دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

هوسباز

لوگوی کانال تلگرام havasbazroman — هوسباز ه
لوگوی کانال تلگرام havasbazroman — هوسباز
آدرس کانال: @havasbazroman
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 5.34K

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 13

2023-04-22 20:13:45 هوسباز pinned Deleted message
17:13
باز کردن / نظر دهید
2023-04-22 10:35:44 هوسباز pinned Deleted message
07:35
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 21:53:15 پک کامل  24 رمان پایین رو تا پایان ماه میتوتین ۲۰۰ تومن بخرین؛ینی هر رمان فقط ده تومن براتون هزینه برمیداره
اگه هم به صورت تکی خرید کنید هر کدام از رمانها فقط ۱۵ ت


1 شیطان مونث ۱۵ت
شاناریه دخترفقیرازداغون ترین محله ی تهرونه.دوست پسر میگیره تا پول تو جیبیشو بگیره اما توی یکی ازهمون روزاگیرارسلان خلافکاری میوفته که ادعاداره شاناریه میلیاردازش دزدیده.ارسلان درازای پول ازدست رفته اش شانارومیدزده و توی خونه اش...

2 ناسپاس ۱۵ت
امیرسام پسر سرکش ویاغی هست که میادایران تابعد ازسالهاعشق بچگیش سلداروپیدا کنه غافل ازاینکه توی این سالهاسلداتبدیل به یه اغواگر شده تامردارو تیغ بزنه.ساتین،دختری که امیرسام به هیچ وجه ازش خوشش نمیاد،عاشق سام میشه امادست زندگی اونو مجبور به خ ود ف روشی میکنه و

3 تیغ زن ۱۵ت
مارال بخاطر پول،نامزدش پدرام رو ول میکنه و پسر عموش حامی رو که نامزد داره رو از راه به در میکنه.بنفشه با طرد شدن ازجانب نامزدش(حامی) افسرده ومایوس میشه اماباورود دکترآریو مسیر زندگیش عوض میشه

4 نیکوتین ۱۵ت
پژمان پزشک جوانی که احساسش نسبت به نظافتچی اغواگربیمارستان جدی میشه و

5 ثمر ۱۵ت
ثمربعدازمرگ مادرش توی یه فاح شه خونه کار میکنه اما وقتی پدرش میاددنبال ثمروبَرِش میگردونه همه چی بایه اتفاق ساده بهم میریزه.ثمر عشقش احسان روازدست میده و مجبور میشه با شاهین ،مردی خشن،بی رحم،کسی که از ثمر نفرت داره ازدواج کنه‌و

6 دختر نسبتا بد ۱۵ت
بهاربخاطر شرایط بدمالی خانواده اش شروع کننده ی یه ارتباط غلط با شوهردخترخاله میشه امابابرملا شدن همه چیز

7 عشق و مکافات ۱۵ت
ماهورشیطون و زیباتوی یه خانواده ی فوق مذهبی،افراطی،جایی که حتی مجبوره چتری هاشو پنهون کنه زندگی میکنه امابادیدن امیرعلی،همکلاسیش،دست به سنت شکنی میزنه اماوقتی میفهمه امیرعلی نامزد داره..

8 میراث یاس ۱۵ت
یاس دنبال کارمیگرده ووقتی به پیشنهاد دوستش مهماندار میشه رئیس هواپیما (میراث) همون روزاول کاری یاس روتنهاگیر میندازه وبهش

9 مادمازل ۱۵ت
رستا عاشق فرزامه اماوقتی فرزام به اجبارخواهرش باهاش ازدواج میکنه و عشقش روازدست میده شروع به بدرفتاری بارستا میکنه واونو

10 مرد بد ۱۵ت
محراب یه خلافکاره.دنیای اون کاملا ورای زندگی ورویاهای ارغوان پرستار هست.اما یه زخم عمیق محراب اونم وقتی توی بیمارستان بستریه زندگی اونوباارغوان گره میزنه.محراب اونو میدزده وبهش

