#اعتراف_ناشناس اعتراف میکنم به عنوان یه دختر جقیم یبار مهمون داشتیم خالمینا اومده بودن در حال زدن بودم یهو دخترخالم اومد اتاق دید و بعد اون یبار باهاش دعوام شد گفت کم با موهات ور برو منم (عادت دارم با موهام ور میرم) منم بم برخورد گفتم هر چیه همش دستم تو دماغم نیس تو موهامه گفت بهتر از اینه که دستم مث تو همیشه تو شرتم باشه:)))) فک کن بین فامیلا اینو بم گفت