2021-09-06 11:50:00
تو آشپز خونه داشتم غذا میکشیدم برای مهمونا که ویهان وارد اشپز خونه شد و در اشپزخونهرو بست و #دیکش رو از شلوار بیرون اورد
با دیدن #دیک #بزرگش آب دهنم رو قورت دادم
که یکدفعه اومد جلو و دستش رو وارد شلوارم کرد و #دیکمو مالید از #لذت آهی کشیدم که برم گردوند...
خواستم فرار کنم از زیر دستش که نگذاشت.
#سوراخم از دیشب درد میکرد و تحمل #درد جدید رو نداشتم....
یه آنشلوارمرو پایین کشید
#دیکش رو یکدفعه واردم کرد که در آشپزخونه باز شدو....
میخوای ادامشو بخونی #بمال رو لینک
#رمان_فول_هات_و_سسکی
#ورود_افراد_بیجنبه_ممنوع
گی_لاو_غیرتی
https://t.me/joinchat/Vn2GswwIA7owYTM0
4 views𝗔𝗥𝗔𝗦 𝗧𝗔𝗕|گسترده آمار بالا, 08:50