دسترسی به ترابایت پورن در تلگرام »

مادرشوهر و خواهرشوهرام کنار تخت حجله ام ایستاده بودن تا خون بک | اسیرشهوت🔞پرتگاه

مادرشوهر و خواهرشوهرام کنار تخت حجله ام ایستاده بودن تا خون بکارتمو ببینن. از خجالت داشتم میمردم

امیر لخت اومد روی تخت و روم خیمه زد. سرشو برد تو گردنم و اروم گفت
-انگار که کسی اینجا نیست رفتار کن. خودم حواسم هست.

سرمو تکون دادم که بهم نزدیک شد و خودشو بین پام جابجا کرد.لباشو روی گردن و سینم میکشید و میمکید.
به سختی جلوی اه کشیدنمو گرفته بودم.جفتمون داغ کرده بودیم

با اولین ضربه ای که زد با اخی ناخنامو تو کمرش فرو کردم
نفس زنان ضربه ی بعدی رو زد که با صدای مادرشوهرم با وحشت سرمو بلند کردم و ...
https://telegram.me/joinchat/AAAAAEXs2MozWPc-uWFpBg