دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

داخت گردن نسرین و من رو نگاه کرد. کیرم داشت راست میشد اما نمیخ | داستان ایرانی🇮🇷

داخت گردن نسرین و من رو نگاه کرد.
کیرم داشت راست میشد اما نمیخواستم معلوم بشه، خودمو جابجا کردم که از رو شلوارم معلوم نشه ولی نسرین خندید و گفت “فکر کنم شلوارت دیگه داره تنگ میشه”
پاشد اومد کنارم بدون اینکه خجالت بکشه یا مکث کنه دست انداخت تیشرتم رو داد بالا و کمربندم رو باز کرد، گفت “دربیار تا راحت باشی”
یه خورده روم بهش باز شد، پاشدم که در بیارم کیرم از زیر شورت خودنمایی کردم.
نسرین به امیر گفت “امیر دوستت ظاهرا بدجوری خواهرت رو پسندیده” شلوارم رو کامل از پام در آوردم، بعدش نشستم رو مبل یه خورده اونورتر از نسرین.
دیدم نسرین اومد روبروم خم شد دستشو گذاشتن رو زانوم گفت “ببین مهدی امشب اومدی اینجا به خواهر دوستت حال بدی، حالا بازم میخوای ادای خجالتی ها رو در بیاری یا اینکه میخوای هم به خودت هم ما دو تا لذت بدی؟”
بیشتر خجالت کشیدم و حرفی نزدم، کیرم هم کمی خوابید بعد نسرین با یه اخم عشوه ای پاشد رفت هیمنجوری روی زانوی های داداشش خم شد و کونش رو داده بود طرف من.
به امیر گفت " امیر به نظرت کیر مهدی میتونه تو این زاویه که من هستم کونمو هدف بگیره؟"
امیر خندید گفت “فکر کنم هدف گرفته، اگر یه خورده دیگه اینجوری نگه داری میزنه تو خال”
نسرین از کنار پهلوش منو نگاه کرد، با یه عشوه مثل پورن استارها چهار دست و پا اومد طرف من، درست جلو پاهام وایستاد و زانوهامو از هم باز کرد گفت “بذار ببینم این وسط واسه یه بره چی پیدا میشه؟”
دیدن صورتش بین پاهام خیلی شهوتم رو زیاد کرد، کیرم راست شد از زیر شورت معلوم بود.
نسرین از پایین شورتم گرفتم و یواش یواش کشید پایین. همینجوری هم با شیطنت لبش رو گاز میگرفت و منو نگاه میکرد.
من دیگه داشتم جوش میاوردم از جو شهوت انگیزی که حاکم شده بود، تا زانوهامو شورتم رو کشید پایین و بعد از اینکه کیرمو راست دید رو به امیر گفت “حالا نوبت توئه داداشی”
همونجوری چهار دست و پا رفت طرف امیر، بعدش نشست کنار و شلوار امیر و کشید پایین. کیر امیر رو گرفت دستش و کمی مالید… بهم گفت بیا بشین این طرف تو هم
من پا شدم شورتم رو کامل در آوردم، تیشرت هم همینجور. تنها البسه ای که داشتم فقط جوراب بود. نشستم کنار نسرین. اونم کیر منو گرفت تو دستش. نفسم بند اومد و قلبم داشت تند تند میزد. فکر کنم متوجه شد که حالم خوب نیست اومد در گوشم یواش گفت “خواب نمیبینی، من امروز در اختیار شما دو تا کیر طلا هستم”
مثل تو فیلم ها منتظر بودم نسرین شروع کنه ساک زدن. اول کیر منو لیس زد. بعد رفت سراغ کیر امیر بعدش به امیر گفت کیر تو خوشمزه تره.
شروع کرده واسه امیر ساک زدن. حرصم گرفت از این حرفش و کارش برای اینکه از ماجرا عقب نمونم دستمو بردم رو سینه هاش و شروع کردم مالیدن. امیر که دید دارم چیکار میکنم بهم گفت “مراقب باش بیشتر از سهمت برنداری”
منم که روم باز شده بود گفتم “فعلا که سهم بهتر گیر تو اومده”
خواهرش با شنیدن این حرف من پا شدم، لباسشو در آورد. بدون سوتین و شورت بود!
اومد نسشت تو بغل من، کیر منو گذاشت جلوی کسش و بهم گفت “من میزبان خوبی هستم، از فرق سرم تا نوک پا هر سوراخ و شیار و برجستگی که بخوای مال توست”
منم یه نگاه طعنه آمیز به امیر کردم و بعدش لب های نسرین رو بوسیدم. کونشو روی پام میمالید که شهوتم رو بیشتر میکرد.
امیر اومده بود پشت خواهرش و زیر گوشش گفت “امروز تو قرار نیست انحصاری باشیا”
نسرین خودشو کشید بالاتر و اجازه داد امیر تو همون وضعیت از پشت سینه هاشو بگیره. منم داشتم کیرم رو نگاه میکردم که با آب کس نسرین داره خیس میشه.
امیر به خورده سینه هاش رو مالید و بعد نسرین رو هول