دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

﷽ اسیرشهوت #part17 _یه راه بیشتر نداری یا خودت میذاریش | اسیرشهوت🔞پرتگاه




اسیرشهوت

#part17


_یه راه بیشتر نداری یا خودت میذاریش کنار یا اینقدر شکنجه تون میکنم که مجبور بشین از هم دور بشین...

روم خم شد و بوی الکل بیشتر و بیشتر توی بینیم پیچید.

زبونش و روی گردنم کشید و من دستام توی اون تاریکی مشت شد.

_فردا یه بازی جدید دارم باهات خوب بخواب که کابوس فرداتم هورا...

لرز به تنم نشست با این حرفش...
بازیه جدید یعنی عذاب جدید خدایا تا کی میخواست ادامه بده؟
اینقدر دستاش روی تنم لغزید که من به خواب رفتم تا زودتر فردا بشه و عذاب جدیدم نازل بشه.

صبح با صدای خدمتکار که به در اتاق ضربه میزد چشمام و باز کردم.

لخت و عور توی بغل اورهان بودم و اون محکم من و توی بغلش گرفته بود.


دستش و از دورم باز کردم و ملافه ی کنار تخت و دورم پیچیدم و به سمت در رفتم.

در و باز کردم و نگاهی به حلیمه انداختم.

_خانم اقا مهمان دارن لطفا بهشون خبر بدین.

باشه ای گفتم و به اتاق برگشتم.
هنوز خواب بود به سمت کمد رفتم و یه پیراهن بلند ستین حلقه ای بیرون کشیدم و تن زدم.

به سمت تخت رفتم و اروم صداش کردم.

تکونی خورد و دست و محکم کشید که روی تخت افتادم...

_چی میگی زن من و معشوقه ی داداش حرومزاده ام..

لعنتی قرار نبود ادم بشه...
هیچی گفتن مهمون داری باید بری..

_لعنت به هرچی مهمونه که مجبورم میکنن از جنده ی خانوادگیمون جدا بشم.

اما بهت قول میدم خیلی زود برگردم پیشت..

بعد حرفش پوست گردنم و بین دندونش گرفت و محکم فشار داد...

میدونستم کبود میشه اونم همین و میخواست..

_خب خوبه مهر زدم تا ایهام ببینه بفهمه تو مال کی هستی.

اروم نالیدم خواهش میکنم این بازی رو تموم کن..

پوزخندی زد و جواب داد

_هنوز زوده.
وقتی تموم میشه که برات بمیره میفهمی که چی میگم.

بلند شد و به سمت حمام رفت و من جلوی اینه دستم و روی جای گاز گرفتگیش روی گردنم گذاشتم...



#به_قلم_سارا
#sara

چنل پرسش و پاسخ...
بی احترامی حرفای الکی غیر رمان ممنوعه و جواب داده نمیشه

https://t.me/joinchat/vWMgUv0cfewzMDM0

سلام Ses هستم
لینک ناشناسم پیام بدید

https://t.me/BiChatBot?start=sc-270732-I5Lv3dc

جوابارو توی چنل پرسش و پاسخ بخونید.
@ssaarrab