Get Mystery Box with random crypto!

بی دی اس ام

آدرس کانال: @persian_3x
دسته بندی ها: محتوای بزرگسالان (18+)
زبان: فارسی
مشترکین: 103.53K
توضیحات از کانال

اعتقاد ما در کانال بی دی اس ام این است که :
مرد و زن باهم برابر هستند.
اما ما در رابطه بی دی اس ام بازی های نابرابر انجام میدیم با رضایت طرفین و در زمان مشخص.
ما ضد زن یا مرد نیستیم.
اینجا انواع گروه بی دی اس ام داریم برای سلیقه های متفاوت.
بی دی اس ام

Ratings & Reviews

1.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

2


آخرین پیام ها 53

2023-03-13 10:51:22
مال جا لباسیه
4.1K viewsMONSTER , edited  07:51
باز کردن / نظر دهید
2023-03-13 09:31:47
ایده بدین برای ساخت دستی آنال هوک

آنال هوک چیست
4.4K viewsMONSTER , edited  06:31
باز کردن / نظر دهید
2023-03-13 07:41:47 اربابم روی دندون نزدن به کیرش خیلی حساس بود
یه باررنا خوداگاه از شدت دردی که به کونم اسپنک میزد خیلی بد دندونم به کیرش خورد
(ارباب من یه جنده بیش نیستم منو ببخش)
اربابم خیلی خشن بود اما بعد اون کارم من رو داخل قفس توی اتاقم حبس کرد خوابم برده بود استرس داشتم که چت اتفاقی میوفته
با صدای مردی از خواب پاشدم
(نه این صدای ارباب من نیست)
تا چشمامو باز کردم نگاهی به دور اطراف انداختم در ثانیه ای چشمم از جلوی شیش مرد گذشت برگشتم نگاه کردم
(وای خدای من اینا چرا لختنن چرا انقد کیرشون بزرگه خدا جون)
کیرشون به 25 سانت میرسید و خیلی کلفت بود ارباب من رو تازه به بردگی گرفته بود و تاحالا داخل سوراخام چیزی نکرده بود فقط یک بار دستش رو کرد تو کصم دیدم دارم شیش تاشون سمتم میان خیالم راحت بود که کلید قفسم رو ندارن اما یکیشون کلید دستش بود
(خدای من حتی اگه یک چهار اینا تو کص / کون تنگ من بره. جر میخورم)
اوردنم بیرون خیلی وقاومت کردم دربرابرشون اما من چیزی نبودم پیششون دستم رو بست و نشوندنم و مجبورم کردن براشون باش بزنم اومدم لج کنم و دندون زدم یه سیلی بهم زد که جای انگشتاش کبود شد رو صورتم برای همشون ساک زدم فک میکردم تموم میشه اماا یکیشون روی تخت دراز کشید منو بلند کردن و بردن بالای کیر سیخ گنده اون
(التماستون میکنم من خیلی تنگمم)
اما اهمیتی بهم داده نشد
امید وار بودم حداقل داخل کصم کنه اما یهو سر کیر دم سوراخ کونم حس کرم
(التماس میکنم حداقال چربم کنیدد خواهشا)
و همچنان اهمیتی نداشت
با فشار من رو به خایه هاش رسوندن جیغ وحشتناکی کشیدم تا یکیشون نشست روی قفسه سینم با کیرش داخل دهنم تلمبه میزد  داشتم خقه میشد
(خیلی بزرگهههه)
داشت از چشام اشک جاری میشد به اون چهار نقری که منتظر منن فکر میکردم حواسم پرت شد خیلی کم دندونم دوباره به اون کیری ک تو دهنمه خورد بعد به یکیشون گقت وقتشه خیلی ترسیدم میخواستم عذر خواهی کنم اما کیرش اجازه نمیداد اون کیری ک تا الان تو کونم بود تلمیه نمیزد
(خدا کنه فقط بزاره. توش بمونه تلمبه نزنه)
کسی ک داشت تو دهنم تلمبه میزد ارضا شد همشو ریخت تو معدم از روم پاشد داشتم خیلی بلند اهو ناله میکردم تا یکی دیگشون کیرشو تا ته در عرض یک ثانیه کرد تو کصم تا اومدم جیغ بکشم چشمام باز کردم دیدم خایه های یکیشون جلو چشامه تا دهنم باز کردم کیرشو کرد تو دهنم کص کونم شروع کردن به تلمبه
(واقعا دارم جر مبخورم)
تا اینو گفتم چند دقیقه بعد همشون ارضا شدن از همه جام اب کیرشون میریخت مجبورم کردن تا راه برم اون دوتا که منو نکردن در همین هین داشتن جق میزدن با پای لرزون بزور داشتم راه میرفتم بعد اربابم اومد و از اونا خواست برن بعد قلاده منو انداخت منو برد تا بشوره برای استفاده خودش
4.8K viewsMONSTER , 04:41
باز کردن / نظر دهید
2023-03-12 23:23:29 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
انگشتان ظریفش دورشکم بالاآمده اش حلقه شددخترکش مانندماهی ترسیده اراموقرارنداشت!
سعی کرد ارام باشد..
اززیرچشمان نافذمرد ترس دخترک دورنماندابروهای پرپشت مشکی مردبالاامدومنتظربودصحنه روبه رویش راببیند!
(اوهمسرش بود مطمعنن مراقب فرزندبه دنیانیامده شان هم بود:)
کمرظریفش راپیچ وتابی داد
وهمانطورکه امرکرده بودچهاردستوپامیز زیبایی ازقوس کمرش برای اربابش ساخته بود
نفس کشیدوبدن بلوری سفیدش
را در دید اربابش نمایش داد
شیشه سرد جاسیگاری اولین جسمی بود که بر روی کمرش جای گرفت
اربابش بی اهمیت به ماهه بارداری دخترک پاهایش راروی کمردخترت درازکرد
دخترک ازوضعیتش خسته شده بود بافریادمرد ترسیده به همان حالت اولیه اش برگشت،
مردبعدازفریادش خونسرد گفت
+تکون نخورحوصله ورجه ورجه رفتنتوبااعصابم ندارم
چشم چرانشنیدم؟

