دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

زیر نگاه های #داغش معذب بودم و خودم و بیشتر به امیر نزدیک میکر | اسیرشهوت🔞پرتگاه

زیر نگاه های #داغش معذب بودم و خودم و بیشتر به امیر نزدیک میکردم
اما اون دست بردار نبود و بلند شد و به سمت اشپزخونه رفت و با صدای بلندی منوصدازد.

نگاه مرددی به پدر و مادرم و امیر انداختم و از جام بلند شدم

دست و پام میلرزید و با ترس به سمت اشپزخونه رفتم
همین که پام توی اشپزخونه گذاشته دستش روی گلوم نشست و منو به دیوار کوبید...

از چشماش خون میبارید و نفس نفس میزد

_به اون مرتیکه نزدیک نشو...
تو که نمیخوای کاری کنم ابروت بره؟

باصدای ارومی به خاطر فشاری که روی گلوم بود نالیدم

نامزدمه...
عصبی محکمتر منو بین خودش و دیوار اسیر کرد و لباش و درست روی #لبهام گذاشت

_#شوهر ؟
میخوای همین الان #ببوسمت تا همه بفهمن #شوهر تو کیه؟

با #دردنالیدم
تو #دایی من هستی اینقدر #عذابم نده...

_عادت کن به این #عذابا...
عادت کن چون قراره #امشب و با من بگذرونی که بفهمی #شوهر یعنی چی...

https://t.me/joinchat/AAAAAFV7tfHx8E0g7VdfWw