگیر سمت بهشتت..ببینم بهشت تنگتو....زود باش...

بی حرف کاری که خواستو انجام دادم و گوشیو سمت بهشتم بردم...

_کی من تو رو ببینمت....دارم له له میزنم ک..یرمو تو بهشتت حس کنم

نمیتونستم حسی ک دارم رو سرکوب کنم...پر از شهوت شده بودم و دلم میخاست همین الان زیرش بودم و ارضام میکرد

_بیا بغلم ببینم
_اومدم عزیزم ..
_خوشگل من در بیار لباستو ببینم

_اوووم ...
_جووون آخ ناز داریا، بکن دیگه اون لباس لامصبو من اون بدن سکسیتو ببینم که دلم آب شد

_دارم در میارم عزیزم صبر داشته باش
_مشتاق دیدن تن بلوریتم اخه ....

_بیا بفرما
_اخ آخ تو که منو کشتی جوووون بلور من آه
دلم میخاد تو بهشت تنگت تلمبه بزنم ،انقد ک...یرمو عقب جلو کنم بهشتت سرخ بشه عروسک سکسی من..

متام تنم داغ کرده بود گرمای بدنم از زیر پتو هم معلوم بود قطره عرق از پشت گردنم به پایین لیز میخورد

سعی میکردم کم نیارم و برای راضی کردنش پا به پاش برم

_اخ آخ قوس کمرتو چنگ بزنم فشارت بدم به خودم ...ک..یرمو بزارم لای بهشتت و فشارش بدم ... اووووف

_اووووم هر جور دوست داری عزیزم
_جوون دوست داری جرت بدم ؟اره کوچولوی من...

_آههه...ارهههه....دوست دارمم جرم بدی...زود باش اخخخخ

_از پشت بهت نزدیک میشم... خم شو خوشگلم ..داگی شو...باسنتو بده بالا....

موهاتو میگیرم کی..رمو میزارم رو سوراخ پشتت... آماده ای لعبت من 

_آه آره آهههه ج...رم بده کسری آهههه

تمام حرکت هایی ک می‌گفت رو مو به مو انجام میدادم حس میکردم با تمام حرف هاش از خود بی خود میشدم اونقدر به حرفاش ادامه داد که ارضا شدیم ...

کارم شده بود سکس چت با مردی که دوهفته پیش توی چت ناشناس باهاش اشنا شده بودمم...

خودم رو از زیر پتو بیرون کشیدم سریع از روی تخت پایین اومدم و لباسامو پوشیدم گوشی رو برداشتم دیدم آف شده همیشه وسواس بود بعد هر بار بعد اینکه ارضا میشد حتما دوش می‌گرفت

روی تخت نشستم لعنتی چجوری منو از خود بی خود کرد انقدر به حالت داگی زیر پتو بودم تمام تنم گرفته بود....از تک ب تک لحظه ها فیلمو و عکس میخاست..

گوشی رو باز کردم وارد پی ویش شدم
بعدش که شهوتم می‌خوابید خجالت می‌کشیدم به عکساو فیلمام نگاه کنم اما جرات پاک کردنشون رو هم نداشتم ...

بالای صفحه رو نگاه کردم آنلاین شد

با یاداوری حرفاش ضربان قلبم بالا رفت که همون موقع پیامی از طرفش دریافت کردم ....

https://t.me/joinchat/QYHct1hnn7Y4MmU0
https://t.me/joinchat/QYHct1hnn7Y4MmU0
https://t.me/joinchat/QYHct1hnn7Y4MmU0
1.4K views07:26
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:26:39 - مطمئنی شونزده سالته و انقدر حشری هستی؟!

دستش رو برد بین پاهاش که با اخم روی دستش کوبیدم :
- گفتم خودتو نمال.

ملتمسانه نگام کرد :
- خیسم خب

پاهاش رو به همدیگه جفت کرد و ادامه داد:
- تو که نمیذاری خودمو بمالم؛ لااقل خودت... خودت ارضام کن!

گلوشو گرفتم و شلوار و شورتشو به شدت پایین کشیدم دستمو لای پاش بردم با برخورد انگشتم به ک.*ص.*ش آهی کشید.

با انگشت وسطم بالای ک.*ص.*شو مالیدم وقتی نزدیک ارضا بود کلیتوریسشو نیشگون گرفتم

- تورووووخداااا ارضااام کن

نیشخندی زدم.
- باید التماس کنی...