دخترک از لحن سرد مردسنگ دل روبه رویش بغض کرد
صدای محکم مرد اوراازحال وهوایش بیرون کرد
میدونی چیه ماهی؟
صدای نازک دخترک درفضاسکوت روشکست
-چیه سرورم؟
+اگربچه توشکمت ازمن نبودالان چه حالی داشتی؟
دخترک چشمانش راازترس بست!
2.6K viewsMONSTER , 20:23
باز کردن / نظر دهید
2023-03-12 22:52:49 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
بالاسرش میشینم و تو موهاش دست میکشم. ملوس مامانش تو خواب عمیقی فرو رفته.
رد اشک رو صورت سفیدش خودنمایی میکنه.
خم میشم و چشماشو نرم و یواش میبوسم.
پتوی آبیشو به آرومی کنار میزنم تا بیدار نشه و در پماد توی دستم و باز میکنم.
آروم پماد و رو ردای قرمز و بنفش
پشتش میمالم که تو خواب شهیق ارومی میکشه. گونه شو میبوسم پتو رو پایین تر میکشم تا وضعیت پلاگشو چک کنم و وقتی دست میزنم و آه از سر لذتش جای آخ و اوخ و میگیره
کنارش دراز میکشم ومیکشمش تو سینه م. ناخوداگاه دهنش دنبال نیپلم میگرده و من میزارم خودشو با سینه م اروم کنه و تو خواب حس نکنه که تنبیه ش ادامه داره.


(صرفا جهت اینکه از افترکر بگم:) )

#میم_الف
3.2K viewsMONSTER , 19:52
باز کردن / نظر دهید
2023-03-12 17:55:52 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
انگشتان ظریفش دورشکم بالاآمده اش حلقه شددخترکش مانندماهی ترسیده اراموقرارنداشت!
سعی کرد ارام باشد..
اززیرچشمان نافذمرد ترس دخترک دورنماندابروهای پرپشت مشکی مردبالاامدومنتظربودصحنه روبه رویش راببیند، سیگارنیم سوخته روازکنج لباش برداشت وزمین انداخت وباپاش لهش کرد...
(اوهمسرش بود مطمعنن مراقب فرزندبه دنیانیامده شان هم بود:)
کمرظریفش راپیچ وتابی داد
وهمانطورکه امرکرده بودچهاردستوپامیز زیبایی ازقوس کمرش برای اربابش ساخته بود
نفس کشیدوبدن بلوری سفیدش
را در دید اربابش نمایش داد
شیشه سرد جاسیگاری اولین جسمی بود که بر روی کمرش جای گرفت
اربابش بی اهمیت به ماهه بارداری دخترک پاهایش راروی کمردخترت درازکرد
دخترک ازوضعیتش خسته شده بود بافریادمرد ترسیده به همان حالت اولیه اش برگشت،
مردبعدازفریادش خونسرد گفت
+تکون نخورحوصله ورجه ورجه رفتنتوبااعصابم ندارم
چشم چرانشنیدم؟

