دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

﷽ اسیرشهوت #part19 با تمام لرزشی که توی تنم بود سعی کرد | اسیرشهوت🔞پرتگاه




اسیرشهوت

#part19


با تمام لرزشی که توی تنم بود سعی کردم هماهنگ با اهنگ خودم و تکون بدم.

لباسم طوری بود که حتی با یک قدم اهسته ای که برمیداشتم بدجور بدنم و به نمایش میذاشت و این رقص هم که دیگه بدترش کرده بود.

از شدت استرس و شرم حرکات و یادم میرفت و خیلی سریع یه چیزی الکی به جاش میذاشتم.

اصلا نه اورهان نه ایهام نگاه نمیکردم...
میدونستم ایهام الان رگ گردنش بیرون زده و اورهان با پوزخند بهم خیره اس...

میرقصیدم اما توی دنیای دیگه ای بودم انگار...

وقتی دست کسی دور کمر نشست از اون دنیا به حال برگشت و اورهان درست پشت سرم و چسبیده به پشتم دیدم..

دستش و از چاک بلند کنار ماکسیم رد کرد و به شورتم رسوند و رو به ایهام گفت

_این خانم من به قدری لوند و سکسیه که من حتی جلوی تو نمیتونم از لمس کردنش بگذرم..
میدونی تا یکی مثل هورا زنت نباشه نمیفهمی چی میگم!
همین الان اگر بگم براش داغ کردم دروغ نگفتم..

دستش بین پام نشست و ایهام سراسیمه از روی مبل کنده شد و از اتاق بیرون رفت...

در واقع از اتاق فرار کرد و من داشتم هر کاری میکردم تا اشکام پایین نریزه تا یه بهانه ی جدید به دست این گرگ برای عذاب دادنم ندم...

وقتی ایهام بیرون رفت صدای خنده ی بلند اورهان اتاق و پر کرد

_نمیدونی چه لذتی داره چزوندن این برادر حرومزاده ام...

اما ت فکر نکن نفهمیدم برای من مثل اون روز نرقصیدی...
اما خب میذارمش پای خجالتت که جلوی یه مرد غریبه نمیتونی راحت برقصی...

حرفش وتموم کرد و من به سمت مبل هل داد و خمم کرد

_افرین دستت و بذار روی مبل و پشتت و کامل بده بالا..

اروم زمزمه کردم

اورهان ...

_هیییش چیزی نگو فقط به حرفم گوش کن تا سگ نشم با شه هرزه ی من؟

سکوت کردم و اون چاک لباسم و بالا داد و پ.شتم کاملا توی دیدش قرار گرفت..

شورتم و پایین کشبد و بعد صدای زیپ شلوارش برام مثل ناقوس مرگ شد..

م.ردونگیش و بین پاهام مالید و روی س.وراخ پ.شتم فشارش داد

_به نظر جر خوردنت از پشت تنبیه خوبی برای تمام دیشب باشه مگه نه؟

تا خواستم بگم نه!
تا خواستم التماس کنم تمام اون حجم بزرگ و داخلم فشار داد و دستش و جلوی دهنم گذاشت تا صدایی ازم در نیاد...

خودش و عقب و جلو میکرد و من دنیا جلوی چشمام سیاه تار شده بود...

_ ت.نگی دختر خیلی ت.نگی از این به بعد تا گشاد بشی از پشت می.کمنت نظرت چیه؟


با صدای در خواستم از جا بپرم اما اون منو همونطور نگه داشت و با صدای بلند با خدمتکاری که وارد شده بود توپید...

_گم شو بیرون احمق تو از همین الان اخراجی!

خدمتکار که با دیدن این صحنه خشکش زده بود با وحشت از اتاق بیرون رفت و من از درد دسته مبل و به دندون گرفتم فشار دادم..


_اووووم داره میشه همونی که من دوست دارم
داری جر میخوری...
میدونی من عاشق رد خون روی خودممم هستم

#به_قلم_سارا
#sara

چنل پرسش و پاسخ...
بی احترامی حرفای الکی غیر رمان ممنوعه و جواب داده نمیشه

https://t.me/joinchat/vWMgUv0cfewzMDM0

سلام Ses هستم
لینک ناشناسم پیام بدید

https://t.me/BiChatBot?start=sc-270732-I5Lv3dc

جوابارو توی چنل پرسش و پاسخ بخونید.
@ssaarrab