Get Mystery Box with random crypto!

💥Bitcoin💥

لوگوی کانال تلگرام rrrrr_18888 — 💥Bitcoin💥 B
آدرس کانال: @rrrrr_18888
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+) , شهوانی
زبان: فارسی
مشترکین: 365
توضیحات از کانال

من یه خوناشامم جلد ۱و۲=تموم
عشق شیطون و بیرحم من=تموم
اربابزاده های جذاب و هات من=تموم
جن گیری به سبک عشق=درحال تایپ
نویسنده=bita83 , sahar83 😝😇💫-
ناشناس:https://t.me/BChatBot?start=sc-237937-7Vl5AAz
چنل زاپاس:https://t.me/joinchat/MOKFM59_NFAwYTMx

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-01-01 12:33:02 پسره به زنش میگه بیا بشین روی سالار که بچه هاش سر می‌رسن و...
https://t.me/+CZShMjpSaSEyYjU0
عزیزم بیا بشین روی #سالار دیگه!
با تعجب به آرشاویر نگاه کردم:
- زده به سرت؟
اشاره ای به خشتکش کرد:
- سالار زده بالا.
ارکا انگشتش رو مکید و با لحن بچگونه‌ای گفت:
- ممنی شالار شیه؟
کف دستم رو روی پیشونیم کوبیدم:
- هیچی عزیزم برو اتاقت.
کارن دستش رو به کمرش زد و روبه رومون ایستاد:
- بلیم که بشینی روی شالار؟
با تعجب داشتم نگاهشون می‌کردم که آراد قهقهه‌ای زد و با چشمک از روی مبل بلند شد:
- آره عزیزم حالا برید.
ارکا همون‌جور که سمت اتاق می‌رفت متفکر گفت:
- بابایی شالار داله ممنی می‌جینه روش‌.
سرم رو بین دستام گرفتم و حرصی با صدای بلند گفتم:
- آرشاویررررر
https://t.me/+CZShMjpSaSEyYjU0
ی #رمان آوردم براتون که با پارت اول روی پسر #هات و مغرورمون کراش می‌زنید
بچه هاشون همیشه موقع #عملیات سر میرسن و.... بله همه چی کنسل میشه !

بنر۱۶پاک
28 views•𝐓𝐞𝐪𝐮𝐢𝐥𝐚 𝐓𝐛•, 09:33
باز کردن / نظر دهید
2022-01-01 10:10:01 تو اسطبل دختره رو خفت می کنه


_ دامنت رو بده بالا !

ترسیده نگاهم رو بهش دوختم . که سرش رو جلو آورد و زیر گوشم گفت :

+ وقتی با اون #ک*ون #قلمبه ات میشینی رو #اسب و #ع*شوه می ریزی تا #س*الار بیدار شه باید فکر اینجاشم می کردی .... زود باش پشت کن بده بالا این #دامنت رو .

من فقط ترسیده نگاش می کردم ، نگاهم پایین اومد و به #مردونگیش که از روی شلوارش باد کردنش معلوم بود افتاد و آب دهنم رو قورت دادم . تا دید مثل بز بهش زل زدم برعکسم کرد و مجبورم کرد #خم بشم . دامنم رو بالا داد و #اسپنکی روی #باس*ن تپلم زد که صداش تو #اصطبل پیچید . با نشستن #زبونش روی #بهشتم ترسم از بین رفت و رفتم تو هپروت . #زبونش رو لول می کرد و می فرستاد داخل #بهشتم و #چوچولوم رو می مکید . #زبونش رو روی #س*وراخ #باس*نم می کشید . یهو #بلند شد و زیپش رو پایین کشید و با بالا پایین کردن #مردونگیش روی #بهشتم همه اش رو واردم کرد که #جیغ بلندی کشیدم و ....