دخترک از لحن سرد مردسنگ دل روبه رویش بغض کرد
صدای محکم مرد اوراازحال وهوایش بیرون کرد
میدونی چیه ماهی؟
صدای نازک دخترک درفضاسکوت روشکست
-چیه سرورم؟
+اگربچه توشکمت ازمن نبودالان چه حالی داشتی؟
دخترک چشمانش راازترس بست!
4.6K viewsMONSTER , 14:55
باز کردن / نظر دهید
2023-03-12 16:21:56 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
میسترس_ اسلیو گرل

ترسیده گوشه دیوار تو خودش جمع شد و نگاهش رو به میسترس عصبیش دوخت
- چند بار باید بهت بگم؟
سرش رو پایین انداخت و سعی کرد صداش نلرزه
- معذرت میخوام، میسترس.
زن دست اس.لیوش رو بین انگشتهاش گرفت و فشار داد که دختر از درد دستش نا.له خفیفی کرد
با کشیده شدن موهاش توسط زن ادامه حرفش رو خورد و جیغی کشید
- بهت گفته بودم از کنارم جم نمیخوری نه؟
دخترک نگاهش رو به زن داد
- بعد باید تو بغل یکی دیگه روی تاب ببینمت، هوم؟
زن جثه کوچیک دختر رو از دیوار دور کرد و سمت اتاق بازی کشید
- وقتی از سقف اویزونت کردم و به ازای هر خنده ای که کنار اون کردی بهت درد دادم ببینم باز چیزی که مال منه رو به بقیه میدی یا نه کوچولو!
ترس تمام وجودشو گرفته بود وقتی شیئ دست میسترسش رو دید اشکاش شروع به ریختن کرد
+ نظرت با یه نقاشی کوچیک چیه! من که خیلی دفتر نقاشی جدیدمو دوست دارم.
و چاقو رو روی گردن دخترک کشید
5.0K viewsMONSTER , 13:21
باز کردن / نظر دهید
2023-03-12 12:57:24 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
(مستر/اسلیو بوی)
بدن پسر کوچیکتر جوری که بوتش رو به هوا و دستو پاهاش به لبه های تخت بسته شدن بود،
مرد بزرگتر وارد اتاق میشه وبا دیدن تن هرزه کوچولوش پوزخند شیطونی روی لبش میشینه،
اسپنک محکمی به بوتش میزنه°
_اوه اینجارو باش،تو،جنده کوچولوی ددی،واسه یه چی به این روز افتادی؟!
پسر کوچیکتر سعی میکرد حرف بزنه اما نمیتونست به خاطر گگ،
مرد دوباره اسپنکی به بوتش میزنه و خنده ای سرمیده°
_اوه،نمیتونی حرف بزنی نه؟
و با صدای پر ترهم و فیکی میگه
_اوه طفلی،دهن کوچولوش پر شده،البته باید ببینیم میتونی واسه مَستر هم اینطوری دهنتو پر کنی،توله!
با دستای رگ دارش فقط اسپنک های محکمی به بوتیِ اسلیوش میزد و از سرخ شدنشون لذت میبرد°
یه اسپنک دیگه به رونش زد°
_میدونستی خبری از دیک ددی نیست امروز؟
اسلیو ناله ی اعتراضی ای کرد که یک اسپنک محکم تر دریافت کرد°
_فکر نمیکنم در حدی باشه وضعیتت که بخوای اعتراض کنی، مگه نه جنده؟
و خنده های هیستریکی سرداد°
و بعدش اسلیو رو از اون حالت در وارد و اون انتظار بغل و حرفای قشنگ ددیشو داشت ولی مسترش چشاشو بستو دستاشو بهم و پاهاشو بهم بست و گگ رو از دهنش درنیاورد °
_شبت بخیر اِسلات کوچولو، با طنابای دور دستو پات خوش بگذره پاپی کوچولوی هرزه!
و با خنده از اتاق خارج شد°
5.7K viewsMONSTER , 09:57
باز کردن / نظر دهید
2023-03-12 07:32:17 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
موقعیت: اولین رابطه ی اس‌ام،
عشقت، مسترته.