11 حس داغ ۱۵ت
مانِلی بی بندوباربرای درآوردن لج دوست پسر سابقش تظاهر به رابطه با پیمانی میکنه که یه مردمرموز ازیه خانوادی اصیل ورگ وریشه داره پیمان میفهمه مانِلی اونو بازیچه ی دست خودش کرده و

12 دلفریب ۱۵ت
شاهوخانزاده ای که وقتی متوجه خیانت زنش میشه ناخواسته واردارتباط با دختری میشه که دنبال کاره ومیخوادروپاهای خودش وایسه

13 دخترحاج آقا ۱۵ت
یاسمن دخترشیطونیه که بزرگ شده ی یه خانواده ی مذهبیه توی روزی ازروزاعاشق پسر همسایشون،سرگرد بداخلاق و غیرتیشون میشه.عاشق کسی که قطعا تحمل رفتارای دختر داستانمون نداره ومدام میزنه توبرجکش اما
ترکیبی ازژانرعاشقانه وطنزهمراه یک عددپسرغیرتی

14 پسرخاله ۱۵ت
سوفیابچه طلاقه.مجبوره توی خونه ی شوهر خاله اش زندگی کنه و جریان ازاونجایی شروع میشه که سوفیا با دوست پسرخاله اش یاسین واردرابطه میشه ووقتی یاسین اینو میفهمه

15 آنرمال ۱۵ت
آرمین بوکسور وقتی توی دل یه بچه مایه دار جاباز میکنه مادرش به طمع میوفته که آرمین دختره روتیغ بزنه وبه مقام ومنسبی برسه اما

16 حماقت کوچک ۱۵ت
رمان طولانی وپرفرازو نشیبِ سه فصله ی پی دی اف

17 هفت خط ۱۵ت
رمان فادیاولاوین وهامون،یه مثلث عشقی

18 برگ زیتون ۱۵ت
نگار بعدازفوت همسرش آدریان بخاطر گرفتن حضانت دخترش با آریو(برادر آدریان) به طور موقت عقد میکنن.آریو که تازه زنش روطلاق داده میخواد مشکلش که باعث جدایی همسرش شده رودرمان کنه واسه همین با نگار

19 نقاب هوس ۱۵ت
عاطفه به خاطر بیماریش خیانت میبینه، جدا میشه اما یه جاده و یه تریلی سرنوشتش رو تغییر میده

20 بچه من ۱۵ت

ویژه ی اون دسته از عزیزانی که رمان تخیلی دوست دارن


21 سرمست ۱۵ت
سایه بعدازطلاقش با تنهادخترش زندگی میکنه.همه چی بر وفق مراده امادیدن عشق سابقش بازن نازاش اونم توی همسایگیش چه اتفاقاتی رورقم میزنه؟

22 آقازاده (vip) ۲۰ت
شایلی توی یه کافه مشغول به کارمیشه وطی اتفاق ناخوشایندی بارادوین تارخ،رئیس یه باندمافیای بزرگ آشنامیشه ورفتاربی‌پرواش توجه رادوین رو جلب می‌کنه.رادوین برای اینکه شایلی روکنارخودش داشته باشه خواهرش آشا رو می‌دزده و شایلی رو مجبورش میکنه هر کاری بهش میگن انجام بده.


برای خرید با قیمت ناچیز عجله کنید

برای دریافت عیارسنج رمانها تشریف بیارید پیوی
باخرید سه رمان یک رمان اشانتیون داده میشه
رمانها کاملا قصه محور هستن اما ترجیحا مناسب افراد بالای هجده سال
ادمین فروش:

@Sar9850
36 views18:53
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 21:53:01
بغل میخوام، از اونا که انگار دوتا قلب داری.
301 views18:53
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 21:49:30 ‌- کُرست نزن دختر زن حامله سینه هاش درد می کنه... شوهر نازکشت همش سرکاره نیست نازتو بکشه ها...

چشم پرهیجانش بی بی را به خنده انداخته بود که به در اشاره می زند

- پاشو پاشو برو پیش شوهرت... ورپریده نگاهش از در کنده نمیشه... الان اونم بی قرارته بعد یک ماه...


