بانوی قرررری #تجربه ما دیشب خونه ی مامانم اینا بودیم یه دفعه | 💕 بانوی قررری 💕
بانوی قرررری #تجربه ما دیشب خونه ی مامانم اینا بودیم یه دفعه یه بحثی پیش اومد بین داداشم و عروسمون. خب هرکس یه چیزی میگفت... یکی سعی میکرد آرومشون کنه یکی سعی میکرد نصیحتشون کنه و... ولی من تمام مدت سکوت کردم در اولین فرصت هم به بهانه ی بچه م از تو جمع پا شدم و تا جو آروم تر نشد برنگشتم...
شب که میخواستیم برگردیم مادربزرگم هم اونجا بود ما رسوندیمش تو ماشین کلی قربون صدقم رفت! گفت امشب من همش زیر نظرت داشتم آفرین که انقدر عاقل و سنگینی و تمام مدت هرکسی چیزی گفت و نظری داد ولی تو چیزی نگفتی... و بعد هم این ضرب المثل را گفت که: "هرچقدر سنگین تر باشی,مثل سنگِ بزرگ.. کسی نمیتونه تکونت بده، ولی اگر سبک باشی مثل یه سنگِ کوچیک..همه بهت لگد میزنن..." واقعا همینطوره...
من امشب خودمو گذاشتم جای زنداداشم من اصلا دوست نداشتم اگر خودم با شوهرم بحثم میشد خواهرشوهرم متوجه بشه و بدون اینکه ازش بخوایم بخواد نظری بده , حتی اگر قصدش خیر باشه...اون هم تو مساله ای که فقط به من و شوهرم مربوطه... حس بدیه... به خاطر همین من هم نخواستم زنداداشم جلوی من خجالت بکشه و احساس بدی بهش دست بده #درک_متقابل #رابطه_بین_خواهرشوهر_و_زنداداش ═══ ℒℴνℯ ═══
@tanzimkhanvade_96
پیج ما در #اینستاگرام instagram.com/Arayeshi.golrogh