تو اصطبل به زور باهاش راب*طه برقرار می کنه

https://t.me/joinchat/Kia8LqnBNvhiOTVk

بنر۱۶پاک
33 views•𝐓𝐞𝐪𝐮𝐢𝐥𝐚 𝐓𝐛•, 07:10
باز کردن / نظر دهید
2022-01-01 09:51:44 فقط بیا ببین پسره دختره رو چجور پارهههههه میکنه

#دستمو ‌ کشید و منو با زور #روی پاش نشوند از #ترس داشتم #به خودم میلرزیدم
#لبش روی #گردنم نشست و #خط انداخت
#نمیبوسید فقط #داشت اذیتم میکرد
#گردنمو_بوسید که به #خودم لرزیدم
#بوسه هاش #بیشتر شدن و #زیر باس*نم چیز #سفتی رو حس #حس میکردم
#ترسیدم و #خاستم تکون #بخورن که #بهم اجازه نداد #انگشتش و یهویی #تو سوراخ جلوم #فرو کرد
: #آییییییی مامان
دردم #اومد و اشک داخل #چشم هام جمع #شد
انگشتش و #یکم تکون داد #که خیس کردم
: آهههههه
:جونننن عروسک س*کسی من
آهههه بلندتری کشیدم و #حرکت انگشتش تند تر #شد
#از ل*ذت توی #بغلش داشتم وول میخوردم که #یهو با فرو #رفتن چیز #ک*لفتی داخ*لم #جیغم بلند شد
#آهه هیش دختر روستایی چقدر داغ*ی
#شروع کرد به تکون دادن تن #ورزیده اش که #جرررر خوردم
#حس میکردم توی #سوراخم اتیش میگیره
#هقهق ام توی اتاق پیچید که #ارشام با خشونت ض*ربه ای داخلم #کوبید
: #خفه شووو
از ترس زبونم بند #اومد و دیگه #گریه نکردم که با دیدن چیزی که ....
https://t.me/+k0SIlUxIpTdlN2Vk

#دختر_روستایی_که_اسیر_دست_مردی_سن بالا_میشه
#پیشنهاد_ویژهههههههه
#نیای_از_دستت_رفته
#ارباب_رعیتی_

بنر۱۶پاک
33 views•𝐓𝐞𝐪𝐮𝐢𝐥𝐚 𝐓𝐛•, 06:51
باز کردن / نظر دهید
2022-01-01 07:03:02 #نزدیکم شد #زبونمو بیرون #اوردم سعی کردم #به اون #آبنبات بزرگ #زبون بزنم
https://t.me/+rqwPnxRjoGM3NDE0
۱ظهر پاک شه
41 viewsɱαԋ , 04:03
باز کردن / نظر دهید
2022-01-01 03:30:48 #شروع کرد به لیس زدن کونم تا نازم#لیس
مک #محکمی به #نازم زد بلند #شد شلوار دراورد با دیدن #مردونگیش عقب #رفتم پاهامو از هم باز #کردم #تفی رو بهـ..شتم #انداختم

https://t.me/+rqwPnxRjoGM3NDE0
۱ظهر پاک شه
51 viewsɱαԋ , 00:30
باز کردن / نظر دهید
2022-01-01 00:08:17
#تجاوزبه_برادرزاداش
#سوراخش اونقدر #تنگ بود #نمیدونستم چه جوری میخاد #کیـ•ر کلفت منو تحمل کنه.
کمی #روان کننده زدم #نمیخاستم درد بکشه دستمو رو #سینه کوچولوش #گذاشتم قسمت #صورتی رنگ رو #مالیدم
_عمو ول کن
#کیـ×رمو گذاشتم دم #سوراخش هی #فشار میدادم ولی #نمیرفت #دستمو محکم به #دهنش فشار دادم یه #ضرب واردش #کردم که یه لحظه #انکار نفس #کشیدن #یادش رفت بعد #جیغ بلندی کشید منم اه پر از #شهوتی اففف
_#چقد....اه......#تنگی تو
#گرمی خون رو حس #کردم اروم #عقب جلو #میکردم آیلین هم دستمو #گاز میگرفت#ناله های پر از #شهوتی میکردم #نفس های #کشداری میکشیدم #سرعت تلـ به هامو بیشتر کردم #نگاهی بهش کردم #دیدم بیهوش شده. #هم نگرانش بودم هم #شهوت بهم #وادارم میکرد جرش بدم#سرعت تلنـ به هامو #بیشتر کردم با #اهی #ارضا شدم افتادم روش...
#پارت_اصلی_رمان


