سلام من پسرم و ۲۰ سالمه این جریانی ک میخام تعریف کنم برمیگرد | 𝔒𝔲𝔯 𝔡𝔦𝔞𝔯𝔦𝔢𝔰
سلام من پسرم و ۲۰ سالمه این جریانی ک میخام تعریف کنم برمیگرده به ۲هفته پیش تقریبا. باز یسری کسنمک نیان بگن کسشر بود و اینحرفا اقا ما یه همسایه داریم یه مادر و دختر بسیار کس اصلا باورتون نمیشه چقد این دوتا خوبن. قشنگ معلومه میخان بدن رفتاراشون خیلی عجیبه بخاطر همینم هس ک میگم اینجورین. این زنه شوهر بیشتر وقتا خونه نیست و وضعشونم خیلی خوبه. هروقتم منو میبینه از دور دست بلد میکنه و همشم تحویل میگیره(هم مادره هم دختره)با شوهرشم خوبم ولی زیاد نمیبینمش بگذریم یروز ساعتای ۱نیم ظهر بود ک میخاستم برم تو خونه دیدم مادره اومد کنارم سلام و احوال پرسی کرد گفت در اتاقمون مشکل داره و دخترم تو اتاق گیر کرده اچار و ایناهم تو ماشین بوده و شوهرم نیست.الانم که کلید ساز و اینا تعطیله میشه لطف کنین اگه دارین بیاین ببینین میتونین درو بازکنین یا نه.
بله منم مث شما فکرم زد ب همین اتفاقای پورن و از خدا خواسته گفتم چشم چشم شما برید من موتورو بزارم تو پارکینگ حتما الان میام سریع جعبه اچارو برداشتم رفتم تو خونه ی دفعه ریدم تو خودم دیدم با یه لباس راحتی تو خونس چی میدیدم،قشنگ جا خورده بودم که تو این شرایطم و تو کونم عروسی بود گف ببخشید مزاحمتون شدیم این وقت ظهر گفتم نه بابا این حرفا چیه اگ کاری از دستمون بربیاد باید برا همدیگه انجام بدیم(میتونی رو من حساب کنی من پایم) رفتیم سمت در اتاقشون داشتم با دره ورمیرفتم که از خواب بیدار شدم و باید میرفتم سرکار ممنونم که خوندید و کیر شدید خیلی تشکر دمتون گرم بمولا
