دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

لا دوست ندارم دروغ بشنوم. هم هنگ کرده بودم و هم خجالت میکشیدم | داستان ایرانی🇮🇷

لا دوست ندارم دروغ بشنوم.
هم هنگ کرده بودم و هم خجالت میکشیدم از ناهید.
خب اون حداقل ۲۰ و خورده ای سال از من بزرگتر بود،نمیتونستم راحت راجع به اندام یک زن یا از شهوتم با اون صحبت کنم، چه برسه به اینکه در مورد خواهر خودم باهاش صحبت کنم و بهش بگم اندام خواهرم رو دوست دارم.
باسن گرد و شکم سکسی و سینه ها و چهره ی جا افتاده‌ش همیشه حشریم میکنه.
فقط گفتم نمیدونم دست خودم نیست .
دستشو اورد زیر چونه‌م سرمو بلند کرد اروم سرشو اورد جلو لبشو گذاشت رو لبم گفت میخوای نقش ملیحه رو برات بازی کنم.
تازه اونجا فهمیدم که ملیحه ناهید رو واسه من جور کرده.
کیرم داشت شلوارمو جر میداد.دل رو به دریا زدم با سر گفتم اره
یهو زبونشو کرد تو دهنم چرخوند در میاورد لبامو لیس میزد و دوباره زبونش رو میکرد تو دهنم انقدر حرفه ای اینکارو میکرد که دست و پام لمس شده بود.
بعد از چند دقیقه دستشو انداخت رو کش شلوارکم و شورتم هردوشو محکم تا زیر زانوم کشید پایین.
با اینکه کیرم اون موقع شاید ۱۴سانت میشد و برای زنی با اندام ناهید کوچیک بود اما به روی خودش نیاورد .
اب دهنشو ریخت تو دستش و انگشتاشو حلقه کرد دور کیرم و چند بار به حالت جق زدن عقب جلو کرد.
بعد سرشو نزدیک کیرم کرد و زبونش رو چرخوند رو کلاهک کیرم،دهنشو باز کرد کیرمو تا ته کرد تو دهنش. وقتی سرش رو عقب جلو میکرد، پرو شدم ،دستمو کردم تو تاپ تنگش و کف دستمو با زحمت رسوندم به نوک سینه های نرمش ،
و این شد که برای اولین بار دستم به سینه یک زن برخورد کرد .
چند بار که فشار دادم فهمید که دستم تحت فشاره و راحت نیستم ،سرشو بلند کرد تو چشمام نگاه کرد و با یه حرکت تاپشو دراورد انداخت کنار و امد جلو سینه هاشو مالید به صورتم ،خنده بلندی کرد خوابید رو تخت.
انگار دوست داشت که با کسی که جای بچه‌شه هم خواب بشه .
اروم جوری که صدا بیرون نره گفت بیا بغلم ببینم داداش کوچولو
لیز خوردم رفتم روش.
گفت گردنمو لیس بزن
گردن و گلوشو یه تیکه لیس میزدم میرفتم تا نوک سینه هاش دوباره می اومدم گردنشو میخوردم .
خنده های شهوتی که میکرد نشون میداد که دوست داره بدنش رو لیس بزنن حتی دستاشو برد بالای سرش به زیر بغل سفیدش اشاره کرد که براش لیس بزنم .
اولش دوست نداشتم اما وقتی دیدم لبم به گوشت زیر بغلش خورد، چطوری حالش دگرگون شده محکمتر براس لیس میزدم. چند دقیقه بود زیر بغلای گوشتالوشو میخوردم ناهید چشماشو بسته بود و سرش رو اینور اونور میکرد و نفس نفس میزد .
دستمو از زیر کمر شلوارک تنگش رد کردم داخل که برسونم به کسش.
گفت صبر کن درش بیارم،
کونشو داد بالا و شلوارکشو تا زانوش کشید پایین و بقیه‌ش رو خودم کشیدم و از پاش دراوردم
شورت نپوشیده بود ،پاهاش رو باز کرد و داد بالا، کس سفید و کلوچه ای و تپلش کامل افتاد بیرون .
ده پانزده ثانیه فقط داشتم اندامش رو تماشا میکردم.
باورم نمیشد ناهید دوست خواهرم، یک زن جا افتاده ی گوشتی که تو خواب هم نمیدیدم که حتی بتونم به بدنش دست بزنم حالا لخت جلوم رو تخت دراز کشیده .
با صدای ناهید به خودم اومدم که گفت: کس ابجیتو لیس بزن، با دو دلی زبونمو گذاشتم بالای کسش که سرمو فشار داد رو به پایین، با این حرکت زبونم دقیقا روی کسش افتاد و مجبور بودم کسشو لیس بزنم.
ناهید میدونست اولین بارمه و بلد نیستم به خاطر همین خودش کسشو با دو تا انگشتاش باز میکرد میگفت کجارو لیس بزنم
از کسش اب لزج بیرون میزد و کسش حسابی خیس شده بود .
ناهید فقط نفس نفس میزد.
جفتمون گرممون بود و عرق میریختیم .
ناهید گفت بلند شو
بلند شدم کیرمو گرفت گذاشت دم کسش فشار دادم رفت داخل.
پاهشو دور