- تو بیمارستان جاش نیس! - همینه که هس خفخون بگیر. همیشه همینطوری بود... دلم به حال خودم میسوخت. نمیخواستم همش دستمالی بشم... - آوا کجاست؟ دوروزه بهش شیر ندادم. - پرستار بهش شیر خشک میده. ناخواسته بغض کردم. دیروز اونقدر با کمربند زدتم که کارم به بیمارستان… 17 views•تبادلاتگستردهزحل•, 07:39