صدای خنده‌های عزیز لب های او را هم کش می دهد دل در دلش نیست برای رسیدن به شرکت آنقدر که کل راه را همچنان شماره ی نامدار را می گیرد

- جواب تلفن های زنتو نمی دی عشقم؟ بذار بفهمه پیش منی.

نامدار اخم آلود گوشی را روی میز می اندازد. بعد از یک ماه دلش هوس شنیدن صدای دخترک را کرده اما...

- چند بار گفتم تو شرکت از این کارا نکن مریم؟

لب های رژ خورده ی مریم روی گونه اش می نشیند. کاربلد است که پایین تنه اش را روی پاهایش می فشارد


- اه چقدر عنق شدی نامدار!
من که اون زن پاپتیت نیستم ماییه ی ننگت باشم حواسم هست.
از آخرین باری که باهم بودیم چند وقت گذشته حتماً دلتنگمی هوم؟
شب سوپرایز دارم برات...

لب های تر مریم به گردنش می چسبد و بالاخره دست نامدار دور گمرش میپیچد


- امشب نمیشه باید برم جایی!


مریم عصبی عقب می کشد.

- بگو می خوام برم پیش اون زنیکه روستایی!
چندشت نمیشه ازش؟
بوی طویله می داد دختره چیشو دوست داری آخه!


اخم های نامدار در هم می رود. بوی طویله؟
یاس تنش بوی بهشت می داد اما...


- دوسش ندارم! میرم برگه های طلاق توافقی رو بدم امضا کنه، تا آخر ماه باید کارای عروسیمون رو بکنیم نه؟


بی توجه به صدای افتادن چیزی در راهرو اینبار خودش لب هایش پروتزی مریم را میان لب هایش می کشد‌ اما امان... امان از طعم لب های صورتی آن دخترک روستایی که حتی تصورش هم هوس از سرش می اندازد که عقب می کشد.


- نامدار!


زنگ گوشی بهانه ی خوبی برای معاشقه نصفه رها کرده اش است که نامدار آنی تماس را وصل می کند. عزیزخانوم پشت خط است


- الو؟ نامدار مادر؟ خوبی؟ مبارکا باشه پسرم قدمش خیر...


گیج از حرف های عزیزخانوم سلامی می دهد که پیرزن آرام می خندد


- بدموقع زنگ زدم نه؟ برو ننه برو با زنت خوشی کن فقط مراقب باش خب؟ به اون دختره حواس پرتم بگو قرص شو جا گذاشته ...


کلافه بین حرفش می رود


- کدوم دختر عزیز؟ یاس مگه خونه نیست؟


عزیزخانوم مکث می کند


-وا نه پسرم اومد خودش ازت مشتلق بگیره دیگه خیلی وقته اومده ها... خاک به سرم چیزیش نشده باشه؟


حتی تصور آن که آن دخترک ساده اما دلبر در این شهر دراندشت گیر کسی بیفتد دستان مریم را از روی دکمه ی پیراهنش پس می زند و به سمت در نیمه باز اتاق می رود


- خانوم منشی، کسی اومده؟

قبل از آن که منشی حرفی بزند دخترک را می بیند.


- م...من...

لرزش صدایش قلبش را فشار می دهد.
دیگر در زمردی های یاس عشق و شور را نمی بیند. شکسته است...


انگار دخترک هفده ساله که جانش را برای او می داد جان داده که آن طور سرد لب می زند


- مزاحم نمیشم، فردا میام دادگاه برای طلاق توافقی.

https://t.me/+hETsqA5_5yZlOTNk

https://t.me/+hETsqA5_5yZlOTNk

https://t.me/+hETsqA5_5yZlOTNk

https://t.me/+hETsqA5_5yZlOTNk
273 views18:49
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 21:49:30 _می خوای فردا بگن دختره از شوهر مامانش حامله شده!؟

دخترک با عشوه می خندد..
سینه های بزرگش را به سمت جلو متمایل کرد و دست هایش را با لوندی دور گردن نیهاد انداخت..

با چشم های سبز رنگ خمارش گفت :
_تو با یه صیغه شدی شوهر مامانم، والا اونقدری که شوهر من به حساب میای بدون هیچ محرمیتی شوهر مامانم نیستی..

