#پارت_30 با بغض به ملافه ی خونی نگاه کردم بلاخره زن شده ب | اسیرشهوت🔞پرتگاه
#پارت_30
با بغض به ملافه ی خونی نگاه کردم بلاخره زن شده بودم بدست مردی که خودش زن داشت چون خونبس بودم بخاطر انتقام با وجود داشتن زن من و صیغه کرد تا شب ها باهام باشه و یه بچه پسر بدنیا بیارم براش لبهام و بوسید و دستمال خونی رو برداشت و از روی تنم پر از دردم بلند شد. با درد ملافه خونی رو دور خودم پیچیدم که اروین نگاهی بهم انداخت و با صدای خشداری گفت: _بلاخره زن خودم شدی... لباساش و پوشید و به سمت در اتاق رفت و گفت: _آماده شو هنوز ازت سیر نشدم.. #صیغه_خونبس_برای_بدنیا_آوردن_وارث https://t.me/joinchat/Cj4pbyw-US9iN2M0 https://t.me/joinchat/Cj4pbyw-US9iN2M0