https://t.me/+rqwPnxRjoGM3NDE0
۱ظهر پاک شه
62 viewsɱαԋ , 21:08
باز کردن / نظر دهید
2021-12-31 20:35:07 #پارت_192
رادنوش نگاهی به پولاد انداخت و اخمی کرد و روبه من لب زد
_قرار شب و بین من و تو #بخابه!؟
سرمو تکون دادم که اخماش بیشتر شد و دوباره با صدای آرومی پچ زد
_یعنی چی؟خب تو بیا وسط اون و بزار اونور بخابه
چشمامو گرد کردم و بهت زده مثل خودش پچ زدم
+ععععع بچه س میفته
پوفی کشید و آروم زمزمه کرد
_د بیا دیگه زنمونم نمی تونیم بغل بکنیم
با حرص چشماشو بست که آروم خندیدم و چشمامو بستم
کم کم داشت خوابم میبرد اما با صدای بلند پولاد و نفس بلند و حرصی رادنوش چرتم پاره شد و ترسیده چشمامو باز کردم اما با سوالی که پرسید چشمام گرد شد و متعجب زل زدم بهش که..............

https://t.me/joinchat/VSPDwcqCYqpfehkQ

بنر۲۴پاک
19 views•𝐓𝐞𝐪𝐮𝐢𝐥𝐚 𝐓𝐛•, 17:35
باز کردن / نظر دهید
2021-12-31 18:05:03 #پارت_100
محکم تر #لبامو به کام گرفت و #س*ینه مو تو مشتش فشار داد و دستمو تو دستش گرفت و روی #م*ردونگی باد کرده ش گذاشت و فشار داد وقتی دید حرکتی نمیکنم با #حرص گازی از #لبم گرفت که صدای #آخ*م تو دهنش خفه شد
شروع کردم به مالیدن #مردونگیش که باعث شد صدای #آه*ش بلند بشه
دست دراز کرد که #زیپ شلوارشو بکشه پایین که #آسانسور با صدای بدی به سرعت به پایین حرکت کرد که باعث شد صدای #جیغم بلند بشه و کت رادنوش و چنگ بزنم...

#س*کس‌تواسانسور
بسرچ نبود لف بده
https://t.me/joinchat/VSPDwcqCYqpfehkQ

بنر۲۴پاک
40 views•𝐓𝐞𝐪𝐮𝐢𝐥𝐚 𝐓𝐛•, 15:05
باز کردن / نظر دهید
2021-12-31 17:35:07 #پارت_واقعی_رمان
#دلاویز
#پارت_29

دستشو انداخت زیر #زانوهامو دست دیگشم دور شونه هام حلقه کرد و یه ضرب از رو زمین بلندم کرد و گذاشت رو تخت و خودش #خیمه زد روم صدای #ملچ_ملوچ #بوسیدنمون اتاق و پر کرده بود انگار یادمون رفته بود که تو #بیمارستانیم

همون طور که مشغول #بوسیدن هم بودیم رادنوش یکی از دستاشو روی #س*ینه_راستمو گذاشت و شروع کرد به #مالیدن