نیهاد از عشوه ای که مهتا می ریخت داشت تحریک میشد
دستی پشت کمر مهتا گذاشت و او را با شدت سمت خودش کشید..

سینه های مهتا به قفسه ی سینه ی نیهاد افتاد..

_چرا این همه عشوه می ریزی دختر!؟
تا حالا داشتم مادرت رو سیر می کردم
کمر ندارم بخوام باتو...

مهتا نگذاشت نیهاد ادامه بده سرش را سمت جلو برد و اروم و‌کوتاه لب های نیهاد را خیس کرد و‌مک زد..

خواست خودش را عقب بکشد که نیهاد دستی گذاشت پشت سر مهتا و با شدت و وحشی گری به جون لب هایش افتاد..

نفس که کم اورد عقب کشید
نیهاد تحریک شده بود..

با نفس نفس گفت :
_گور بابای کمر میخام فقط ضربه بهت بزنم بیا اینجا ببینم..

مهتا را از میز ارایش پایین اورد که مهتا پاهایش را دور کمر نیهاد حلقه کرد..
درحالی که لب هایشان در هم دیگه در هم گره بود نیهاد رفت سمت تخت..

مهتا را گذاشت روی تخت، دستی گذاشت روی تاپ مهتا و تاپ مهتا را از وسط درید...

مهتا نالید
_چرا پاره اش کردی نیهاد تاپ دیگه ندارم..

نیهاد دستی به سینه های مهتا زد و با بی صبری گفت :
_می خرم برات فعلا برام ناله کن قشنگ این اقاهه سیخ شه..

مالشی به یکی از سینه های مهتا زد
و در همین حال یکی‌اش را بین لب هایش فشرد...

مهتا نالید : اه نیهاد...

_جون دل نیهاد اینا اینجور بزرگ نبودن من بزرگشون کردم..

_اه اره بخور نیهاد من برای توام بخور ‌..

نیهاد کامل مهتا را اماده ی رابطه کرد و خودش را وسط پای مهتا تنظیم کرد..

_بزنم!؟

مهتا با بی تابی گفت :
_بزن من که اخرش مال توام بزن..

نیهاد لبخندی زد...
با دردی که مهتا همراه با لذت اخی گفت و....
https://t.me/+6nNvtRvlO4hjMmNl
https://t.me/+6nNvtRvlO4hjMmNl
https://t.me/+6nNvtRvlO4hjMmNl
https://t.me/+6nNvtRvlO4hjMmNl
https://t.me/+6nNvtRvlO4hjMmNl
https://t.me/+6nNvtRvlO4hjMmNl
https://t.me/+6nNvtRvlO4hjMmNl

#هات_ترین‌رمان_تلگرام
رمانش عالی و صحنه داره اگه سنت بالاس جوین بده

#دختره_باشوهر‌صیغه‌ای_مامانش_هرشب
310 views18:49
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 21:49:29 #پارت1

شدت ضربات مرد تنومندِ رویش در رَحِمش فریادی از شدت درد و لذت می کشد.

مست بود ولی تن هجیم مرد برایش نا آشنا بود.

ناله ای از درد سر داد که صدای زُمُخت و جذاب مرد کنار گوشش آمد

-جونم....عجب بدنی داری لعنتی...! چرا خودت و نگه می‌داری! آه بکش برام.

بی طاقت و نا خواسته اطاعت امر می کند و با تمام توانش ناله ای از درد و لذت سر می دهد.

اندرنالین در تمام تنش ترشح می شود.

-ای جان .....این قدر خیسی چرا؟ تحریک شدی؟

بوسه ی خیسی پشت گوشش می زند و آرام می گوید.

-آرومت میکنم!

یک لحظه خودش را محکم به دخترک می فشارد، چه از درد جیغی سر می دهد.

- جان جان ...پاهاتو حلقه کن دورم عزیز دلم.

مطابع میلش عمل میکند و دستانش را دور گردنش حلقه می کند‌.
سرش را میان گردن مرد رو به رویش میبرد و عمیق بویش را استشمام می کند.

لبانش را چفت هم میکند که صدای ناله اش بلند نشود.

