Get Mystery Box with random crypto!

داستانک #ارسالی موضوع :#گی سلام امیرم ۲۳ سالمه میخواستم د | داستان سکسی

داستانک
#ارسالی
موضوع :#گی



سلام امیرم ۲۳ سالمه میخواستم داستان سکس خودمو ایلیا رو بگم ایلیا یه پسر بچه ۱۹ ساله بود که میرفت دانشکده حقیقتش چندباری دیده بودمش ولی دلم میخواست باهاش سکس کنم یه روز که هوا بارونی بود دیدم ایلیا وایستاده منتظر تاکسی رفتم جلو که دستشو تکون داد به علامت ایست منم بهش نگاه کردم که گفت آقا دربست من یکی که از خدام بود گفتم حتما خلاصه نشست تو ماشین گفتم اسمت چیه گفت ایلیا کلی حرف زدیم منم قفل مرکزی رو زدم که با ترس بهم نگاه کرد یه لبخند بهش زدم و راه افتادم از قصد کاری کردم که خیلی طول بکشه تا اینکه خوابش برد یواش دستمو گذاشتم رو آلتش و مالیدم یهویی چشماشو باز کرد گفت چیکار میکنی منم گفتم هیسسس به نفعته ساکت شی میدونی چند وقت منتظر این لحظه بودم زد زیر گریه و به التماس افتاد

+آقا تروخدا ولم کن و فلان و بهمان
بردمش سمت ویلای خودم خارج از شهر و به زور از ماشین بردمش پایین گریه میگرد انداختمش روکولم بردمش اتاق دستو پاشو بستم کیرش رو گرفتم و شروع کردم به خوردن و لیس زدن تخماشو میخوردم و لیس میزدم کم کم آه و ناله هاش شروع شد منم حشریتم زده بود بالا بهش گفتم نوبت توعه گفت چیکار کنم جواب دادم بخورش ولی دندونت بهش نخوره اونم تند تند می‌خورد به شکم خوابوندمش دستاشو بستم پاهاشم بستم گریه اش گرفت با بوسه و لحن اغوا کننده آروم شد لمبر های کونشو با دستم باز کردم دستمو کردم داخلش که دادش رفت هوا بی اهمیت دومین انگشتمو کردم که منقبض کرد گفتم شل کن گوش نکرد داد زدم ایلیا شل کن اگرنه خودت درد میکشی

تا اینکه شل کرد منم هرکاری کردم نرفت توش اونم هق میزد از تو کشاب روان کننده برداشتم و ریختم رو سوراخش گفتم آماده ای که گفت تروخدا ولم کن و دوباره التماس هاش شروع شد اول یکم از کیرمو فشار دادم که داد زد و منقبض کرد منم از اعصبانیت یهویی کل کیرمو کردم توش دادش بلند شد و هق هق میکرد منم دستمو گذاشتم رو کیرش و مالش دادم کم کم آه و ناله اش شروع شد و منم حسابی کردمش تا آبم اومد و با یه آه خالی شدم توش گذشت اونم با یه داد خالی شد از اون وقت منو ایلیا رابطمون خیلی بهتر شده بود به شکلی که در هفته ۳ بار سکس داشتیم.

اینم از داستان سکس منو ایلیا
نوشته :ارسام


بزرگترین کانال داستان سـکــسی

@sexyAction