دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

منم چون بهش از دروغ گفته بودم هم مسیریم ترسیدم ناراحتشه بهش گف | داستان ایرانی🇮🇷

منم چون بهش از دروغ گفته بودم هم مسیریم ترسیدم ناراحتشه بهش گفتم

تا1ساعته دیگه سرکوچتون منتظرم
منم سریع خونرو جمع و جور کردم سریع دوش گرفتم رفتم دنبالش..تومسیر که دید خیلی از خونشون دورشدیم
گفت تو واقعا بخاطر اینکه منو برسونی این همه راه رو می اومدی ؟؟؟منم گفتم خب مگه چیه دوست دارم دیگه!!!!خلاصه اومدیم خونه چون خونه من طبقه 4بودو آسانسور نداشت همین که رسید خونه خودشو انداخت رو مبل و گفت میشه من راحت باشم منم گفتم چرا که نه بعد دیدم خودش مانتوشو در اوردو انداخت تو اتقاق خواب وای چه سینه هایی چه لباس قشنگی داشت یعد رفت ذستشویی وقتی اومد بیرون گفت حموم بودی؟؟؟؟منم گفتم آره چطور مگه؟؟؟گفت حالشو داری ذوباره بری؟؟گفتم بستگی داره واسه چی باشه؟؟؟خندیدو اومد تو اتاقودراز کشید رو تخت بعد منو که تو آشپزخونه داشتم چای درست میکردم صدا زدو با خنده گفت اگه میخای بری حموم بیا تو اتاق!!!! وای چه صحنه ای لباسشو در آورده بود فقط شلوار داشت منم کیرم شق شده بود پریدم تو بغلش!!شایذ 10دقیق لبای خشگلشو میخوردم بعد که خاستم شلوارشو درآرم نذاشت گفت قراره تو بری حموم نه من!!!!!!!بعد شلوار منو در آورذو شروع کرد به جلق زدن آبم اومدو رفتم حمام و از اونروز همیشه باهم میرفیم با هم میاومدیم یه روز برفی که داشتیم میرفتیم دانشگاه خبررسید که دانشگاه تعطیطه من با خوشحالی گفتم امرو اصلا حالم خوب نیست و نمیخاستم برم دانشگاه میای خونم؟؟؟؟گفت باشه؟؟؟بعد گفتم امرو ذوست داری بری حموم؟؟؟گفت اگه تو بخای آره...سریع اومدیم خونه از رو پله ها هی بوسش میکردمو میاومدیم بالاهمین که وارد خونه شذیم چون خونه خیلی گرم بو دسریع لباسامو ذر آوردم لخت شدم بعدبغلش کردم اوردمش روتخت.... لباشو خورم و لباسشو ذر آوردم شروع کردم سینه های کوچیکشو به خوردن بعد یواش دستمو بردم جای کوسش همینطور که لبشو میخورم کوسشو با دستم میمالوندم صدای آ ه ه ه ش که بلند شد گفتم عزیزم بریم حموم؟؟؟؟گفت آره !!!!!!منم یواش زیپشو باز کردم و شلوارشو که لی بود به سختی در آوردم چقد پاهاش سفید بود شورتشم توری بود وهمه کوسش دیده میشد آرو م شورتشودر آوردم کیرمو کذاشتم لای پاهاش بعد گفتم اگه ذوست نداری بکنم تو کوست از کون بکنمت گفت نه درد داره بدم میاد من پرده ندارم بکن توکوسم نترس!!!!وای چه کوس داغی داشت
یکم که کردم گفتم میشه کیرمو بخوری اونم بی معطلی گذاشت تو دهنش مثه بستنی قیفی لیس میزد مثه آبنبات چوبی ام میکرد تو دهنش!!!خوب که بهم حال داد گفت تو هم کوسمو میخوری با اینکه بدم میاومد ولی حالت 6-9خوابیدیم اون مال منو میخوردومن مال اونو بعد کردم تو کوسشو بعدم آبم اومد.این اولین رابطه جنسی بودو و بعد این قضیه ازدواج کردمو آلان 8سال ازاین موضوع میگذره.بای

پایان

@DastanSexIranl