دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

_ باید انگشتت کنم، تنگه لامصب! بین پای سراب جا گرفته و برای ب | هوسباز

_ باید انگشتت کنم، تنگه لامصب!

بین پای سراب جا گرفته و برای بار چندم تلاش میکند خودش را واردش کند.

سراب با درد پاهای لختش را چفت میکند و بغض کرده مینالد:

_ نکن خیلی دردم میاد حامی.

حامی کلافه و بی قرار نوچی کرده و روی تنش خیمه میزند.

بوسه های ریز و تب دارش را از گردن تا روی لبهای سراب ادامه داده و کنار گوشش پچ میزند:

_ چیکار کنم شل بشی جوجه ام؟ اینطوری که پاره میشی زیرم!

سراب خمار از بوسه های حامی دست دور گردنش حلقه کرده و اغواگر زمزمه میکند:

_ بخورش!

حامی نوک بینی اش را گاز ریزی میزند و با حرص میغرد:

_ بخورمش که صدات میره پایین توله سگ!
میخوای آبرومونو بزنی سر چوب؟

سراب بغ کرده رو میگیرد و چانه اش از بغض میلرزد.

_ پس نکن، نمیخوام اینجوری دردم میاد!

حامی چشم غره ای به ناز و اداهای تازه عروسش رفته و با حرص بین پاهایش جا میگیرد.

خودش را به تن سراب میکوبد که صدای جیغ سراب در خانه میپیچد.

_ نکن حامی پاره شدم، ولم کن.

حامی کلافه عقب کشیده و سرش را بین پاهای سراب میبرد. زبانش به پایین تنه ی سراب برخورد کرده و ناله ی سراب بلند شده و بالاخره شل میشود.

حامی با رضایت نیشخندی زده و انگشتش را داخل میفرستد.

_ یه درصد رفتیم جلو توله، انگشت به زور رفت توش!

بلند شده و کامی از لبهای سراب میگیرد، سراب را در خلسه ی بوسه های پرحرارتش برده و بی هوا به تنش میکوبد.

ناخن های سراب در گوشت تنش رفته و به گریه میفتد.

جیغ پر دردی میکشد که حامی لاله ی گوشش را زبان زده و پچ میزند:

_ دیگه خانم شدی قربونت برم، مال خودم شدی جونم.

صدای کل کشیدن که از پشت در بلند میشود، سراب لب گزیده و چشمان پر اشکش را میبندد.

_ وای حاج خانومه!

حامی تکخندی زده و سر تکان میدهد.

_ با این جیغایی که تو زدی کل محل خبر دار شدن، حاج خانوم که سهله.

صدای خندان حاج خانم بلند میشود.

_ مبارکت باشه مادر، برم برای عروسم کاچی درست کنم ضعف نکنه!

حامی بی طاقت مردانگی اش را داخلش تکان داده و میان ناله هایش میگوید:

_ کاچیتم که به راست لیمو خانم ، حالا تا میتونی ناله کن برام...

https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0
https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0
https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0
https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0
https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0

حامی، پسر ناخلف حاج سلطانی که دخترا براش فقط تخت گرم کن و بازیچه ان!
با ورود سراب به محله، دل میده به دختر چشم رنگی و حامیش میشه...
عشقی که پر از دردسره براش، اما دردسرشم به جون میخره...

https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0
https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0
https://t.me/+fZ3DM0dK6eI4OTU0