مرد جوان، تعداد ضرباتش را بیشتر میکند .
یک لحظه زیر پا هایش سست می شود.
شیره ی وجودش را درون دخترک خالی می کند .......

به نفس نفس می افتد، بی ملاحظه سر و صورت دخترک را بوسه باران می کند .
جای تشکر است، گویا!

-شب قشنگی بود عشقم!
خودش را از بدن دخترک بیرون می کشد.
رویش خیمه می زند و از حال می رود.

https://t.me/+TkSVqRDNDwczMzg0
https://t.me/+TkSVqRDNDwczMzg0
پارت اول رمانه، از دستش ندید
https://t.me/+TkSVqRDNDwczMzg0
https://t.me/+TkSVqRDNDwczMzg0
https://t.me/+TkSVqRDNDwczMzg0
https://t.me/+TkSVqRDNDwczMzg0
378 views18:49
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:59:00 پک کامل  24 رمان پایین رو تا پایان ماه میتوتین ۲۰۰ تومن بخرین؛ینی هر رمان فقط ده تومن براتون هزینه برمیداره
اگه هم به صورت تکی خرید کنید هر کدام از رمانها فقط ۱۵ ت


1 شیطان مونث ۱۵ت
شاناریه دخترفقیرازداغون ترین محله ی تهرونه.دوست پسر میگیره تا پول تو جیبیشو بگیره اما توی یکی ازهمون روزاگیرارسلان خلافکاری میوفته که ادعاداره شاناریه میلیاردازش دزدیده.ارسلان درازای پول ازدست رفته اش شانارومیدزده و توی خونه اش...

2 ناسپاس ۱۵ت
امیرسام پسر سرکش ویاغی هست که میادایران تابعد ازسالهاعشق بچگیش سلداروپیدا کنه غافل ازاینکه توی این سالهاسلداتبدیل به یه اغواگر شده تامردارو تیغ بزنه.ساتین،دختری که امیرسام به هیچ وجه ازش خوشش نمیاد،عاشق سام میشه امادست زندگی اونو مجبور به خ ود ف روشی میکنه و

3 تیغ زن ۱۵ت
مارال بخاطر پول،نامزدش پدرام رو ول میکنه و پسر عموش حامی رو که نامزد داره رو از راه به در میکنه.بنفشه با طرد شدن ازجانب نامزدش(حامی) افسرده ومایوس میشه اماباورود دکترآریو مسیر زندگیش عوض میشه

4 نیکوتین ۱۵ت
پژمان پزشک جوانی که احساسش نسبت به نظافتچی اغواگربیمارستان جدی میشه و

5 ثمر ۱۵ت
ثمربعدازمرگ مادرش توی یه فاح شه خونه کار میکنه اما وقتی پدرش میاددنبال ثمروبَرِش میگردونه همه چی بایه اتفاق ساده بهم میریزه.ثمر عشقش احسان روازدست میده و مجبور میشه با شاهین ،مردی خشن،بی رحم،کسی که از ثمر نفرت داره ازدواج کنه‌و

6 دختر نسبتا بد ۱۵ت
بهاربخاطر شرایط بدمالی خانواده اش شروع کننده ی یه ارتباط غلط با شوهردخترخاله میشه امابابرملا شدن همه چیز

7 عشق و مکافات ۱۵ت
ماهورشیطون و زیباتوی یه خانواده ی فوق مذهبی،افراطی،جایی که حتی مجبوره چتری هاشو پنهون کنه زندگی میکنه امابادیدن امیرعلی،همکلاسیش،دست به سنت شکنی میزنه اماوقتی میفهمه امیرعلی نامزد داره..

