2021-09-09 17:21:21
#پارت_90
پارت واقعی
نزدیکش شدم دست هاشو باز کرد با لبخند نگاهم می کرد.
خودمو تو بغلش جا کردم و چشم هامو بستم،نفس عمیقی کشیدم بوی عطر مارک دارِ تلخش حس خوبی بهم میداد.
دستی تو موهام کشید و نفسی تازه کرد.
- بوی نوازدارو میدی صنم
لبخندی زدم، با دست هاش پهلو هامو به خودش فشار داد،تکونی تو بغلش خوردم کلافه شد نفسشو تو صورتم فوت کرد.
- خسته نشدی انقدر تو بغلم تکون میخوری کوچولوم؟
ابرو هامو بالا دادم و نگاهش کردم،یکم ازش فاصله گرفتم سرشو پایین اورد و به لب هام خیره شد.
لپ هام سرخ شد و سرمو پایین انداختم،با دست هاش چونمو تو دستش فشرد و دوباره سرمو بالا گرفت.
- ازم خجالت میکشی ؟
یکم مکث کردم و جوابی ندادم بعد از چند ثانیه لب تر کردم:
- آره!
با لبخند نظاره گرم بود چشمکی زد،گفت:
- چرا؟
بدجنس خیرش شدم و لب زدم:
- چون که زیرا.
خنده ای سر داد و توله سگی زیر لب بهم خطاب کرد.
عاشقانه ای خاص(امیرسام و صنم )
19 views𝗔𝗥𝗔𝗦 𝗧𝗔𝗕|گسترده آمار بالا, 14:21