#لباشو از لبم جدا کرد و چونمو #مکید و آروم آروم به سمت گردنم رفت و #بوسه های_ریزش رو روی گردنم نشوند همون جور پایین تر رفت و لباس و از روی #س*ینه کنار زد و #س*ینه_راستمو از داخل #سوتین در آورد و #سیلی_محکم روش زد که ج*یغم بلند شد مطمئن بودم #کبود میشه با شنیدن صدای جیغم جری تر شد و #س*ینمو_به_دندون کشید که آخ عمیقی گفتم



همون جور که مشغول خوردن و #مالیدن س*ینه م بود دست دیگه شو از روی لباس رو #بهشتم گذاشت و دستشو به صورت #دورانی حرکت داد #آهی کشیدم که سرعت دستشو بیشتر کرد که باعث شد #آه و ن*اله م به #جیغ تبدیل بشه که در اتاق به شدت باز شد و پشت بندش.....

https://t.me/joinchat/AAAAAFUjw8HKgmKqX3oZEA

بنر۲۴پاک
52 views•𝐓𝐞𝐪𝐮𝐢𝐥𝐚 𝐓𝐛•, 14:35
باز کردن / نظر دهید
2021-12-31 12:44:58 #پارتی‌از‌آینــده اول بخون بعد رد کن..
#بنــرها‌واقعــی‌میباشنــد

#تو_حق_نداری_منو_تحریک_کنی_بچه

_میدونی همش تقصیر توئه که الان تو این وضعیتیم و وسط جنگل موندیم و میخوایم تو این سرما بخوابیم پس لطفا انقدر رو اعصاب من راه نرو !

لیوان #مشروب رو تو دستم گرفتم که پوزخندی زد و گفت:_فکر نکنم حتی بدونی اون چیکارت میکنه که دستت گرفتی!
برای اینکه بهش ثابت کنم بچه نیستم لیوان رو با یه حرکت #سرکشیدم!
لباسش رو از #تنش در اورد که چشمم به #بدن ورزیده و #هیکلیش افتاد خواست اونیکی لباسش رو بپوشه که نفهمیدم چرا چجوری #دستای من از پشت #نوازش وار رو #کتف و #پهلوش کشیده شد لحظه ای نفسش #حبس شد و دستم رو نوازش وار رو #گردنش کشیدم کارام اصلا دست خودم نبود با اینکه میدونستم ما فقط برای یه #ماموریت کنار همیم !
یهو با خشم مچ دستم گرفت و منو به پشت کشید تو #بغل خودش و دم گوشم غرید:_هیچ معلوم هست داری چه #غلطی میکنی!؟

خنده ای #مستانه کردم و لب زدم:_اومم شاید دلم خواسته #حست کنم!

با شنیدن حرفم منو کوبید به #درخت کنار و با صدای خشدار شده اش گفت:_سعی نکن منو #تحریک کنی بچه مگرنه عواقبش پای خودته!

_عواقبش رو به #جون میخرم!

پوزخندی زد و گفت:_مثل #گم کردن اون #کیف!؟

_دیگه #حواسم پرت نمیشه الان #فقط حواسم فقط به...

بدون اینکه بزاره حرفم رو کامل کنم بی #ملاحضه پرتم کرد رو زمین و #لباش رو کوبید به #لبام و دم گوشم #غرید:_بودن با من تاوان داره اینو بدون از همین لحظه به بعد که تورو #مال خودم کردم هیچ #احدی حق نداره بهت دست بزنه دیگه فقط #مال #منی!

با یه حرکت لباسم رو تو تنم #پاره کردو ...
هیسسس یواشکی بیا تو این کانال
میخوای ادامه این رمان فول هیجانی رو بخونی
کانالش vip هست فقط بخاطر تولد چنلش تا 10 دقه فقط تو این چنل گذاشته شده زودباش عضو شو که الان لینکش باطل میشه
https://t.me/joinchat/AAAAAFFgi4S3lsv_P3cbdg

بنر۱۶پاک
65 views•𝐓𝐞𝐪𝐮𝐢𝐥𝐚 𝐓𝐛•, 09:44
باز کردن / نظر دهید