دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

#پارت_اول مسیح_عشق از پشت منو توی بغلش گرفت و دستای داغشو ر | اسیرشهوت🔞پرتگاه

#پارت_اول

مسیح_عشق

از پشت منو توی بغلش گرفت و دستای داغشو روی سینه های اناریم گذاشت
نفسم بالا نمیومد
باورم نمیشد اولین رابطه و اشنایی من با مردی شروع بشه که ماه ها شیفتش بودم
لباشو روی گردنم کشید و همزمان نوک سینمو بین انگشتش فشار داد
بی اختیار آه کشیدم و خودمو بهش چسبوندم
برامدگی مردونشو که سفت و بزرگ شده بود روی باسنم حس میکردم
همه آرزوی حرف زدن با این مردو داشتن و...
من...الان...دور از تمام اون غرورهای سرکشش زیر دستاش ناله میکردم
دست دیگشو لغزوند
توی شورت توری قرمزم فرو کرد و به نازم رسوند
ناله هام دیگه دست خودم نبودن
با هر لمس انگشتای داغش آههه میکشیدم
آروم برام میمالید و سینه هامو فشار میداد
خواست انگشتشو فرو کنه که نفس نفس زنون پاهامو جمع کردم و نالیدم
_فـ..فرزام..من..من راستش،،من دخترم
چند لحظه به چشمام خیره نگاه کرد و تکون نخورد
یه لحظه از حرف خودم پشیمون شدم،
کاش لال میشدم و میذاشتم ادامه بده
لعنتی اگه همین الان که برای اولین بار زنونگیهام بیدار شده بودن...
الان که به دستش اورده بودم میذاشت و‌میرفت تا عمر داشتم خودمو نمیبخشیدم ...
یه باره با حرص منو بلند کرد و روی توالت فرنگی گذاشت
نفس راحتی کشیدم و سینه هامو مالیدم
حالا نوبت من بود،،قبل از اینکه کاری کنه بیقرار شلوارشو باز کردم و عضو بزرگ و کلفتشو توی دستم گرفتم
اول شوکه بهم نگاه کرد و بعد لبخند زد
اولین بارم بود ومیترسیدم گند بزنم،،مردونشو توی دهنمو بردم و مک زدم که سرشو بالا گرفت و توی گلو آه کشید
این صدای مردونه بهم حس قدرت میداد،بعد از کمی خوردنم عقب کشید و پایین پام نشست
نگاهی به نازم انداخت که با خجالت لبمو‌گاز گرفتم
سرشو با لذت بین پام برد و شروع کرد،،
زبونشو روی نازم میکشید و تند تند مک میزد،
به سختی میتونستم صدای ناله و‌حیغمو کنترل کنم
بس که لبمو گاز گرفته بودم تا صدام بیرون نره درد میکرد
جیغ خفه ای کشیدم و پشت پلکام ستاره بارون شد
خالی شدم و بدنم شل شد که همزمان کسی به در کوبید
_فرزام عزیزم اونجایی؟
وحشت زده از حا پریدم و بهش نگاه کردم
کنارم ایستاد و غرید:_آره تو دستشوییم تو برو الان میام
با این حرف سمتم چرخید،، مردونشو توی دهنم کرد و‌عقب و‌جلو کرد
هنوزم پشت در کسیو حس میکردم،،مثل یه موش ترسیده و تسلیم بی حرکت موندم
چنگی بین موهای فرم زد و حرکاتشو تندتر کرد
تا اخر خودشو داخل دهنم میکرد و بیرون میاورد
داشتم نفس کم میاوردم و اب از دهنو چشمم روی گردنم سرازیر شده بود
وحشی بود اما من این وحشی گریشو هم دوست داشتم
با حس خفگیم دستمو روی روناش فشار دادم که با یه اه غلیظ خودشو داخل دهنم خالی کرد و عقب کشید
کنارم زانو زد وچشمای خاکستریشو بهم دوخت
چونمو توی دستش گرفت و با انگشت شصت صورتمو نوازش داد
_تو واقعا معرکه ای دختر،،کاش زودتر دیده بودمت
بوسه داغی به لبام زد و با مرتب کردن خودش از دستشویی بیرون رفت و درو بست و ....

https://t.me/joinchat/Cj4pbyw-US9iN2M0