بالای سرش ایستاد و پاش رو روی سینه‌ا‌ش گذاشت
کمی فشار داد و وزنش رو، روش انداخت
+داری لذت می‌بری؟
_بله سرورِ من، چه جایگاهی بهتر از زیر پاهای شما بودن؟
لبخندی غرور آمیز زد
کفشش رو بلند کرد و نوک کفشش رو روی گونه های قرمزش گذاشت و چرخوند درحالی که دخترِ زیباش درحال نوازش مچ پاش بود
در یک چشم به هم زدن، پاش رو روی گلوش گذاشت و کمی فشار داد
فشارِ حساب شده!
معلوم بود که آسیبی به دلبرش نمی‌رسوند!
_اربابم می‌خوان ... من رو ... بکشن؟
با دست هاش کفش اربابش رو گرفت اما تقلایی برای برداشتنش نکرد
+به من اعتماد نداری؟
_دارم ، سرورِ من
+پس نترس، نمی‌کشمت
_اگر می‌کشتید هم اعتراضی نداشتم آقا
+توله امشب خیلی زبون می‌ریزه و دلبری می‌کنه
کفشش رو برداشت و روی سینه‌ش گذاشت
بس بود تنگ کردن راهِ نفس‌هاش
اجازه ی تنفس رو صادر کرد!
_سرورِ من توله نه دلبری بلده نه زبون ریختن، این آدم پیش شما لاله ارباب، تموم حرف‌هاش از قلبش نشأت می‌گیره
بازهم لبخندی زد اما این‌بار نه از سر غرور
پاش‌ رو برداشت، دستش رو دراز کرد و کمکش کرد بلند شه
در آغوشش گرفت و لب هاش رو روی لب های دلبرش گذاشت
چونه‌ش رو گرفت و لب هاش رو نزدیک گوشش برد و آروم زمزمه کرد : توله ی من!
1.3K viewsMONSTER , 04:32
باز کردن / نظر دهید
2023-03-12 00:26:11 ‌ ‌ ‌‌‌ ‌
رو تختم خابیدم ک با صدای ارباب از خاب بیدار میشم
-اینم همون هرزه‌ایه ک بهتون گفته بودم ببینم چجوری جرش میدین
ب جلوی در نگاه کردم چهارتا مرد اونجا بودن خیلی ترسیده بودم و اینکه ارباب اجازه نمیداد لباس بپوشم بیشتر مترسوندتم اما ارباب گفته بود به حرفاش گوش ندم بد تنبیهایی سراغمه
تو فکر بودم ک چهارتاشون اومدن تو و ارباب درو از پشت قفل کرد
بدو ب سمت در رفتم و جیغ زدم اما اونا ریلکس لخت شدن یکیشون محکم با کمربند میزد تو کونم و یکی فیلم میگرف و یکیم دائم تحقیرم میکرد
یکم بعد ب زور ب تخت بستنم یکیشون زیرم خابیده بود و با ی حرکت کیر کلفتشو توی کونم کرد از درد جیغ میکشیدم ک کیر بعدی تا ته توی دهنم وارد شد و بم گف اگ دندون بزنم بد میبینم اما یکم بعد نا خوداگاه این کارو کردم ک کیرشو دراورد و با کونش رو صورتم نشست و به رفیقش اشاره کرد اونم اومد و کیرشو کرد تو کونم
داشتم پاره میشدم و اشک میریختم میخاستم التماسشون کنم اما دهنم تو سوزاخ کون یکیشون بود و نه چیزی میتونستم بگم نه چیزی ببینم
یکم بعد کیر یکیشونو رو کصم حس کردم تا ب خودم بیام واردم شد ک جیغم بلند شد اما تخمای یکیشون محکم رفت دهنم و نوک سینه هامو محکم فشار داد و پیچوند
مدتی اینجوری مث جنده ها گاییده شدم تا بعدش کل سوراخام پر آب کیر شده بود از دور دهنم و سینهام اب کیرشونو ریخته بودن و توی همون شرایط با دست و پای بسته ولم کردن رفتن
3.8K viewsMONSTER , 21:26
باز کردن / نظر دهید