دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

ᗪᗩᖇK ՏIᗪᗴ ᑕᕼᗩᑎᑎᗴᒪ

لوگوی کانال تلگرام dark_side_ch — ᗪᗩᖇK ՏIᗪᗴ ᑕᕼᗩᑎᑎᗴᒪ
آدرس کانال: @dark_side_ch
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+) , شهوانی
زبان: فارسی
مشترکین: 15
توضیحات از کانال

لینک ناشناس⬇️
https://t.me/uSendBot?start=u_piId6l_x7
✍️لینک ناشناس نویسنده رمان ⬇️
https://t.me/BChatBot?start=sc-521699-lBdizIp
Hi @durov
This channel does not go against the law.
And it has no pornographic and rough posts. please pay attention

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-01-24 22:36:43 محل پارتنریابی و چت و بازی برای سسکیای الجیبیتی و بی دی اس ام
Are you Lost baby girl
بیا اینجا پارتنرتو پیدا کن
71 viewsARAS TAB گسترده آمار بالا, 19:36
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 21:40:33
گپ lgbt

اگه دوس داری کلی رفیقای رنگین کمونی پیدا کنی روی لینک زیر تپ کن بیا بالا

@lgbt_wolfe
@lgbt_wolfe
بیا اصل و گرایشتو بگو رل پیدا کن
بیا اصل و گرایشتو بگو بست فرند پیدا کن
@lgbt_wolfe
@lgbt_wolfe
109 views • 𝘿𝙄𝘼𝙉 𝙏𝘼𝘽 ࿐, 18:40
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 21:30:17 دوستان زمان پارت گذاری رمان روزهای:
شنبه،دوشنبه، چهارشنبه هستش
پارت هدیه خدمتتون منتظر نظراتتون هستم
116 views༒𝐧𝐚𝐟𝐚𝐬༒, 18:30
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 21:30:17







#پارت_33
#عروسک_شیشه_ای
هوران
سریع وارد اتاقم شدم رو به اینه وایسادم چندجا رو کمر بازوهام کبود بود تو ذوق میزد مطمئن بودم خانم بزرگ حرفمو باور نکرده در کمدو باز کردم رکابی جذبی بیرون کشیدم پوشیدم مشغول جمع کردن اتاق شدم تا برای ورود استاد اماده باشه به شدت درگیر شده بودم که زمان از دستم در رفته بود با صدای خانم بزرگ سریع متوجه ساعت شدم
_هوران جان استادت اومدن راهنمایی کردمشون بالا
سریع از جا پاشدم به سمت کمد رفتم رکابی از تنم در اوردم که صدای تق در اومد بعد در باز شدن استاد داخل شد نگاهش به بدن لخت کبودی های رو تنم افتاد استاد بدون حرف داخل اتاق اومد در پشت سرش بست کیفشو رو میز گذاشت اروم به سمتم قدم برداشت.
درست جلوم وایستاد دستشو رو کبودی های بدنم کشید که حس مور موری بهم دست داد
_این کبودیا جای چیه هوران؟ مطمئنم جای زمین خوردگی نیست اینا کبودی با کتک رو بدنت افتاده
_چیز.... چیزه خاصی نیست
سریع تیشرتی از کمدم برداشتم پوشیدم که استاد بازوم گرفت فشاری داد منو به سمت خودش برگردوند
_هوران تو به خودت اسیب زدی؟
استرس بدی گرفته بودم گلوم خشک شده بود تند تند اب دهنم قورت میدادم به زمین خیره شده بودم
_هوران نمیخواد بترسی من میخام کمکت کنم خب؟
نگاهی به صورت استاد انداختم
_چجوری؟ اره من خود زنی کردم و از این درد کشیدن لذت بردم نمیدونم چه مرضیه نمیدونم چرا باید از این درد لذت ببرم. ولی شما چجوری میخای به من کمک کنی؟
استاد لبخندی زد دستمو گرفت به سمت تخت رفت مجبور کرد بشینم کنارم نشست دستمو تو دستاش گرفت
_من میدونم چرا این کارو میکنی و میتونم خوب کمکت کنم. تا حالا چیزی در مورد سادیسم مازوخیسم یا بی دی اسم شنیدی؟
با تعجب نگاهی به استاد کردم که.....
117 views༒𝐧𝐚𝐟𝐚𝐬༒, 18:30
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 20:40:18