8 میراث یاس ۱۵ت
یاس دنبال کارمیگرده ووقتی به پیشنهاد دوستش مهماندار میشه رئیس هواپیما (میراث) همون روزاول کاری یاس روتنهاگیر میندازه وبهش

9 مادمازل ۱۵ت
رستا عاشق فرزامه اماوقتی فرزام به اجبارخواهرش باهاش ازدواج میکنه و عشقش روازدست میده شروع به بدرفتاری بارستا میکنه واونو

10 مرد بد ۱۵ت
محراب یه خلافکاره.دنیای اون کاملا ورای زندگی ورویاهای ارغوان پرستار هست.اما یه زخم عمیق محراب اونم وقتی توی بیمارستان بستریه زندگی اونوباارغوان گره میزنه.محراب اونو میدزده وبهش

11 حس داغ ۱۵ت
مانِلی بی بندوباربرای درآوردن لج دوست پسر سابقش تظاهر به رابطه با پیمانی میکنه که یه مردمرموز ازیه خانوادی اصیل ورگ وریشه داره پیمان میفهمه مانِلی اونو بازیچه ی دست خودش کرده و

12 دلفریب ۱۵ت
شاهوخانزاده ای که وقتی متوجه خیانت زنش میشه ناخواسته واردارتباط با دختری میشه که دنبال کاره ومیخوادروپاهای خودش وایسه

13 دخترحاج آقا ۱۵ت
یاسمن دخترشیطونیه که بزرگ شده ی یه خانواده ی مذهبیه توی روزی ازروزاعاشق پسر همسایشون،سرگرد بداخلاق و غیرتیشون میشه.عاشق کسی که قطعا تحمل رفتارای دختر داستانمون نداره ومدام میزنه توبرجکش اما
ترکیبی ازژانرعاشقانه وطنزهمراه یک عددپسرغیرتی

14 پسرخاله ۱۵ت
سوفیابچه طلاقه.مجبوره توی خونه ی شوهر خاله اش زندگی کنه و جریان ازاونجایی شروع میشه که سوفیا با دوست پسرخاله اش یاسین واردرابطه میشه ووقتی یاسین اینو میفهمه

15 آنرمال ۱۵ت
آرمین بوکسور وقتی توی دل یه بچه مایه دار جاباز میکنه مادرش به طمع میوفته که آرمین دختره روتیغ بزنه وبه مقام ومنسبی برسه اما

16 حماقت کوچک ۱۵ت
رمان طولانی وپرفرازو نشیبِ سه فصله ی پی دی اف

17 هفت خط ۱۵ت
رمان فادیاولاوین وهامون،یه مثلث عشقی

18 برگ زیتون ۱۵ت
نگار بعدازفوت همسرش آدریان بخاطر گرفتن حضانت دخترش با آریو(برادر آدریان) به طور موقت عقد میکنن.آریو که تازه زنش روطلاق داده میخواد مشکلش که باعث جدایی همسرش شده رودرمان کنه واسه همین با نگار

19 نقاب هوس ۱۵ت
عاطفه به خاطر بیماریش خیانت میبینه، جدا میشه اما یه جاده و یه تریلی سرنوشتش رو تغییر میده

20 بچه من ۱۵ت

ویژه ی اون دسته از عزیزانی که رمان تخیلی دوست دارن


21 سرمست ۱۵ت
سایه بعدازطلاقش با تنهادخترش زندگی میکنه.همه چی بر وفق مراده امادیدن عشق سابقش بازن نازاش اونم توی همسایگیش چه اتفاقاتی رورقم میزنه؟

22 آقازاده (vip) ۲۰ت
شایلی توی یه کافه مشغول به کارمیشه وطی اتفاق ناخوشایندی بارادوین تارخ،رئیس یه باندمافیای بزرگ آشنامیشه ورفتاربی‌پرواش توجه رادوین رو جلب می‌کنه.رادوین برای اینکه شایلی روکنارخودش داشته باشه خواهرش آشا رو می‌دزده و شایلی رو مجبورش میکنه هر کاری بهش میگن انجام بده.


برای خرید با قیمت ناچیز عجله کنید

برای دریافت عیارسنج رمانها تشریف بیارید پیوی
باخرید سه رمان یک رمان اشانتیون داده میشه
رمانها کاملا قصه محور هستن اما ترجیحا مناسب افراد بالای هجده سال
ادمین فروش:

@Sar9850
50 views07:59
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:57:51
خوب دل مارو پاتوق کردی...

#استوری
600 views07:57
باز کردن / نظر دهید
2023-04-20 10:51:04 هوسباز pinned Deleted message
07:51
باز کردن / نظر دهید