Get Mystery Box with random crypto!

اولین کُسی رو که میکنی هیچوقت از خاطرت پاک نمیشه . همزمان که د | 💦داستان💦

اولین کُسی رو که میکنی هیچوقت از خاطرت پاک نمیشه . همزمان که داشتم تو کس ناز و داغش تلمبه میزدم لبها و سینه هاش رو هم میخوردم و میمالوندم ، خودش هم چون قبلا کس رو داده بود از من بیشتر بلد بود و قشنگ دل بکار داده بود و همراهی میکرد باهام. بعد چند دقيقه برگشت و قمبل کرد و کس تپلش از لای پاهاش زد بیرون . واقعا صحنه زیبایی برای من بود چون تا اون لحظه‌ فقط این صحنه رو تو فیلم دیده بودم ولی حالا یه دختر پشتش رو به من کرده و کس و کونش رو قمبل کرده طرف من و منتظره کیره که بگایمش . نمیدونم دخترها هم تو اون لحظات چه حس و حالی دارن نسبت به کیر و گاییده شدن ولی برای من که دفعه اولم بود بهترین لذت و تجربه بود . بغلش کردم از پشت و شروع کردم به " جماعِ کَلبی " ( همون داگی ) با فیلمهایی که دیده بودم دستم رو هم بردم گذاشتم رو کسش و از جلو داشتم می‌مالیدمش که دیدم پاهاش رو چسبوند بهم و یکمی هم کمرش رو پیچ و تاب میداد و آه و اوه میکرد و بعد هم ولو شد رو پتو . یکم که حالش بهتر شد گفت برای اولین بار ارضا شده و منم برای اولین بار این صحنه رو از نزدیک میدیدم . تا قبلش فقط تو فیلمها دیده بودم . دوباره مشغول گاییدنش شدم و چون حالش خوب شده بود کلی قربون صدقه ام میرفت و حسابی تحریکم میکرد که بعد چند دقيقه منم آبم اومد و کیرم رو کشیدم بیرون و فائزه هم گرفت تو دستش و ریخت رو شکمش . با دستمال تمیز کردیم خودمون رو و لباس پوشیدیم یه نیم‌ ساعت دیگه نشستیم با هم بعد از تلفن خونه زنگ زد به خونه پدربزرگش که خواهرهاش بیان و با هم برگردن خونه . موبایل هم که دست هر کسی نبود اون موقع و تلفنها هم شماره ای نمی افتاد که بفهمن از کجا بوده ! خواهرهاش اومدن و اینم شاد و شنگول رفت خونه . دیگه هر وقت خونه تنها میشدم یه سنگ مینداختم روی شیروونی شون و بعد نیم ساعت فائزه خانوم میومد پیشم .‌طفلی هر دفعه هم که میومد برام از شیره های شوهر ننش کش میرفت و منم میکشیدم و بعدم میگاییدمش . کم کم تونستم راضیش کنم که کون هم بده و لامصب عجب کونی هم داشت . دو سه سالی رابطه ما اینجوری ادامه پیدا کرد تا اینکه مادرم افتاد دنبال زن گرفتن برام . یه روز که فائزه اومد پیشم گفت شنیدم مادرت دنبال زنه برات و منظورش این بود که با اون ازدواج کنم . گفتم ببین عزیزم خودتم میدونی که نمیشه و از روز اول هم قرار ازدواج نداشتیم با هم . ناراحت شد و منم بغلش کردم که از دلش در بیارم و خابوندمش روی پتو و همونطور که لبش رو میخوردم لختش کردم و نوک سینه هاش رو میخوردم براش اونم شروع کرد به مالیدن کیرم و من دراز کشیدم و گذاشت تو دهنش و شروع کرد به خوردن و یکی از بهترین ساکهاش رو زد برام. بعدش هم اومد نشست رو کیرم و شروع کرد به بالا و پایین شدن . خودش دوست داشت هميشه بیاد بالا و سوار کیرم بشه تا ارضا بشه بعد اون یا دراز کش میگاییدمش یا اینکه کَلبی میشد و اول از کس میکردم و بعدش هم کون نازش رو میگاییدم و تو کونش آبمو میریختم . بعد سکس هم رفت و دیگه نیومد پیشم قهر کرد باهام . از این ماجرا یه سال گذشت و من خیلی پیگیرش شدم که دوباره بیاد و از دلش در بیارم که نیومد . یه روز تو بانک کشاورزی شهرمون بودم که یکی از همسایه هامون که زن و بچه هم داشت کشید کنار منو و گفت دیگه کاری با فائزه نداشته باش!! از اینکه بی مقدمه همچنین حرفی بزنه هنگ کردم و اونم راهش رو کشید و رفت! یه ماه بعد دیدم تو کوچه سر و صدا و داد و فریاده ، رفتم بیرون که دیدم زن اول اون مرده داره داد و بیداد میکنه، کسخول خان فائزه رو حامله کرده بود و شکم دختره هم بالا اومده و گند کار دراومد . هیچی دیگه اینا عقد کردن و بعد چند ماه هم پسرشون به دنیا اومد . اون مرده که اسمش هم گل محمد بود میدونست که من و فائزه با هم بودیم و میگاییدمش و بعد از قطع رابطه ما هم فکر کرده بود که یه کس مفت میکنه ولی غافل از اینکه فائزه خانوم گاییدش . حالا هر وقت منو میبینه سعی میکنه راهش رو کج کنه و از یه جای دیگه بره تا چش تو چش نشیم با هم. فائزه رو هم بعضی وقتا تو کوچه می بینم حالا بچه دومشون هم بدنیا اومده ولی دیگه بهم پا نداد . خواهر هاش هم همچنان می‌میخواریدن ولی لامصب ها هیچکدوم بهم پا ندادن . بعد چند وقت خواهر کوچیکه هم از یکی دیگه حامله شد و اونم عقدش کرد فقط مونده خواهر وسطی که بدجور خوشگل بود و همچنان مجرده . حال کردین آمار همه اهل محل رو دادم بهتون
@dastaniha_100
نوشته: حامد