دستشو روی دستم گذاشت و به ک.*ص.*ش فشار داد

- التماست میکنم توروخدا دارم میمیرم

خیسی ک.*ص.*ش تا رون پاش رسیده بود موهاشو از پشت گرفتم و با نوک انگشت وسطم کلیتوریسشو جوری مالیدم که جیغ زد...

https://t.me/+FWdp-SJL4HdkNWI0
https://t.me/+FWdp-SJL4HdkNWI0

مستری که دختر شونزده ساله رو برده ی جنسی خودش میکنه و هرشب...
1.5K views07:26
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:26:31
درآرو بستم روت تا، احساس آرامش کنم :)))
#شادمهر
1.4K views07:26
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:26:23 #خـانـه_جـنـسـی
#پـارت_149


تو حال و هوای خودم بودم و تاثیر مشروب روی تنم داشت گذاشته میشد.
با نشستن دست بزرگی روی سی‌نه ام، نگاهم رو بهش دوختم و زمزمه ای داغی تو گوشم نشست.

_دختر سکسی من داره دلبری میکنه!

جوابی بهش ندادم و حالت مستی داشت به سراغم می اومد.
سرمو به عقب دادم و روی شونه ام گذاشتم و همراه با ریتم آهنگ، باسنم رو تکون دادم.

با لحن کشیده و نازکی نالیدم:
_چرا انقدر باهام بدی؟

دستش از روی سینه ام پایین اومد و روی شکم لختم نشست.
لیسی به لاله گوشم زد و آه عمیقی کشیدم.

_از اینکه میخواستم یه خلوت تا صبح باهم بچینم باهات بدم؟

حرف پریسا تو ذهنم بزرگ شد که اردشیر نقشه داشته.
خنده کش داری کردم و به سمتش چرخیدم و دستامو دور گردنش حلقه کردم.

_چرا می خواستی باهام تنها باشی؟
_بکنمت!

سرمو به عقب خم کردم و قهقهه بلندی زدم.
انگشتامو به خشتکش رسوندم و با شیطنت گفتم:
_واسه دخترِ دوستت سیخ شدی؟

دستش رو به زیر چونه ام زد و با چشم های سرخ که بخاطر شهوت بود، زمزمه کرد:
_واسه دختر خودم سیخ شدم.

گوشه لبم رو از درتی مایندش گزیدم.
پایین تنم رو به خشتک باد کرده اش مالیدم و زیر گوشش ناله کردم:
_پس بیا کاری کن دخترت ازدرد زیرت جیغ بکشه.

مشروب و داستان سکسی که صبح خونده بودم روم خیلی تاثیر گذاشته بود. بعد انقدر دیگه با اردشیر سکس داشتم که هردو بدون خجالت حرف های کثیف میزدیم.

منو به سمت میز کشوند و با صورت روش خمم کرد.
کف دستش رو روی صورتم گذاشتم و با دست آزادش، ساپورتم رو در اورد و غرید:

_دوست داری نشون بدی به همه که لای پات تپل و گوشتی؟

تقه ای بهش زدم که ناله بلندی کردم.
خم شد و لیسی به گونه ام زد و با خنده گفتم:
_بگو دوستم داری تا بذارم اردشیر کوچولو رو تو اون گوشت فرو کنی.

من از الان دیگه نیاز داشتم بشنوم دوستم داره.
وقتی یه چیز سرد لای پام حس کردم، با لب های بسته اومی کردم و با خشم پچ زد:
_دختر کوچولوی شیطون! اگه دوستت نداشتم حتی نمیذاشتم دستت به آل‌تم بخوره.

چشمامو به چشمای خمارش گره زدم و اون چیز سرد بالا و پایین شد که ناله بلندی کردم.

_اون چیه ددی؟
_اسلحه مشکی که با آب سفیدت پر شده.

سرمو چرخوندم و با دیدن اسلحه یه لحظه از ترس نفسم وایستاد. اما شهوت بهم غلبه کرده بود و ناله آرومی کردم.

_تا وقتی آل‌ت بزرگ خودت هست چرا از اسلحه استفاده میکنی؟

https://t.me/+rcQJBVvM2igzM2Q0
https://t.me/+rcQJBVvM2igzM2Q0
https://t.me/+rcQJBVvM2igzM2Q0

نازیلا دختر20ساله ای که هیچ رابطه ای نداشته و همیشه منتظر اینه با یه مرد پخته سک.س کنه. ناخواسته تو گروهی یه پیامی می بینه که یه خونه جنسی رو معرفی میکنه و نازیلا با یه مرد 42ساله جذاب و خشنی آشنا میشه که برای رابطه درخواست های عجیب و غریبی داره...
1.5K views07:26
باز کردن / نظر دهید