#رابطه_دو_مرد_باهم #part70 دستمو بردم زیر اب و گذاشتم روی مرد | اسیرشهوت🔞پرتگاه
#رابطه_دو_مرد_باهم #part70
دستمو بردم زیر اب و گذاشتم روی مردونگی کلفتم و نگاهی به بدن ظریفش کردم. بدنش هیچ نشانه ای از مرد بودنش نداشت. مثل یه زن نرم و سفید بود چند روزی بود رابطه نداشتم و حالا واسه پسرعموم راس کرده بودم هی حواس خودمو پرت می کردم و چندبار هم خواستم از استخر برم بیرون اما وسوسه میشدم بمونم و بیشتر بدنش رو دید بزنم. دستمو گذاشتم روی شونه اش و کشیدمش سمت خودم که با تعجب نگاهم کرد: -چیکار میکنی داداش -خیلی وقته رابطه نداشتم دارم دیوونه میشم. این بدن سفید و بدون موت داره خمارم میکنه لبخند اروم اروم نشست روی لب هاش و خودشو چسبوند بهم: -واسه من راست کردی. یعنی می خواهی من ارضات کنم سرمو که تکون دادم دستشو برد زیر اب و گذاشت روی مردونگیم. اخی گفتم وفشار و مالش دستش رو بیشتر کرد و از بغل هم مردونگی خودش رو میمالید بهم. داشتم دیوونه میشدم. نفس نفس زنان دستش رو گرفتم و گفتم: -سامان بریم سونا. اونجا راحت تریم اونم که حش..ری شده بود سری تکون داد و سریع رفتیم تو اتاق سونا و سامان مایوم رو دراورد و ... https://telegram.me/joinchat/AAAAAEXs2MozWPc-uWFpBg