2022-02-28 21:34:20
*^*^*^*^*^*^*^ ^*^*^*^*^*^*^*
#پارت229
#محکومبهعشق
*^*^*^*^*^*^*^ ^*^*^*^*^*^*^*
بجز شورت چیز دیگهای به تنم نذاشت،دوباره روم خیمه زد و لیسی به لای سیـ*ـنم زد که بی اختیار آه بلندی کشیدم.
یکی از سیـ*ـنهامو توی مشتش گرفت و نوک اون یکیو با دندون گرفت و محکم فشار داد که اشک تو چشمام حلقه زد.
ــ مهـران لطفا
خودشو کشید بالا لالهی گوشمو به دندون گرفت
+خودتو گول نزن...
دستشو برد لای پام و بهـ*ـشتمو توی مشتش گرفت.
+هردومون خوب میدونیم کوچولوی لای پات دلش واسه پاره شدن تنگ شده،واسم خیس شده مگه نه؟دلش کـ*ـیرمو میخواد؟هوم؟
تند تند شروع کرد به مالیدن
نفسام کشیده شده بود و نای حرف زدن نداشتم.
از روم بلند شد و شورتمو تو یه حرکت از پام در آورد.
پاهامو تا جایی که میشد از هم باز کرد
+چخبره توله سگ؟تختمو خیس کردی.
انگشتشو لای بهـ*ـشتم بالا پایین کرد که نالهای کردم.
چندبار کارشو تکرار کرد و سه تا از انگشتاشو واردم کرد که جیغی از یهویی بودنش کشیدم.
تند تند انگشتاشو عقب جلو کرد که با فشار توی دستش ار*ضا شدم.
چشمامو بستم و نفس نفس میزدم.
دستی لای پام کشید
+امروز میخوام قشنگ تخلیش کنم.
چشامو باز کردم و خیره شدم بهش که سرش رفت لای پام.
با نشستن زبونش روی چو*چو*لم جیغی کشیدم و خودمو بالا کشیدم که محکم تر نگهم داشت و شروع کرد به مکیدن.
دستمو لای موهاش فرو بردم و بلند تر ناله کردم
نزدیک ار*ضا شدن بودم که سرشو بلند کرد و با شیطنت نگاهم کرد....
*^*^*^*^*^*^*^ ^*^*^*^*^*^*^*
@nshnsmundo
*^*^*^*^*^*^*^ ^*^*^*^*^*^*^*
604 views18:34