دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

طمه راجب من با پروانه صحبت کرد ولی فایده ای نداشت بعد از اصرار | بیاید کانال جدید Citi_Dastan@

طمه راجب من با پروانه صحبت کرد ولی فایده ای نداشت بعد از اصرار های من بود که فاطمه قبول کرد شماره پروانه را بهم بده از بس که گفتم دوستش دارم از این حرف ها شماره را که گرفتم زنگ نمیزدم پیام میدادم از همه چیز می گفتم مثلا از علایقم یا اینکه امرم خیر و قصد مزاحمت ندارم و خودمم معرفی کردم ولی اون هیچ جوابی نمیداد فقط چند بار پیام داد مزاحم نشو و اخر سر سیمکارتش خواموش کرد ولی من نا امید نشدم رفتم یه گل خریدم وبعد مدرسه توی یه کوچه جلوش وایسادم گفتم پروانه خانم من شما را دوست دارم وگل رو بهش دادم که گل پرت کرد تو صورتم ولی من کوتاه نیامدم هر وقت فرصت میشد براش گل میخریدم و اون می انداخت بیرون.

دو ماه تمام به پروانه ابراز علاقه می کردم و اون کوچک ترین عکس العملی نشان نمیداد هر چند هدف من چیز دیگه ای بود این ابراز علاقه ها ادامه داشت تا یه روز وقتی گل بهش دادم گفتم من دوست دارم و همین روز ها میام خواستگاریت جا خورد انتظار چنین حرفی نداشت برای اولین بار توی چشم های من چشم دوخت گفت بابت گل ازت ممنونم منم گفتم تشکر لازم نیست برای دل خودم بوده وبعد بهش گفتم اگه میشه بعضی وقت ها پارک یا کافه قرار بذاریم دو ماه گذشت قرار های ما هنوز به تعداد انگشتان دست نرسیده بود ولی چت میکردم اون هم خیلی کم بار هشتم بود که با هم قرار داشتیم تو یه پارک هوا کم کم داشت تاریک میشد که امد گفتم پروانه تو چرا این قدر محتاط هستی از چیزی میترسی گفت نه اخه هیچوقت با پسری قرار نذاشتم وبعد سرش را اورد بالا گفت تو اولین واخرین هستی چون عاشقت شدم اون تواین مدت حتی بعضی وقت ها توچشام هم نگاه نمیکرد وحالا داشت میگفت عاشقم شده من واقعا شکه شده بودم وبعد گفت قول میدی باهم ازدواج کنیم گفتم اره سرش را اورد نزدیک ودر گوشم گفت دوست دارم دیگه نتونستم تحمل کنم وسرش گرفتم ولب هام را گذاشتم رو لباش واقعا داغ بودن سریع ازم جدا شد بعد از کمی صحبت از هم جدا شدیم اون تاکید داشت تا ازدواج نکنیم ومحرم نشیم نمی توانیم با هم باشیم یه فکر به ذهنم رسید ازدواج موقت زنگ زدم وبه پروانه گقتم انتظار داشتم همون اول بگه نه ولی گفت باید فکر کنم.

ادامه دارد.....

لطفا فقط نظرات سازنده بنویسید وتوهین نکنید
نوشته: hossin