𝐆𝐩 𝐁𝐃𝐒𝐌
https://t.me/joinchat/1MmwB4qfuCgzMmM0

𝐆𝐏 𝙇𝙂𝘽𝙏
https://t.me/joinchat/1MmwB4qfuCgzMmM0

𝙂𝙋 +18
https://t.me/joinchat/1MmwB4qfuCgzMmM0

𝙂𝙋 𝙈𝙀𝘿𝙄𝘼
https://t.me/joinchat/1MmwB4qfuCgzMmM0


(یک شب پاک بشه)
81 viewsARAS TAB گسترده آمار بالا, 17:40
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 18:51:34 #پارت_32 #عروسک_شیشه_ای هوران از کافه بیرون زدم به سمت خیابون رفتم دستمو برای تاکسی تکون دادم که یه پیر مردی کنار پام کنار زد سریع سوار شدم درو محکم بهم کوبیدم. پیرمرد از تو اینه اول به صورتم بعدم به لباس کثیفم…
163 views༒𝐧𝐚𝐟𝐚𝐬༒, 15:51
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 18:48:46







#پارت_32
#عروسک_شیشه_ای
هوران
از کافه بیرون زدم به سمت خیابون رفتم دستمو برای تاکسی تکون دادم که یه پیر مردی کنار پام کنار زد سریع سوار شدم درو محکم بهم کوبیدم.
پیرمرد از تو اینه اول به صورتم بعدم به لباس کثیفم نگاهی انداخت بدون حرف راه افتاد بی توجه چشامو محکم رو هم بستم چندتا نفس عمیق کشیدم که صدای الارم گوشیم ارامشمو بهم ریخت کلافه چشامو باز کردم گوشیمو از تو جیبم بیرون کشیدم
استاد: هوران جان من غروب میام خونتون برای برگزاری جلسه بعدی لطفا اماده باش.
با حرص دستی لای موهام کشیدم لنتی اینو فقط کم داشتم جواب استادو دادم. سر کوچه ویلا تاکسی ایستاد سریع کرایه رو پرداخت کردم پیاده شدم،قدم زنون به سمت ویلا رفتم زنگ در زدم که صدای دلنشین خانم بزرگ اومد:
_اومدی هوران جان،بیا داخل مادر.
صدای تیک در اومد وارد شدم از حیاط که میگذشتم صدای خش خش برگای خشک شده زیر پام حس خوبی بهم میداد همین که وارد ساختمون شدی باد گرم دلنشینی به صورتم خورد باعث شد اروم تر بشم
_خوش گذشت پسرم؟ هوران؟؟ پسر چرا لباست کثیف شده ؟؟
_سلام خانم بزرگ چیزی نیست بچه ها تو کافه شوخی کردن قهوه اب میوه رو لباسم ریختن
_ای مادر زود در بیارش که برات بشورم بدو مادر
_نمیخاد خانم جان بعدا خودم میشورمش نیاز نیست زحمت بیفتی
خانم بزرگ بدون توجه به حرفم سمتم اومد شروع کرد به باز کردن دکمه های پیرهنم که خودم سریع دست به کار شدم بقیه دکمه هارو باز کردم پشت به خانم بزرگ لباسو در اوردم
_هوران مادر دعوا کردی؟ زمین خوردی؟ چرا بدنت کبود شده
شوکه شده سریع گفتم:
_چیزی نیست چند روز قبل زمین خوردم خوب میشه خانم بزرگ نگرام نباش
صبر نکردم سریع به طبقه بالا رفتم وارد اتاقم شدم.....
170 views༒𝐧𝐚𝐟𝐚𝐬༒, 15:48
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 18:15:05 نقاش کوچولوی باباییه

مشاهده عکس

#𝒍𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆_𝒈𝒊𝒓𝒍
#𝒑𝒓𝒐𝒇

𝙘𝙝𝙖𝙣𝙚𝙡࿐ @darrk_sidee࿐
188 viewsMARYA , 15:15
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 17:45:52 اینجوری بغلش کنی

مشاهده عکس

#𝑴𝒊𝒔𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔
#𝒔𝒍𝒂𝒗𝒆_𝒈𝒊𝒓𝒍
#𝑳𝒆𝒔𝒃𝒊𝒂𝒏

𝙘𝙝𝙖𝙣𝙚𝙡࿐ @darrk_sidee࿐
192 viewsMARYA , edited  14:45
باز کردن / نظر دهید
2022-01-24 16:33:01
تو مال خودمی
#Mommy
#Prof

𝙘𝙝𝙖𝙣𝙚𝙡࿐ @darrk_sidee࿐
210 viewsme((:, 13:33
باز کردن / نظر دهید