دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

مرد شیک و پولدار با چشم های براق شده اومد سمتم که یه قدم ع | عروس

مرد شیک و پولدار


با چشم های براق شده اومد سمتم که یه قدم عقب برداشتم.

_خسته ام مهرداد فرداشب..
خودش رو بهم رسوند و پهلوم رو چنگی زد.

_خودم خستگیت رو در می کنم.
بعد دستش رفت پشت سرم و زیپ لباسم رو باز کردم.
هیجان داشتم.
قلبم به سختی تو سینه می زد.

لباس عروسم که پایین افتاد سرم رو پایین انداختم.
داشتم از خجالت اب میشدم.‌.
نفس های کشدار مهرداد حاکی از اون بود که اونم بی قرار منه.

سرش رو جلو اورد و دم گوشم گفت :

_تو معرکه ای دختر.
نفس عمیقی کشید و بعد اروم لاله ی گوشم رو به دندون گرفت...
اخی گفتم..

ارون اروم سمت عقب قدم برداشت تا اینکه به لبه ی تخت رسیدیم.
منو اروم نشوند روی تخت.

با لباس زیر فقط بودم داشتم خجالت می کشیدم.
مهرداد چشمکی زد.
شروع کرد باز کردن دکمه هاش...
خیلی زود پیراهنش رو در اورد و انداخت روی زمین.
خم شد و با گذاشتن لباش روی لبام اغاز رابطه ای پر از عشق شد و‌باعث شد من برای همیشه از دنیای دخترونگیم خداحافظی کنم...

****

مهرداد منو کشید توی بغلش دم دمای صبح بود ه که رضایت داد ولم کنه‌

پیشونیم رو بوسید و گفت :

-معرکه بود خانمم.
الان دیگه خانم خودم شدی.
از خجالت سرخ شدم.
منو کشید تو بغلش و‌محکم گونمو بوسید :

_قرار نشد دیگه خجالت بکشی از امشب دیگه باید عادت کنی


#مرد_پولدار273