دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

میپیچید کلیدی از جيبش در آورد و دري كه ته راهرو بود رو باز كرد | داستان ایرانی🇮🇷

میپیچید کلیدی از جيبش در آورد و دري كه ته راهرو بود رو باز كرد . تعجب من

و كه ديد گفت « نترس . اينجا اتاق بابامه . بابام آپارتچي سينماست ! » . رفتيم تو اتاق .





ديوارهاش پوشيده از پوستر فيلم بود . قوطي هاي فيلم دور تا دور اتاق چيده شده بود . كف اتاق موكت شده بود . با چند تا پتو كه يك طرف اتاق پهن شده بود . در اتاق رو قفل كرد و گفت « خيالت راحت باشه . بابام تا آخر فيلم نمياد . مي گه آپارات سينما غراضه ست . نميشه ولش كرد . هنوز يه ساعتم بيشتر مونده . » . دوباره دستمو گرفت . گفت « راستي اسم من حميده » . گفتم « منم اميرم » . هنوزم خجالت مي كشيدم . منو تو بغلش گرفت و دوباره شروع كرد به لب گرفتن . تو همون حالت يكي يكي دكمه هاي پيرهنمو باز كرد و اونو از تنم در آورد . بعد هم شلوار و شورتمو . به كمك پاهام شورت و شلوارو از دور پاهام در آوردم . باورم نمي شد . لخت مادر زاد تو بغل اون بودم . همه تنمو مي بوسيد . شهوت همه وجودمو گرفته بود . دوست داشتم اندام خوشگلشو ببينم . منم شروع كردم به لخت كردن اون . خودشم كمكم مي كرد . پيرهن و شلوارشو در آوردم . كيرش چنان راست شده بود كه باور كردني نبود . شورتشو كه كشيدم پايين كيرش آزاد شد . اونوقت تازه متوجه شدم كه از اونچه توتاريكي سالن ديده بودم خيلي بزرگتره . كير همديگه رو گرفتيم و شروع كرديم به ماليدن . با يه دست كيرمو مي ماليد و با اون دست باسنمو نوازش مي كرد . اونقدر ماليد تا احساس كردم كه دوباره آبم داره مياد . بهش گفتم . دست چپشو زير كيرم گرفت و اونقدر ماليد تا آبم اومد . همه رو تو دستش ريختم . اونقدر بي حال شده بودم كه ديگه روي پام بند نمي شدم . دلم مي خواست زودتر كار اصلي رو شروع كنه ... با تموم وجود منو بكنه ... با اون كير خوشگلش ...





سست و بي حال روي پتو نشستم . كيرم اونقدر وارفته بود كه كه لاي پاهام گم شده بود . نمي دونستم چكار بايد بكنم . كنارم نشست و راهنماييم كرد تا فرم دلخواهشو بگيرم . كف دستها و زانو هام رو زمين بود و باسنمو عقب داده بودم . باسنمو بوسيد . بعد لاشو باز كرد و آبي كه تو دستش ريخته بودم رو ماليد در كونم . با انگشت با سوراخ كونم بازي مي كرد . كم كم انگشتشو داخل كونم كرد . اول درد زيادي داشت ولي يواش يواش داخل كونم خيس تر و ليزتر شد و درد جاي خودشو به لذت داد . لذتي كه تا اون موقع نچشيده بودم . انگشتشو كه داخل مي كرد منم باسنمو عقب مي دادم تا بيشتر بره تو . حالا وقت اصل كاري بود . سر كيرشو دم سوراخ كونم گذاشته بود و يواش يواش فشار مي داد . تو يه لحظه با يه فشار ناگهاني سر كيرش رفت تو . درد وحشتناكي بود . چشمام سياهي رفت . دستمو طرف كونم بردم . متوجه دردم شده بود . صبركرد تا دردم كم شد . بعد دوباره فشار داد و متوقف شد . هر بار كمي خودشو عقب مي كشيد و بعد به داخل فشار مي داد . دردش خيلي كم شده بود . كم كم همه كيرشو داخل كرد . بعد شروع كرد به عقب و جلو رفتن . اول آروم آروم و بعد با سرعت و شدت بيشتر . تو هر رفت و برگشت تخم هامون به همديگه مي خوردند . لذت عجيبي داشت . داشتم تو آسمون سير مي كردم . باورم نمي شد كير به اون كلفتي و درازي رو تو خودم دارم . اما واقعيت داشت .





كون تنگم داشت كيرشو با تموم عظمتش حس مي كرد . كيرش قالب كونم شده بود . حتي رگهاي برجسته كيرشو حس مي كردم . تو هر چند تا رفت و برگشت يه بار كيرشو كامل از تو كونم بيرون مي كشيد . بعد از چند لحظه دوباره داخل مي كرد و حركت عقب و جلو رو از سر مي گرفت . واي كه چه كيفي داشت . سر جام بند نمي شدم . باسنمو هماهنگ با حركات اون عقب و جلو مي بردم . نمي دونم چه مدت تو اون وضعيت بوديم . حركاتش به اوج شدت رسيده بود . يه دفه كشيد بيرون و درحالي كه نفس نفس مي زد گفت « داره مياد ... » . بي اختيار داد زدم « بكنش تو ... بكنش تو ... بريز توكونم ... » . باورم نمي شد كه اون حرفا از تو دهن خودم در مي اومد . اصلاً كنترل حرفام دست خودم نبود . دوباره كيرشو كرد تو . تا ته فرو كرد . ريزش شديد آبشو تو كونم احساس كردم . داغ بود و پر فشار . تموم كه شد كشيد بيرون . بيحال خودمو رو شكم انداختم رو پتو . اونم خودشو انداخت رو من . كيرشو لاي پاهام حس مي كردم . هنوز بزرگ و سر حال بود . پشت گردنم بوسيد . از روم بلند شد و نشست . منو هم برگردوند . چشمم به كيرش افتاد خيس خيس بود . هنوز هم راست بود . با دستمال كاغذي كونمو تميز كرد . نگاهي به ساعت ديواري انداخت و گفت « حيف كه ديگه وقت نداريم وگرنه ... » . راستش منم هنوز سير نشده بودم . تازه مزه كير رو چشيده بودم . عجب مزه اي داشت . كنارم دراز كشيد . منو به خودش چسبوند و دوباره نوازش باسنمو شروع كرد . بهش لبخند زدم . گفت « خيلي درد داشت ؟ » . سرمو تكون دادم . لبامو بوسيد .

پایان
@DastanSexIranl