Get Mystery Box with random crypto!

یلی حال داد حالا دیگه هیچی برام مهم نبود دکمه های پیرهمنشو باز | داستان ایرانی🇮🇷

یلی حال داد حالا دیگه هیچی برام مهم نبود دکمه های پیرهمنشو باز کردم با یه کرست سفید مواجه شدم که با وجود اینکه خیلی بزرگ بود و یه دکمه وسطش داشت ولی نمیتونست کل سینه اونو پوشش بده با سینه هاش کمی بازی کردم کمی ناله کرد منم دکمه کرستش رو باز کردم و کلی سینه هاش رو مالیدم حالا دیگه مطمئن بودم بیداره دستم رو بردم نزدیک کوسش دیدم خیسه نمیدونم کی ارضا شده بود اروم دستو رو بردم رو کوس خیسش یکم که مالیدم انگشتم رو بردم تو کوسش چند بار آوردم و بردم اون بیدار بود و داشت حال میکرد ولی خوشو به خواب میزد منم که بروش خیلی حال نمکردم با خودم گفتم باید کاری کنم که بیدار بشه شرتش رو دراوردم و شروع کردم به لیس زدن کوسش و مالیدن کونش ولی بااین که چند بار ناله کرد ولی باز هم بیدار نشد کیرم رو که مثل سنگ شده بود از روی شلوار به کونش مالیدم شلوارمو درآوردم لخت شدم کیرم رو به سینه اش مالیدم و بردم نزدیک دهنش اول کای نکرد ولی وقتی کیرم رو لای لبش گذاشتم تکونی خورد و روی شکمش خوابید فهمیدم که از این کار بذش میاد وقتی برگشت حسابی کونش رو ماساز دادم و رفتم از تو یخچال یه کرم آوردم اول در کونه اونو چرب کردم بعد سر کیر خومو چند بار کیرمو رو کونش شلاقی زدم بعد اروم سر کیرمو گذاشتم در سوراخ کونش که نسبتا تنگ بود تا یه ذره فشار دادم فورا ار جاش بلند شد گفت دیگه بسه زیادیت میشه هرجارو میخوای مذارم بمالی و ببینی ولی کردن اصلا منکه خیلی حشری شدم گفتم پس لخت شو میخوام هیکل قشنگت و ببینم اونهم لخت شد و آروم سینهاش رو میمالید گفتم بیاجلو گفت نه من جلو رفتم حسابی مالیدمش دستم رو بردم تو کوسش و کردم تو به زور نشوندمش و کیرمو روی سینه هاش مالیدم و گذاشتم روی لباش اول مقاومت کرد ولی بالاخره سرشو خورد و کم کم همشو وقتی داشت برام ساک میزد یهمو تمام بدنم داغ شد و آبم امد همش ریخ تو دهنش کیرم رو دآرود مجبورش کردم کمی ازش رو بخوره گفتم خوشمزاش خاله جون گفت اره شیرینه کیرم رو که دیگه خوابیده بود مالیدم در کوسش و یکم از آب کیرم رو مالیدم در کونش دوباره کیرم راست شد آروم بردم داخل کوسش هیچی نگفت منم تا ته بردم تو دردش کرد ولی داشت حال میکرد شروع کردم به تلمبه زدن 10 دقیقه تلمبه زدم کیرم رو در آوردم و گذاشتم بین سینه هاش بهد تی دخنش تا حسابی خیس بشه گفتم به پشت بخواب اول مقاومت کرد و میگفت درد داره ولی با اصرار من قبول کرد سرکیرم رو اروم در سوراخ کونش گذاشتم و تا امود به خوش بیاد کیرم تا ته تو کونش بود بعد از چند بار تلمبه زدن حس کردم داره آبم میاد گفتم آبم بریزم کجا گفت روی سینه هام آبم رو روی سینه هاش ریختم خیلی زیاد با دستاش یکم آبم رو به سینه ها و کوسش و دور لبش مالید نفهمیدم چطور خوابم برد صبح که از خواب بیدار شدم ساعت 1:30 بود خاله جون سرکار رفته بود بعداز 1 ساعت اومد وقتی از در آومد گقت آقا دیشب خوب خوابیدین واین اولین رابطه من با اون بود.
پایان

@DastanSexIranl